بیایید با هم شفاف باشیم. ممکن است از واژه توسعه فردی چیزهایی را متوجه شده باشیم و به همین سادگی بدانیم که توسعه فردی به مجموعه مهارتهای اشاره میکند که باعث توسعه ما میشود. اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم چه؟ تا کجامیتوانیم توسعه پیدا کنیم؟ در چه چیزهایی باید توسعه پیدا کنیم؟ آیا همه انسانها باید مهارتهای ثابت خود را توسعه دهند؟
واقعیت این است که همه ما میدانیم که انسان به طور ذاتی تمایل به رشد دارد و در هر پله که باشد دوست دارد که خود را بالاتر بکشاند. تا اینجا مشکلی نیست؛ اما مسئله زمانی به وجود میآید که نمیدانیم چگونه میتوانیم خودمان را ارتقا دهیم. مهارتهای توسعه فردی قرار است به ما کمک کنند تا راهکارهایی برای دانستنیهای خود پیدا کنیم. از اینجا میتوان به اهمیت آموزش در یادگیری مهارتهای توسعه فردی پی برد و اهمیت آن را بیشتر شناخت. چه چیزی مهمتر از مهارتی که به ما در رشد کردن و رسیدن به اهداف مان کمک کند؟
وقتی به سراغ مطالعه کتابهای روانشناسی میرویم فکر میکنیم که مبحث توسعه فردی، مبحثی متاخر است. حال آن که این حوزه قدمتی به اندازه تاریخ بشر دارد. شاید حتی وقتی به مذاهب مختلف و نگاه و عقاید افراد نگاه میکنیم بتوانیم سرنخهای توسعه پیدا کردن و فرد بهتری شدن را پیدا کنیم.
در دنیای امروز، رشته روانشناسی وارد شناخت جدیدی از روان انسان شده است. علم روانشناسی حالا صرفاً به اختلالات روانی نگاه نمیکند. بلکه امروز در این علم تلاش میشود تا راهکارهایی پیدا کنیم که با کمک آنها بتوانیم انسانهایی شادتر، با انگیزهتر، خوشبینتر و راضیتر باشیم. همه اینها باعث شده است که مبحث توسعه فردی هم به علم روانشناسی راه پیدا کند و به عنوان یکی از مهمترین ارکان این رشته معرفی شود.
همانطور که تا به حال متوجه شدهاید، در بحث توسعه فردی بیشتر از هر چیزی درباره خودمان صحبت میکنیم. واقعیت این است که «خود» مهمترین بخش مبحث توسعه فردی است، اما تنها بخش آن نیست. از جمله بخشهایی که در این امر بیشتر از سایرین مورد توجه قرارمیگیرند میتوان به بهبود مهارتها، افزایش یادگیری، شناخت نقاط ضعف و قدرت، پیشرفت در زمینه شغلی و بالا بردن کیفیت زندگی و همچنین جایگاه اجتماعی خود و دیگران اشاره کرد.
امروزه مبحث توسعه فردی شاخههای گستردهای به خود گرفته است از کلاسهای ورزشی مانند یوگا گرفته تا جلساتی که به روانکاو مراجعه میکنیم و دورههای آموزشی که در آنها شرکتمیکنیم. در همه حال در تلاش هستیم تا بتوانیم خودمان را ارتقا دهیم.
باید بدانیم مجموعه این مهارتها چیزی نیست که یک شبه بتوانیم آنها را یاد بگیریم و نیاز به یک پروسه مداوم، پایدار و نسبتاً طولانی مدت دارد. این مسئله باعث میشود تا عمیقاً به این فکر افتادیم که چگونه این مهارتها را در خود نهادینه کنیم؟ اصلا از کجا باید شروع کنیم و چه مسیری را باید برای آموزش مهارتهای فردی و توسعه آنها انتخاب کنیم.
بحث آموزش در اینجا پررنگتر از سایر بحثهاست. چرا که آموزش یک فرایند مداوم و پیوسته است که با کمک آن میتوان تعداد بسیار زیادی از رفتارهای خود را تغییر دهیم و رفتار دیگری را جایگزین آنها کنیم. با کمک آموزش میتوانیم به خودمان نگاهی بدون رودربایستی بیندازیم. ضمن اینکه دورههای آموزشی برای یادگیری مهارتهایی که نیاز به زمان و تمرین دارند بهترین گزینهاند.
همه ما این نکات را درباره دورههای آموزشیمیدانیم. در دنیای امروز با پیشرفت علم و تکنولوژی و تلاش برای همهگیر کردن اطلاعات اولیه علم روانشناسی، دسترسی به دورههای روانشناسی، خودشناسی و توسعه فردی سادهتر از هر زمان دیگری شده است. حالا همه ما با انبوهی از اطلاعات و دورههای آموزشی مختلف و متنوع روبرو هستیم و تنها کاری که باید بکنیم این است که از بین آنها دست به انتخاب بزنیم.
شاید این نکته به نظر نکته مثبتی بیاید اما باید بدانیم که مشکلات خاص خودش را هم دارد. اگر قبول کنیم که هر شخص منحصر به فرد است، تجویز یک دوره آموزشی برای همه افراد کار چندان آسانی به نظر نمیرسد. همچنین با گسترش محتوای آموزشی در حوزه توسعه فردی، هر روز با انبوهی از اطلاعات رو به رو هستیم و این افزایش محتوا علاوه بر این که محتوای مناسب را گسترشمیدهد، باعث گسترش محتوای نامناسب هم میشود. تا جایی که امروز انتخاب یک دوره مناسب آموزشی، سختتر از همیشه شده است و بسیاری از افراد از دورههایی شکایت میکنند که با گذراندن آنها نه تنها چیزی یاد نگرفتند بلکه حتی به ساختار روانی شان آسیب جدی وارد شده است.
هزینه و زمانی که برای این کلاسها صرف میکنیم هم، خود موضوع جداگانه و قابل بحثیست. با در نظر گرفتن ساعات رفت و آمد، زمانهای طولانی سر کلاس و شیوههای یادگیری متنوعی که داریم. کلاسهای آموزشی روانشناسی میتوانند زمان زیادی از ما بگیرند، تا جایی که نتوانیم آموختههای خود را در زندگی واقعی پیاده کنیم.
از نکات بالا به این نتیجه میرسیم که بهترین راه برای یادگیری مهارتهای توسعه فردی، میتواند کلاس آموزشی باشد اما نه هر کلاس آموزشی، بلکه یک دوره آموزشی خوب و مناسب. دورهای که ویژگیهای زیر را داشته باشد:
وقتی این نکات را بدانیم تعداد انتخابهای ما کمتر خواهد شد و بهترمیتوانیم به سراغ یک برنامه آموزشی توسعه فردی برویم. حالا تعداد گزینههای ما به کمتر از تعداد انگشتان یک دست رسیده است.
مکتب خونه یکی از مراجع رسمی برای یادگیری دورههای آموزشی و به ویژه دورههای توسعه فردی است. سالها تخصص و تجربه موفق، در امر توسعه عدالت آموزشی و آموزش مباحث کاربردی، خیال ما را از هر جهت برای اعتماد به آن راحتمیکند.
دروس توسعه فردی مکتب خونه با دقت و حساسیت بالایی انتخاب شدهاند، اغلب این دروس تمرین محور بوده و در هر مرحله میزان یادگیری ما را به خوبی اندازه گیری میکنند تا به شناخت کافی از خودمان برسیم. همچنین تلاش شده تا این دروس با صرف هزینههای کمتر و به آسانی به دست عموم جامعه برسد. در مکتب خونه تعداد زیادی دروس رایگان، در کنار دروس تخصصی و کاربردی وجود دارند که میتوانیم با کمک آنها عمق بیشتری به یادگیریمان بدهیم. همچنین ارائه مدرک معتبر بعد از پایان دوره، از دیگر ویژگیهای متمایز مکتب خونه است.
حالا که تا حدودی با نقش آموزشهای توسعه فردی در بهبود زندگیمان آشنا شدیم و مکتب خونه را هم به عنوان یک مرجع رسمی و فعال برای این آموزشها شناختیم، نوبت آن میرسد که ببینیم توسعه مهارتهای فردی چه بخشهایی دارد و برای هر کدام از آنها چه دوره آموزشی در مکتب خونه در نظر گرفته شده است.
یکی از ویژگیهای مثبت دورههای آموزشی در حوزه توسعه فردی این است که به سراغ هر کدام که میرویم، با یکی از بزرگترین چالشها در زندگی خود روبرو میشویم و به راستی چه کسی را میتوان پیدا کرد که تا به حال درباره ایجاد تعادل بین کار و زندگی فردی، به چالشهایی برخورد نکرده باشد.
این مبحث یکی از مباحثی است که رشد کردن و افزایش اطلاعات در آن، باعث میشود تا در زندگیمان، چندین قدم جلوتر رویم. چرا که کاربرد آن در همه لحظات زندگی احساس میشود و نه فقط در یک حوزه خاص.
ایجاد تعادل بین محیط کاری و زندگی شخصی ما، نه تنها به ما در بهبود زندگی کاری کمک میکند بلکه باعث میشود از احساسات منفی دیگر مانند، خشم، افسردگی و اضطراب نیز جلوگیری کنیم. چرا که در بسیاری از موارد این احساس ناشی از عدم تعادل ما بین زندگی و محیط کاریمان است.
شاید بهتر باشد برای آن که موضوع روشنتر شود، ابتدا با هم نگاهی به تعریف تعادل بین زندگی و کار بیندازیم. منظور از تعادل بین زندگی و کار، پیدا کردن راهکارهایی برای مدیریت زمان توسط افراد و تقسیم بندی و استفاده از آن در کار و زندگی است.
همه ما در خارج از ساعات کاری وظایفی داریم و زمانمان را به انجام کارهایی اختصاص میدهیم. کارهایی مثل مدیریت روابط، مسئولیتهای خانوادگی و سایر علائق و سرگرمیهای غیر کاری.
در محیط کاری و حرفهای هم وظایف و کارکردهای ما، واضح و مشخص هستند و هر کدام از ما بسته به موقعیت شغلیمان میدانیم که در طول روز چه کارهایی باید انجام دهیم. مسئله زمانی به وجود میآید که نمیتوانیم ۲۴ ساعت شبانه روز را با توجه به الویتهای خود، بین فضای کار و زندگیمان تقسیم کنیم.
از سوی دیگر ممکن است این سوال پیش بیاید که آیا اصلا باید تفاوتی بین کار و زندگی ما وجود داشته باشد؟ یا چنان که در بعضی از افراد موفق از نظر تجاری میبینیم، کار ما باید به نحوی با زندگی شخصیمان در ارتباط باشد تا بتوانیم موفق شویم؟
در دوره مدیریت تعادل بین کار و زندگی، به این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر پرداخته میشود و سعی میکنیم که بتوانیم یک بار برای همیشه به بهترین پاسخ در ذهنمان برسیم. این دوره آموزشی دو بخش اصلی دارد که سر فصلهای بخش اول آن شامل:
و در فصل دوم این درس، مباحث زیر به صورت تخصصی بررسی خواهند شد:
همان طور که میبینید، با کمک سرفصلهای این دوره، خواهید توانست برای خودتان اهداف مشخص کاری و شخصی طراحی کنید و در مسیر رسیدن به آنها گام بردارید همچنین توانایی نه گفتن و مهارت بیان شرایط فعلیتان، یکی از مهارتهاییست که به شما در حفظ تعادل بین کار و زندگی کمک فراوانی میکند.
تعارض، یکی از کلماتیست که ممکن است بسیاری از ما تعریف مشخصی از آن در ذهنمان نداشته باشیم. اما با تعریف آن، درخواهیم یافت که این کلمه، تا چه حد در زندگی همه ما تاثیر گذار است و زندگی و موفقیتمان تا کجا به آن گره خورده است.
برای آشنایی بیشتر با مفهوم تعارض، باید پیش از هر چیز این نکته را بدانیم که تعارض بخشی از زندگی روزانه هر یک از ماست. شاید بتوان نزدیکترین واژه به تعارض را اختلاف نظر دانست. این امکان وجود دارد که در ذهن بسیاری از ما، مفهوم تعارض یا اختلاف نظرمفهومی منفی و آزار دهنده باشد حال آنکه که جالب است بدانید تعارض هم میتواند مثبت و سازنده باشد اگر بدانیم کجا و چگونه باید از آن استفاده کنیم.
توانایی برخورد با تعارض و اداره آن یکی از اثرگذارترین المانهای موفقیت هر سازمان است. اگر در یک سازمان یاد بگیریم که تعارضها سازنده باشد و بدانیم که چگونه با آنها رفتار کنیم همین تعارضها میتوانند سرچشمه بروز خلاقیت و ایدههای نو شوند و زمینه تغییر و نوآوری در سازمان را فراهم کنند.
در دوره آموزش مدیریت تعارض قرار است با همین رویکرد روبرو شویم و یاد بگیریم که چگونه از دل تعارضهایمان یک فرصت بسازیم. هدف از این دوره بررسی و یادگیری تعارض سازنده در مقابل مفهوم تعارض مخرب، نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت تعارض، تفاوت تعارضات اخلاقی با سایر تعارضات سازمانی، مدیریت تعارض از طریق شناخت تفاوتهای فردی کارکنان و توانمند کردن آنها میباشد. اگر بخواهیم درباره سرفصلهای این دوره آموزشی صحبت کنیم باید بگوییم که این دوره آموزشی در قالب سه فصل ارائه میشود که عبارتند از:
لازم به ذکر است مدرس این دوره آقای وحید ناصحی فر، دارای مدرک دکترای مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی از دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی هستند و سابقه بسیاری در حوزه افزایش بهرهوری سازمانها دارند.
شاید در دنیای امروز هیچ چیز نتواند به اندازه داشتن ارتباطات با افراد متنوع، ما را ثروتمند کند. حتماً شما هم به این نتیجه رسیدهاید که انگار ارتباط، ثروتی بسیار مهمتر از پول است. ما باید بدانیم که همین ارتباط و توانایی برقراری آن یکی از ارکان توسعه فردی محسوب میشود و نیازمند مهارت و یادگیریست.
این دوره آموزشی برای یادگیری مهارتهای ارتباطی و توسعه فردی می تواند بسیار راهگشا باشد. دوره آموزشی اصول و فنون ارتباطات همان چیزی است که برای بهبود ارتباطاتمان و آموزش آنها احتیاج داریم. در این دوره یاد میگیریم که بتوانیم با محیطی که در آن کار یا زندگی میکنیم ارتباط برقرار کنیم و آن را دوست داشته باشیم.
باید بدانیم ارتباط صرفاً به معنای این نیست که با همه افراد دوست باشیم بلکه وقتی از بهینهسازی ارتباطات صحبت میکنیم منظورمان این است که فرد، نسبت به محیط اطراف خودش احساس تعلق داشته باشد و بر حسب اولویت برای افرادی که در زندگی او تاثیرگذار هستند ارتباط ایجاد کند. در دوره آموزشی اصول و فنون ارتباطات، با یادگیری این مسائل میتوانیم بازدهی و بهرهوری خود را در محیط کار، محیط زندگی و محیطهای دیگر بالا ببریم.
این دوره شامل ۵ فصل است. که این ۵ فصل عبارتند از:
هر یک از این فصلها دارای جلسات مفصل و با جزئیاتی هستند و همانطور که میبینید کلمه خود و خودشناسی هسته اصلی هر کدام از فصلهای آموزشی دوره اصول و فنون ارتباطات میباشد.
اینها تنها تعدادی از دورههای آموزشی بود که میتوانند به ما در مسیر توسعه مهارتهای فردی کمک کنند. در بخش توسعه مهارتهای فردی مکتب خونه، با این دورهها و بسیاری از دورههای کاربردی دیگر آشنا خواهیم شد. در کنار دورههای تخصصی که پس از گذراندن آنها مدرک معتبر دریافت میکنیم و با تمرین به یادگیری عمیق میرسیم، تعداد زیادی دوره و همایش رایگان هم وجود دارند تا بتوانیم عمر یادگیریهای خود را افزایش دهیم و از آنها برای توسعه مهارتهای خودمان و دیگران استفاده کنیم.
تعدادی از این دورهها عبارتند از: تیم سازی و مدیریت تیم کاری، آموزش رایگان سبکهای رهبری، هدف گذاری فردی و تیمی و فنون مذاکره که هر کدام از آنها برای پاسخ به یک نیاز اصلی در ما و توسعه مهارتهای شخصیمان طراحی شدهاند.
اگر بخواهیم این بخش را در یک پاراگراف خلاصه کنیم میتوانیم اینطور بگوییم که: همه ما از اهمیت مهارتهای توسعه فردی در دنیای امروز آگاهیم و میدانیم که باید این مهارتها را هرچه سریعتر یاد بگیریم و در زندگیمان پیاده کنیم. در این بین دورههای آموزشی اگر درست و به جا انتخاب شوند میتوانند تا حدود زیادی به ما کمک کند که به این خواستهها برسیم. مکتب خونه یک رسانه معتبر آموزشیست که سالهای سال است که در حوزه آموزش و توسعه عدالت آموزشی کار میکند. با ثبت نام در دورههای آموزشی توسعه فردی مکتب خونه میتوانیم فردای بهتری برای خود و ارتباطات خود بسازیم.