چگونه خط روند را رسم کنیم؟
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم خط روند چگونه میباشد؟ خط روند درتحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
خط روند (به انگلیسی Trendline)، به خطی میگویند که از پایینترین قیمتها یا بالاترین قیمتها رسم میشود. در واقع، با مشخص کردن سقف و کف قیمتها، مسیر غالب قیمتها را نشان میدهد.
بعد از آشنایی با نحوه ترسیم خط روند، به راحتی میتوانید نقاط مقاومت و حمایت را در هربازه زمانی روی نمودار پیدا کنید. همچنین، این خطوط نشاندهنده سرعت حرکت قیمت و نشاندهنده الگو قیمتها در بازههای زمانی مختلف میباشد.
هر تحلیلگر بورس داخلی یا فارکس باید با نحوه ترسیم خط روند و تحلیل آن، آشنایی کامل داشته باشد.
خط روند چیست ؟
همانطور که از نام این روش پیداست، از آن به عنوان یک ابزار ترسیمی نموداری استفاده میشود که حاصل اتصال نقاط چرخش قیمتها در نموار ترسیم شده میباشد. در تحلیل تکنیکال، برای پیدا کردن نقاط احتمالی که ممکن است بازار به آن واکنش دهد، از خط روند استفاده میکنند.
این نقاط میتواند براساس شرایط بازار، نقاط حمایتی یا مقاومتی باشند که بسیار به عرضه و تقاضا وابسته است. در نتیجه، استفاده از خط روند این امکان را فراهم میکند که از نقاط مهم عرضه و تقاضا را پیدا کنید.
نقاط عرضه و تقاضا به شما کمک میکند تا شکلگیری روند جدید را پیشبینی کنید. به طور کلی، خط روند و عامل تغییر مسیر بازار، نقشی حیاتی و پررنگ در معاملات ایفا میکنند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
تحلیلگران تکنیکال، ترجیح میدهند به جای بررسی عملکرد گذشته سهم، به دنبال پیدا کردن روندها در عملکرد قیمتها(price action) بگردند. در این روش، تحلیلگر با مسیر کنونی قیمتها آشنا میشود.
خط روند، دوست تحلیلگران میباشد و آشنایی با نحوه کشیدن خط روند، اولین قدم برای انجام یک معامله خوب میباشد. برای ترسیم خط روند، نیاز به حداقل دونقطه روی نمودار دارید.
برخی از تحلیلگران، تمایل دارند که از بازههای زمانی متفاوت استفاده کنند. برای مثال، برخی ترجیح میدهند که عملکرد قیمتها را در پنج دقیقه، بررسی کنند. برخی دیگر، نمودارهای روزانه یا هفتگی را ترجیح میدهند.
در این میان، دستهای از تحلیلگران وجود دارند که بازه زمانی کوتاه مدت را به طور کلی کنار میگذارند و به بررسی فواصل زمانی(intervals of time) براساس فواصل تیک میپردازند.
آنچه باعث جذابیت ترسیم خط روند میشود، این است که میتوانید از این خطوط، با صرف نظر کردن از فاصله زمانی و چهارچوب در شناسایی روند قیمتها استفاده کنید.
یک مثال ساده برای درک بهتر:
فرض کنید که سهام یک شرکت روی ۲۵۰ معامله میشود. بعد از گذشت چند روز، قیمت به ۳۰۰ تومان میرسدو در هفته بعد به سمت ۳۵۰ حرکت میکند. تحلیلگر باید هر سه نقطه را برای ترسیم رود نمودار داشته باشد که از ۲۵۰ شروع میشود و به سمت ۳۰۰ و ۳۵۰ حرکت میکند.
بعد از رسم این خط، شاهد خط روند صعودی خواهید بود که شیبی مثبت دارد. بنابراین، متوجه میشوید که در مسیر روند خرید قرار دارید.
در حالتی که قیمت سهم از ۲۵۰ به ۱۵۰ تومان برسد، خط روند دارای شیب منفی خواهد بود و باید مطابق با مسیر روند فروش عمل کنید.
مبانی و اساس خطوط روند:
خطوط روند، نشاندهنده روندها یا همان محدوده رنج (Range) میباشد. رنجها در اصطلاح همان محدودههای خنثی هستند که روند خاصی ندارند.
در روند صعودی، کف قیمتها به کفهای بالاتر وصل میشود. این اتصال، در بر گیرنده نقاط و محدوده حرکت قیمت میباشد. زمانی که قیمتها زیاد میشود، خطر روند به همان نسبت، افزایش مییابد.
با اتصال نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی تشکیل داده میشود و به تحلیلگران نشان میدهد که قیمتها در مسیر صعودی رو به بالا قرار دارد. همچنین، تحلیلگران میتوانند خط روند را در امتداد هر یک از نوسانهای رو بالا(سقف) رسم کنند.
بعد از آشنایی با نحوه کشیدن خط روند و بررسی آن، اطلاعاتی همچون مقاومت نسبی، قدرت حرکت قیمت، زاویه صعود یا نزول قیمت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
هنگامی که قیمتها در مسیر نزولی قرار دارند، بعد از چند نوسان کوتاه و رو به بالا، مجددا سقوط خواهند کرد. اتصال نقاط بالا با استفاده از یک خط، خط روند نزولی را نشان میدهد که نشانهای از روند رو به پایین میباشد.
چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟
شاید برای شما هم سوال باشد که نحوه ترسیم خط روند چگونه میباشد؟ تحلیلگران مختلف، نظرات متفاوتی در خصوص نحوه کشیدن خط روند دارند. اما رایجترین روش ترسیم خط روند، ترسیم در چارتهای با الگوی شمعهای ژاپنی میباشد.
برای ترسیم خط روند نزولی، از نقطه بالایی قیمت و برای ترسیم خط روند صعودی، از نقطه پایینی قیمت استفاده کنید. برای اینکه خط روند ترسیم شده دارای اعتبار باشد، باید حداقل ۳ نقطه بالایی یا پایینی داشته باشید.
هرچه تعداد نقاط بالایی و یا پایینی روی یک نمودار که خط روند از آن عبور میکند بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود؛ زیرا، تحلیلگران بیشتری از آن خط برای مشخص کردن نقاط حمایتی(support) و مقاومتی(resistance) استفاده خواهند کرد.
همچنین، میتوانید با حداقل دو سقف قیمت و یا دو کف قیمت که در نمواد تشکیل شده است، خط روند را رسم کنید.
نکات مهم در رابطه با دورههای زمانی نمودار:
خطوط روند رسم شده در دوره زمانی بالاتر، از قدرت بیشتری برخوردار است. به همین خاطر، بهتر است از نمودارهای بلندمدت استفاده کنید. برای مثال، ابتدا تحلیل خود را از نمودار هفتگی شروع کنید و به صورت پلهای، دورههای زمانی را کاهش دهید.
سعی کنید خط روندی را پیدا کنید که بیشترین برخورد را داشته باشد و ضمن این برخوردها، از بدنه شمعهای قیمتی عبور نکرده باشد. خط روندی که از بدنه شمعها عبور کند، فاقد اعتبار و ارزش میباشد.
بسیاری از تحلیلگران، نمودار روزانه را به سایر دورههای زمانی ترجیح میدهند و بهترین دوره زمانی، برای تشخیص روند بازار میدانند؛ زیرا، ماهیت زمانی آن، به طور محض کوتاهمدت یا بلند مدت نیست. با بررسی روند روزانه، قادر خواهید بود که یک دوره معقول را به همراه جزئیات مهم آن، تحلیل کنید.
یک نکته دیگر که لازم است در رابطه با نحوه ترسیم خط روند بدانید این است که هرچه زمان طی شده بین دونقطه و یا نقاط اولیه طولانیتر باشد، خط روند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
یکی از مهمترین سوالاتی که ممکن است هنگام آموزش نحوه ترسیم خط روند در ذهنتان پیش بیاید این است که براساس کدام ناحیه از شمعهای قیمتی، خط روند را مدنظر قرار دهیم؟ پاسخ این سوال به دیدگاه شما و شرایط نمودار بستگی دارد.
در حقیقت، بسیار کم اتفاق میافتد که خط روند به طور کامل، منطبق بر نقاط بالایی یا پایین و یا باز و بسته شدن شمعهای قیمتی باشد. میتوان گفت قاعده خاصی در این باره وجود ندارد. هر تحلیلگری میتواند بر اساس تجربیات و دیدگاه شخصی، از دورههای زمانی متفاوت استفاده کند. هنگام رسم خط روند، تنها کافی است که تمرکزتان را بر روی عدم تقاطع بدنه شمع و خط قرار دهید.
یک نکته مهم در رابطه با نحوه ترسیم خط روند:
برای رسم خط روند در موجهای صعودی، باید حفرات(pit) را به یکدیگر وصل کنید. حفره، محل بازگشت قیمت میباشد و از آن نقطه، قیمت پایینتر نیامده است.
از سوی دیگر، در موجهای نزولی، باید قلهها(Peak) را در نظر بگیرید. قله، یکی دیگر از نقاط بازگشت قیمت میباشد که قیمتها نتونستهاند از آن بالاتر بروند.
به طور کلی، به حفرهها و قلهها، پیووت (Pivot)میگویند. در ریاضیات، پیووت همان اکسترمم است.
چگونه از خطوط روند در معاملاتمان استفاده کنیم؟
هنگام معامله براساس این ابزار تکنیکال، دو روش عمده وجود دارد که به شرح زیر میباشد:
۱٫هنگامی است که قیمتها یک روند مشخصی را طی کردهاند و دارای نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق میباشند. در چنین مواردی، با توجه به روند جاری بازار، هنگامی که قیمتها بر روی خطوط حمایتی قرار دارند میتوانید وارد موقعیت خرید شوید.
همچنین، زمانی که قیمتها خط مقاومتی را لمس میکنند، موقعیت برای خروج از بازار و یا موقعیت فروش میباشد.
۲٫زمانی رخ میدهد که شمعهای قیمتی شکسته میشوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آن شمع بسته میشود. در چنین حالتی، خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده است.
برای مثال، خطر روند نزولی که به عنوان مقاومت در نظر گرفته بودیم، اکنون شکسته شده است و تبدیل به یک خط حمایتی میشود. اغلب معاملهگران منتظر میمانند تا قیمتها به خط روند بازگردند و در آن نقطه، دست به یک معامله کم ریسک بزنند.
سخن پایانی:
توصیه ما این است که تحلیلگران برای افزایش اعتبار تحلیل و کاهش ریسک معاملات از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند؛ برای مثال، اگر میخواهید براساس خط روند صعودی در دوره زمانی هفتگی معامله کنید، بهتر است که براساس خطوط روند همپوشان در نمودار روزانه عمل کنید.
به هیچ عنوان از روی تعصب و تصورات ذهنی اشتباه، به رسم خطوط و تنظیم اجباری منحی نپردازید؛ زیرا، این تعصبات بر روی نحوه کشیدن خط روند تاثیر میگذارد و موجب اشتباه در تشخیص سطوح حمایت و مقاوت میشود.
بنابراین، اگر خط روند، کاملا منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، به سراغ ابزار و یا الگوهای دیگر بروید.