هنر در طول تاریخ طرفداران بسیار زیادی داشته است و عده زیادی از افراد زندگی خود را صرف آموزش و فراگیری آن کردهاند. تکتک انسانها دیدها و تفکرات مختلفی نسبت به این علم دارند. بعضیها تصور می-کنند که منظور از هنر، فقط نقاشی کردن و طراحی نمودن و… است؛ درحالیکه هنر تنها اعمالی از این قبیل نیست و چیزهایی فراتر از این موارد است. در این مطلب قصد داریم که در رابطه با مارک روتکو، یکی از نقاشهای مشهور و پرطرفدار و همچنین پرتنش آمریکایی صحبت کنیم.
زندگینامه مارک روتکو
نام اصلی و کامل مارک روتکو، مارکوس روتکویچ است. او در سال ۱۹۰۳ میلادی در یکی از شهرهای روسیه به نام دوینسک دنیا آمد. خانوادهای که وی در آن متولد شد، یهودی الاصل بودند یعنی بهصورت کامل به دین یهود اعتقاد داشتند.
مهاجرت خانوادگی به آمریکا
پدر مارک روتکو، آقای یعقوب در حوالی سال ۱۹۱۰ میلادی به کشور آمریکا مهاجرت کرد. پس از گذشت سه سال یعنی در حوالی سال ۱۹۱۳ میلادی مارکوس نیز به همراه بقیه اعضای خانواده خود به شهر پورتلند آمریکا مهاجرت نمود. پس از گذشت مدتی پدر مارکوس فوت کرد. بنابراین مارکوس بهمنظور تأمین و پرداخت هزینههای تحصیلی و زندگیاش شروع به روزنامهفروشی کرد. وی مجبور بود روزنامهها را به کارکنان شرکتهای مختلف تحویل دهد.
تحصیلات مارک روتکو
مارک روتکو یکی از بهترین شاگردان و قویترین دانشآموزان زمان تحصیل خود در مدرسه بود. او خود مدعی است که در سراسر دوران نوجوانیاش همیشه گرسنه و فقیر میزیست اما حتی اگر اینگونه نیز بوده باشد، باز این فقر مانع از موفقیت وی در تکمیل تحصیلاتش نبوده است.
مارک روتکو تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه ییل و در اتحادیه هنرجویان شهر نیویورک در سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۵ میلادی بهصورت کامل تمام کرد. او به دلیل علاقهای که داشت شروع به مطالعه رنگشناسی و شاخهای از روانشناسی به نام یونگ پرداخت. سپس بعد از گذشت مدتی، در دانشگاه کالیفرنیا شروع به تدریس هنر نمود.
مارک روتکو در اواخر سالهای دهه ۲۰ با شخصی به نام میلتون آوری ملاقات نمود. آوری دارای نقاشیهای بسیار واضح و صریح بود. بنابراین آثار آوری تأثیر عمیق و شگرفی بر روتکو گذاشت و سبب شد که مارک روتکو در سبک نقاشی و ازلحاظ قدرت تعیین تنوع رنگها در نقاشیهایش سریعاً پیشرفت نماید. مارک روتکو از جهت نوع رنگپردازی و مخصوصاً رنگآمیزی شفاف و درخشان، تحت تأثیر گروه فوویست-ها بهویژه هانری ماتیس قرارداشت.
در کل میتوان گفت دوران کودکی و نوجوانی مارک روتکو آمیخته با ترس شدید و اضطراب و نگرانی زیاد بوده است. مارک روتکو تا ده سالگی به زبانهای روسی و عبری صحبت میکرد. شایل دلیل آن هم این است که وی به کنیسه میرفته و در یک مدرسه عبری درس میخوانده است.
سبک هنری و سیر نقاشی روتکو
آقای مارک روتکو اولین نمایشگاه خود را که بهصورت گروهی بود در سال ۱۹۲۸ میلادی و اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۹۳۳ میلادی در بخش نگارخانه هنرهای معاصر شهر نیویورک برگزار نمود. مارک روتکو در همان سال ۱۹۳۳، با آدولف گوتلیب، گروهی بهعنوان گروه ده را ایجاد کرد. روتکو در سال ۱۹۳۶ میلادی شروع به نوشتن کتابی کرد ولی متأسفانه هرگز نتوانست آن را تمام کند.
مارک روتکو در این کتاب تلاش میکرد تا شباهتهای بین هنر مدرن و جدید و نقاشیهای کودکان را بررسی کند و در سال ۱۹۴۰ میلادی در کنار تعدادی از هنرمندان شهر نیویورک، کمیته و فدراسیون نقاشان و مجسمهسازان مدرن را تأسیس کرد. هدف این فدراسیون این بود که علوم هنری را از تبلیغات و موضوعات سیاسی دور کند.
مارک روتکو اگرچه در کشور آمریکا، علوم هنری را فراگرفت و به عنوان یکی از هنرمندان مطرح آمریکایی تثبیت شد؛ ولی او در استفاده از نقشه راههای مدرنیستهای اروپایی، بهخصوص نقاشان اکسپرسیونیست، فوویست، سورئالیست و آبستره، چهرهای پیشگام و سنتشکن از خود به دید گذاشت.
مقاله پییشنهادی : سورئالیسم در نقاشی
از ابتدای سال ۱۹۵۰ میلادی، شکلهای تخت و انتزاعی بهصورت میدانهای رنگی در کارهای روتکو آشکار شدند. آثار مارک روتکو در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ عبارتاند از مستطیلهای دوتایی و سهتایی که بدون کناره قاطع در یک ارتباط عمودی به روی پسزمینهای که سراسر بوم را در برگرفتهاند، پدیدار میشوند. با نزدیک شدن به دهه ۶۰ سطوح مورد اشاره، شکلی سادهتر و مستطیلهایی که بزرگ رنگ بودند، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.
سه سطحی که به آنها اشاره شد، در نگاه اول، تصویری مبهم و انتزاعی از صحنه و منظرهای در مکانی دور را تداعی و آشکار میکنند که به ترتیب بهجای آسمان، زمین و افق قرار دارند. همچنین قابل ذکر است هرچقدر که به اواخر عمر مارک روتکو نزدیکتر میشویم، دو تحول اصلی و آشکار در ساختار ترکیب ذکرشده به وقوع میپیوندند. اولین مورد این است که تعداد مستطیلها از یک عدد به دو عدد و حتی به یک مستطیل کاهشیافته و دومین مورد رنگ آنهاست که بهسوی فامهای غمانگیز و تیرهتر و تاریکتر متمایل میشود.
آثار سالهای آخر عمر مارک روتکو، غالبا بنفش تیره، خاکستری و سیاه هستند. البته ممکن است در موارد خاصی استثنائاتی نیز وجود داشته باشد. اکثر تحلیلگران این تحول آشکار را از سمتی نشاندهنده اندوه بسیار زیادی است که بر روح و روان روتکو تجلییافته میدانند و از سوی دیگر، نشان دهنده کشف عمیق غنای رنگهای تیره است. آخرین فعالیتها و کارهای مارک روتکو در سال ۱۹۶۹ ترکیبهایی بودند که از سطوح وسیع سیاهرنگ در قسمت بالا و رنگ خاکستری در قسمت پایین استفاده شده بود.
رنگهای نقاشیهای مارک روتکو بیانکننده عوالم درونی و بیرونی احساسات بسیار پیچیده او هستند؛ همانطور که اشاره شد این رنگها گاه مآًیوسانه و ملالتبار و گاه پرشور و باشکوه جلوهگر میشوند. این سطوح اکثراً در لایههای انباشتهشده و فاقد کناره خاصی تعیین میشوند. بنابراین سیر نقاشی روتکو که درنهایت به انتزاع میدانهای رنگی ختم میشود تا اندازه زیادی نشاندهندهی ناآرامیهای ناشی از زندگی پرتنش روتکو بوده است.
نقاشیهای مارک روتکو
مارک روتکو ازجمله نقاشان مشهور بعد از جنگ جهانی دوم بود که بهعنوان یک نقاش اکسپرسیونیست انتزاعی شناخته شد. در آثاری که مارک روتکو تولید کرده است هیچگونه تکنیک مشخص و خاصی دیده نمیشود. البته قابلذکر است که همین موضوع، به آثار مارکس، روحی خاص اعطا کرده است. در اکثر موارد نقاشیهای او موضوع غیر برابری اقتصادی و مادی گرایی در کشور آمریکا را نشان میدهد.
مشهورترین و معروفترین اثر او، مجموعهای به نام «سیگرم» (seagram murals) است. او بهمنظور تلافی تمام نا عدالتیهایی که موجب تأمل وی شده بود، این نقاشی را کشیده است. مارک روتکو به دلیل تسلطش به رنگها میدانست که رنگهایی مثل قرمز، رنگی تحریککننده و اشتهاآور هستند. وی رنگ سرخ (قرمز) را بارنگ سیاه مخلوط و باهم ترکیب کرد و این عمل او باعث شد تا قشر ثروتمند جامعه عصبانی شوند.
تابلو “شماره ۶ (بنفش، سبز و قرمز)” که اثر مارک روتکو بود، در ماه آگوست سال ۲۰۱۴ میلادی از طریق یک واسطه هنری و فرهنگی به قیمت ۱۸۶ میلیون دلار (۱۴۰ میلیون پوند) به فروش رفت. بنابراین هماکنون هفتمین اثر ارزشمند و گرانقیمت دنیای هنر است. این تابلو در سال ۱۹۵۱ میلادی خلق شد و مشابه بقیه آثار روتکو در این دوره، شامل مستطیلهایی با رنگهای مختلف است.
مرگ مارک روتکو
در فصل بهار سال ۱۹۶۸ میلادی، بیماری به نام آنوریسم در مارک روتکو تشخیص داده شد و در ابتدا بهصورت خفیف بود. اما متأسفانه او دستورات و نسخههای پزشکی را نادیده گرفت و به کشیدن سیگار و استفاده از رژیم غذایی نامناسب ادامه داد. پزشکان از وی خواسته بودند تا به کشیدن نقاشیهای بزرگ خود ادامه ندهد و بیشترین توجه و وقت خود را صرف کشیدن نقاشیهای کوچک کند.
علاوه بر آن، در همین برهه بیماری، ازدواج او نیز دچار مشکل شده بود و او در سال ۱۹۶۹ میلادی از همسرش جدا شد. در روز بیست و پنجم فوریه سال ۱۹۷۰ میلادی ، دستیار آقای رتکو، جسد وی را در آشپزخانه منزلش که در مقابل سینک ظرفشویی افتاده بود، مشاهده کرد. خون بسیار زیادی از او رفته بود که بعد از بررسیها، یک تیغ ریشتراش را در کنار جسد او پیدا کردند. اینگونه برداشت شد که وی خودکشی کرده است.
سخن آخر
در این مطلب گفته شد که آقای مارک رتکو اصالتاً آمریکایی نبود ولی بعدها با ورودش به آمریکا، از طریق نقاشیهای خودش توانست انقلاب عظیمی در عرصه هنر و نقاشی به وجود -آورد. هرچند کاملاً مشخص نیست که چرا شخص فهیم و پرآوازهای همچون رتکو دست به عمل خودکشی زده است اما شاید بتوان علت آن را در مجموعه سیگرم و مسائل مربوط به آن جستوجو کرد!
آثار هنری و نقاشیهای مارک روتکو امروزه نیز نهتنها در آمریکا بلکه در بسیاری از کشورهای جهان مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند تا شاید بهتر و بیشتر بتوانند با نحوه زندگی و سبک هنری وی آشنایی پیدا کنند. مارک روتکو نشان داد که میتوان بدون کوچکترین استفادهای از زبان شفاهی و فقط با کمک گرفتن از دنیای رنگها بسیاری از چیزها را بهسادگی بیان کرد. برای همین بود که او می-توانست از زبان رنگها و کشیدن سطوح مختلف برای نشان دادن نابسامانیها و اختلاف طبقات و نا عدالتیهای موجود در جامعه آمریکا و حتی سایر جوامع استفاده نماید.