آشنایی با تکنیک های روانکاوی و کاربرد هر کدام از آن ها
تکنیک های روانکاوی را در این مقاله از بخش آموزش روانشناسی مکتبخونه با ما یاد بگیرید. درباره روانکاوی، تاریخچه آن و اینکه از کجا به نقطهای که هم اکنون در آن قرار دارد رسیده است پیش از این زیاد نوشتهایم. واقعیت این است که در کشور ما جایگاه روانکاوی آن طور که باید شناخته نشده وبسیاری از افراد همچنان تفاوت بین روانکاوی و روانشناسی را نمیدانند.
این مسئله باعث میشود لازم بدانیم کمی بیشتر درباره روانکاوی صحبت کنیم. در این مقاله میخواهیم علاوه بر جمع بندی آنچه پیش از این گفته شده، به بررسی تکنیک های روانکاوی هم بپردازیم.
تاریخچه علم روانکاوی
همانطور که احتمالاً میدانید نام تاریخ روانکاوی با نام زیگموند فروید گره خورده است. واقعیت این است که فروید یکی از افرادی بود که موثرترین قدمها را برای علم روانکاوی برداشت و میتوانیم او را پایه گذار علم روانکاوی بدانیم.
اما فروید تنها کسی نبود که به ورق خوردن کتاب تاریخ علم روانکاوی کمک کرد. هر چند که هنوز هم از روشهایی که وی پایهگذار آنها بود برای درمان اختلالات روانشناختی استفاده میشود.
روانکاوی برای درمان اختلالات روانی به بررسی در ناهشیار ذهن انسان میپردازد. واقعیت این است که در طول این سالها علم روانکاوی هم دستخوش تغییرات بسیاری شده و هم اکنون میتوانیم روانکاوی را مانند درخت کهنسالی بدانیم که شاخ و برگهای فراوانی دارد.
شاید اساسیترین سوالی که بتوانیم درباره علم روانکاوی از خودمان بپرسیم این است است که تکنیک های روانکاوی چیست و یک روانکاو از چه روشهایی برای پیدا کردن مشکل ما استفاده میکند؟
در جواب باید گفت در علم روانکاوی، روانکاو هم از یادآوریهای ما و بینش کنونیمان از جهان و هم ازعلامتهایی که میتوان آنها را در کتابهای تخصصی تشخیص اختلالات روانی پیدا کرد استفاده میکند. بنابراین میتوان گفت علم روانکاوی هم بینش مدار و هم علامت مدار است. همین ترکیب است که باعث میشود روانکاوی به روشی موثر برای درمان اختلالات روانی تبدیل شود.
ریشه مشکلات کجاست؟
در تکنیک های روانکاوی، روانکاو معمولاً برای رسیدن به ریشه مشکلات کنونی ما و برای حل آن به کنکاش و جستجو در دوران کودکی و نوجوانی ما مشغول میشود. این بینش یکی از اساسیترین نظریههای علم روانکاوی را بازگو میکند. بر پایه این نظریه تمام اختلالات و مشکلاتی که در زمان حال داریم به چیزی در گذشته ما برمیگردد.
در کودکی و نوجوانی از آن جایی که جهان را تقریباً بدون واسطه کشف میکنیم و برای اولین بار با بعضی از مفاهیم ممنوعه آشنا میشویم، این ریشهها قویتر است.
از طرف دیگر باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که وقتی از انسانها درباره اتفاقات تلخ و اضطراب آور صحبت میکنیم، در اغلب موارد آنها مایل به بیان اتفاقات آن آنطور که واقعیت دارد نیستند و با کمک مکانیسمهای دفاعی تلاش میکنند تا واقعیت را تحریف کنند.
این مسئله باعث میشود تا درمانگر نتواند آنطور که شایسته است به ریشه اختلالات روانی دست پیدا کند. هر چند که در علم روانکاوی از تکنیک های مختلفی برای کم کردن این مکانیسمهای دفاعی استفاده میشود.
وقتی از مکانیسمهای دفاعی استفاده میکنیم، در واقع تلاش میکنیم تا تجربیاتی که برای ما خوشایند نیستند را به بخش ناهشیار ذهن منتقل کنیم.
این کار درست مانند این است که تمام وسایل خاک گرفته خانهمان را به داخل یک اتاق کوچک در انباری بریزیم و تلاشی برای گردگیری آنها نکنیم. بعد از مدتی این اتاق پر خواهد شد و ما با حجم خیلی زیادی از لوازم خاک گرفته و کهنه روبرو میشویم.
در واقع انتقال احساسهای ناخوشایند به بخش ناهشیار با کمک مکانیسمهای دفاعی، کمکی به حل آنها نمیکند بلکه صرفاً مانند یک مسکن، ناراحتی ما را برای مدتی تسکین میدهد.
اینجاست که نقش یک روانکاو بیش از پیش دیده میشود. او سعی میکند تا با کمک روشهایی، مکانیسمهای دفاعی ما را دور بزند و به محتوای ناهشیار ذهن ما دسترسی پیدا کند.
مقاله پیشنهادی : معرفی برترین کتابهای روانشناسی دنیا
تکنیک های روانکاوی برای درمان اختلالات روانی
واقعیت این است که از دید تکنیک های روانکاوی، زمانی که به تعارضها و بخشهای سرکوب شده وجودمان آگاه شویم، میتوانیم تا حد خوبی خود را درمان کنیم. در اتاق روانکاوی بیشتر از هر چیز با فرصتی برای گفتگو روبرو میشویم. گفتگویی که ما را به سفری به عمیقترین بخشهای وجودمان میبرد.
در طول زمان درمان، میتوانیم افکار و احساساتی را که برای ما مطلوب نبودند و آنها را در پس ذهنمان مدفون کردهایم تجربه کنیم. و پس از شناسایی آنها، با کمک درمانگر برای رفع آنها اقدام کنیم.
تکنیک های روانکاوی کلاسیک برای درمان اختلالات روانی، به پنج دسته کلی تقسیم میشوند. از این ۵ دسته در کنار هم استفاده میشود تا به یک نتیجه مطلوب و ثابت برسیم:
- تفسیر Interpretation
- تحلیل رویا dream analysis
- تداعی آزاد free Association
- مقاومت resistance
- انتقال transference
-
تکنیک تفسیر
این روش اصلیترین روش تکنیک های روانکاوی است. در فرایند تفسیر، درمانجو به بیان تمام افکار خودش میپردازد و نظراتش را درباره خود و دیگران و زندگی بیان میکند تا با کمک روانکاو این بیانات تفسیر شود و به درمانجو کمک شود تا با ریشهها و ماهیت احساسات و افکار خود آشنا شود.
به عنوان مثال زمانی که مراجع به بیان خاطرات روزمره زندگی خود میپردازد اما هر بار که میخواهد درباره مادرش صحبت کند، بدنش را منقبض میکند و لحن صدایش دچار تغییر میشود. در اینجا ممکن است روانکاو متوجه احساس خشم او نسبت به مادرش شود و با کمک هم اتفاقاتی را که در طول سالیان دراز برای درمانجو رخ داده است تفسیر و بررسی کنند.
مقاله پیشنهادی : روانکاوی چیست؟
-
تکنیک تحلیل رویا
همانطور که در مقالههای پیش از این هم گفتهایم، تکنیک تحلیل رویا از مجموعه تکنیک های روانکاوی ، یکی از شاهکارهای فروید برای پیشبرد علم روانکاوی بود.
او متوجه شد که رویاها مجموعهای از احساسها و تمایلات سرکوب شده انسانها هستند و در واقع ما در رویاهایمان آن چیزهایی را که نمیخواهیم ببینیم و آنها را به ناخودآگاهمان فرستادهایم، در شکل و صورتی جدید خواهیم دید.
در واقع فروید متوجه شد که زمانی که خواب هستیم، مکانیسمهای دفاعی ما تا حدود زیادی برداشته می شوند و بنابراین تحلیل رویا یکی از روشهایی است که میتواند تا حدود خوبی به درمانگران کمک کند که به محتوای ناهشیار ذهن ما دسترسی پیدا کنند.
-
تکنیک تداعی آزاد
فروید ابتدا متوجه شد که مراجعان با کمک مکانیسمهای دفاعی سعی میکنند تا خودشان را سانسور کنند و تمام حقیقت را بیان نمیکنند. اینجا بود که به تکنیک تداعی آزاد رسید.
او متوجه شد که وقتی از درمانجو میخواهد که در یک وضعیت راحت، روی صندلی بنشیند یا دراز بکشد و هرچه را به ذهنش میرسد بیان کند، اغلب درمانجویان به بیان احساسات سرکوب شده و ناخودآگاهشان در پشت سخنانی که بیان میکنند میپردازند.
در واقع در این روش هم تا حدود زیادی مکانیسمهای دفاعی کاهش پیدا میکند. همچنین در این مرحله مراجع ممکن است با احساسات متفاوت و شدیدی روبرو شود. در همین زمان است که روانکاو از او میخواهد احساسات خود را تجربه کند و اجازه دهد احساساتش آن طور که شایسته است بروز پیدا کند.
-
مقاومت
حالا که روانکاو با کمک تداعی آزاد و تحلیل رویا به احساسات پشت مکانیسمهای دفاعی دسترسی پیدا کرد، باید بفهمد که چرا درمانجو درباره بیان این احساسات تاکنون مقاومت داشته است.
در واقع روانکاو در این مرحله تمام تلاشش را میکند تا ابتدا کشف کند که چرا درمانجو درباره بیان بعضی از مسائل مقاومت می کند، سپس این مقاومت را به او هم نشان دهد و در پایان با کمک هم و با کمک تضعیف مکانیسمهای دفاعی، این مقاومتها را از بین ببرند.
-
انتقال
انتقال هم یکی از تکنیک های روانکاوی است که ممکن است در طول جلسات روانکاوی زیاد با آنها مواجه شوید. گاهی درمانجو احساساتی را که در گذشته درباره یکی از اعضای خانواده یا آشنایانش تجربه کرده است، به درمانگر انتقال میدهد و همان حس را با او تجربه میکند.
به عنوان مثال ممکن است همان حسی را که نسبت به پدرش داشته است درباره درمانگر داشته باشد. گاه این اتفاق حتی درباره ظاهر میافتد. مثلاً ممکن است درمانجو احساس کند که شیوه لباس پوشیدن درمانگر به پدر او شباهت بسیاری دارد. گاهی هم این انتقال، احساسات و عواطف او را درگیر میکند.
به عنوان مثال نسبت به درمانگر احساس عشق، خشم، یا حتی نفرت میکنیم. واقعیت این است که انتقال هم ابزار دیگری است برای آنکه با واقعیت افکار و احساساتمان روبرو نشویم. به همین دلیل، انتقال را هم میتوانیم شکل دیگری از مقاومت بدانیم.
به پایان این مقاله نزدیک میشویم. انواع تکنیک های روانکاوی را با هم بررسی کردیم. امیدواریم که با خواندن این مقاله در کنار سایر مقالات که درباره روانکاوی نوشته شده بودند، بتوانیم تا حدود خوبی به شناخت کافی از علم روانکاوی برسیم.
شما چه تجربهای از تکنیک های روانکاوی داشتهاید؟ آیا این تکنیکها برای شما مفید بودهاند؟ با ما در بخش نظرات همراه باشید.
مطالب مفیدوسودمندبودممنون
خیلی خوب بود سپاسگزارم