گام های کلیدی تبدیل ایده به کسب و کار موفق و پربازده
سفر شما به سمت ایجاد یک تجارت پایدار مانند بیشتر فرایندها نخواهد بود، فقط به این دلیل که هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد.
تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که ایده خود را تطبیق دهید و ببینید چه عواملی بر توسعه آن مؤثر است. اگر در ابتدا در تبدیل ایده به کسب و کار موفق نشدید، سعی کنید دوباره این کار را انجام دهید.
به گفته کارشناس فروش و توسعه شخصی برایان تریسی، “یک فرد به طور متوسط در سال چهار ایده تولید میکند که اگر آنها را عملی کند، به یک میلیونر تبدیل خواهد شد.”
برای بسیاری از کارآفرینان این پرسش پیش آمده است که دقیقا چگونه میتوان ایده موجود بر روی کاغذ را به یک شرکت کامل و پایدار تبدیل کرد؟
بسیاری از شرکتهای موفق مسیر منحصر به فردی را برای تبدیل ایده به کسب و کار طی میکنند که در این بخش به آموزش این مسیر خواهیم پرداخت.
با این حال، برخی از اقدامات اساسی وجود دارند که هر کارآفرین جدید میتواند برای تحقق ایده خود و تبدیل ایده به کسب و کار انجام دهد. پس این 8 مرحله کلیدی را انجام دهید تا ایده خود را به یک تجارت عملی تبدیل کنید.
-
ایده شما چه مشکلی از کسب و کار را حل میکند.
هنگامی که یک شرکت وارد حوزه عملکرد اصلی خود میشود، در این زمان متوجه خواهید شد که شرکت چه مشکلی را حل خواهد کرد.
در گامهای اول تبدیل ایده به کسب و کار، ممکن است از ایده خود خشمگین شده و صرفا روی راه حل ارائه شده متمرکز شوید.
بسیاری از مشاغل ادعا میکنند راه حل مشکلات را دارند، اما واقعاً کدام مشکل خاصی را حذف میکنند؟
به عنوان مثال آمازون، چگونگی انجام تجارت الکترونیکی را در یک زمان ناخوشایند حل کرد. امروزه، این کسب و کار نسبت به سایر رقیبان خود، مشتریان و فروش بیشتری دارد.
تمام شرکتها، محصولات یا خدمات موفق با از بین بردن یک مشکل، زندگی مشتریان خود را بهبود میبخشند.
-
بازار خود را پیدا کنید.
تصور کنید که کاربر ایده آل شما در تبدیل ایده به کسب و کار کیست؟ این اولین قدم برای فهمیدن مکان ایده شما در دریای مصرف کنندگان است.
همه مصرف کنندگان عادات متفاوتی دارند و باید برآورده شوند، اما با مشکل یکسانی روبرو هستند. در رابطه با ایده خود و تبدیل ایده به کسب و کار بدانید که راه حل شما در بازار و زندگی مردم چه نقشی دارد.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که استارتاپها در تبدیل ایده به کسب و کار انجام میدهند، عدم درک افراد و شناسایی نوع محصولات یا خدمات است.
اگر معلوم شد که ایده شما به مخاطبانتان “فروخته نمیشود”، بازار را سرزنش نکنید. در عوض، دریابید که آنها به دنبال چه چیزی هستند یا میخواهند چه چیز متفاوتی را تجربه کنند و مطابق خواستههای آنها محصول یا خدمتی را تولید کنید.
کسب و کار شما یک راه حل دارد اما لازم است که آن را در مقابل افراد مناسب و به صورت مناسب عرضه کنید.
-
پشتیبان خود را پیدا کنید.
“آیا تاکنون متوجه شدهاید که چند مورد از کسب و کار موفق فقط توسط یک نفر تأسیس شده است؟”
این سؤال توسط پل گراهام، بنیانگذار استارت آپ Y Combinator مطرح شد، هنگامی كه او از اشتباهات خود درس نگرفت و در نهایت این اشتباهات منجر به عدم موفقیت وی شد.
داشتن شرکای تجاری دارای مزایای مختلفی است، به خصوص وقتی که برای اولین بار وارد دنیای کسب و کار میشوید. آنها میتوانند به عنوان پشتیبان و یک هیئت مدیره برای ایدههای شما عمل کنند و به دیگران شواهدی ارائه دهند مبنی بر این که شما واقعاً ایده خوبی دارید.
گذشته از ایجاد تیم، داشتن روابط با دیگر کارآفرینان دانش ارزشمندی را به شما منتقل میکند. کارآفرینان فصلی را پیدا کنید و مکالمات را با آنها آغاز کنید.
مردم دوست دارند درباره خودشان صحبت کنند، بنابراین آنها خوشحال خواهند شد که تجربیات خود را با شنوندگان خود به اشتراک بگذارند.
-
یک مدل مالی بسازید و مرحله اول را برنامه ریزی کنید.
اگر تحقیقات بازار خود را انجام دادید، اکنون باید بفهمید که آیا ایدهتان از نظر اقتصادی قابل دوام است یا خیر. یک مدل مالی “از پایین به بالا” ایجاد کنید که بر نحوه تولید و فروش محصول یا خدمات شما به یک کاربر خاص متمرکز شود.
انجام این کار باعث میشود بینش بیشتری در مورد نحوه عملکرد شغل شما فراهم شود. سپس، برای تأیید پیش بینیهای خود، یک مدل مالی دیگر ایجاد کنید که “از بالا به پایین” است و اندازه بازار شما را بررسی میکند و اهداف شما برای دستیابی به سود را نشان میدهد.
هنگامی که از مدل مالی خود مطمئن شدید، برنامه ریزی مرحله اول کار خود را ادامه دهید. ایدههای خود را به واقعیت پیوند دهید.
در بین تیم و مربیان خود از رسالت، هدف، کلیدهای موفقیت، بازار هدف، مزیت رقابتی و استراتژیهای اساسی بحث کنید. این کار سبب میشود که همه افراد در روند برنامه ریزی درگیر شده و با هماهنگی یکدیگر مراحل بعدی را شروع کنند.
منبع سرمایه خود را شناسایی کنید.
به طور کلی کارآفرینان فقط برای کسب پول وارد دنیای کسب و کار نمیشوند اما باز هم پول یک امر حیاتی است تا تجارت شکل بگیرد.
برخی از منابع مالی قابل دستیابی عبارتند از نقدینگی موجود، پول افرادی که از جمله نزدیکان شما هستند(دوستان و خانواده)، کارتهای اعتباری یا وام. بسته به میزان مورد نیاز شما، یک منبع مفیدتر میتواند سرمایه گذاران باشند که به دنبال به دست آوردن بخشی از سود و تصمیم گیری روند توسعه کسب و کار باشند و بخشی از مأموریت گسترش ایده را بر عهده بگیرند.
هر کدام یک از منابع مالی را برای به دست آوردن هدف خود انتخاب کنید، بایستی در نظر بگیرید که هر کدام پاداشها و خطرات خاص خود را دارند.
-
MVP بسازید.
MVP یا حداقل محصول قابل استفاده، بازخورد موردنیاز را قبل از طرح ایده در بازار فراهم میکند. از این گذشته، اگر محصولی که مشتری نمیخواهد را بسازید، برای کسی فایده ای نخواهد داشت.
مینیمال(حداقل محصول) لزوماً به معنای “محصول پایه” نیست. نکته اینجاست که محصولی که از قبل عالی(قابل دوام) باشد و در عین حال جایی برای بهبود داشته باشد، یک محصول حداقل نامیده میشود.
اینگونه است که سازندگان اولیه در تولید محصول، فراتر از تصمیمات هیئت مدیره عمل کرده و برای بهبودی محصول از هرگونه بازخوردی کمک میگیرند.
-
محور را پیدا کنید
اطلاعات جمع آوری شده از پذیرندگان اولیه به شما کمک میکند تا بفهمید چه عواملی بر تبدیل ایده به کسب و کار مؤثر است و چه چیزی بیشترین پاسخ مخاطبان شما را به همراه داشته است.
ممکن است متوجه شوید که بازخورد آنها کاملاً متفاوت از انتظارات و برنامهریزیهای شما بوده است.
این کار میتواند شما را به سمت “محور” شدن مدل تجاری سوق دهد یا جهت اساسی آن را تغییر دهد. تغییر جهت در تبدیل ایده به کسب و کار به این معنا نیست که شما به طور کامل شکست خوردهاید.
این تغییر جهت به جلوگیری از شکستهای ممکن در راه مدل سازی کمک میکند. محورسازی لزوماً به معنای رها کردن تمامی آموختهها نیست بلکه آن به معنای استفاده از آموختهها برای ایجاد جهت جدید در کسب و کار است.
شما یک مسیر را به سمت مقصد مورد نظر انتخاب کردید و در این راه گم شدید، با محورسازی میتوانید مسیر جدیدی به سمت هدف و تبدیل ایده به کسب و کار پیدا کنید.
-
مثبت بمانید
بسیاری از افراد مدام درگیر این مسئله هستند که کسب و کارشان با بدبیاری عجین شده است. بنابراین لازم است که در راه تبدیل ایده به کسب و کار مثبت فکر کرده و مطمئن شوید که هیچ بدبینی درگیر تجارت جدید شما نخواهد شد.
شک و تردید در مورد اینکه آیا اشتباهی پیش خواهد آمد یا خیر، شما را از ریسک کردن باز خواهد داشت و این مسئله به ضرر شما خواهد بود.
افراد ایدهها و شغل شما را زیر سوال میبرند، اما اگر به توانایی شما برای غلبه بر آن اعتقادی نداشته باشند، نگرشهای منفی را به شما القا خواهند نمود.
وقتی همیشه مثبت بمانید، هنگامی که اشتباه کردید یا با یک مانع روبرو شدید، روبرو شدن آسان بوده و به راحتی موانع را پشت سر خواهید گذاشت.
هنگامی که اعتقادات محدودکننده خود را شناسایی و بر آنها غلبه کردید، وقت آن رسیده است که روی کار و ایده خود پافشاری کنید. همه کارآفرینان موفق دارای انضباط هستند و از میزان مسئولیت پذیری بالایی برخوردار هستند.
جک کانفیلد نویسنده و سخنران انگیزشی پیشنهاد میکند که هر روز پنج کار انجام دهید تا به هدف خود تبدیل ایده به کسب و کار نزدیک شوید.
برای شروع یک تجارت یا راه اندازی یک محصول، انضباط فوق العاده ای لازم است، بنابراین مهم است که بر روی تبدیل ایده به کسب و کار متمرکز شوید، پیشرفت خود را ردیابی کرده و هر روز به پیشرفت خود ادامه دهید.
چند عادت که به شما کمک می کند در مسیر درست تبدیل ایده به کسب و کار باقی بمانید
- تمایل ایجاد کنید.
- شریک پاسخگویی پیدا کنید.
- خود را با سایر کارآفرینان متفکر و متعهد درگیر کنید تا انرژی و پشتیبانی عاطفی خوبی دریافت کنید.
- از دیگران درس بگیرید. یادگیرنده مداوم باشید.