وینسنت ونگوگ (Vincent van Gogh که در اصل «ون خوخ» تلفظ میشود) متولد ۳۰ مارس ۱۸۵۳ است. او در شهر زوندرت برابانت، در نزدیکی مرز بلژیک به دنیا آمد. او فرزند واعظ «تئودوروس ون گوگ» (۱۸۸۵-۱۸۲۲) و «آنا کورنلیا کاربنتوس» (۱۹۰۷-۱۸۱۹) بود. مادرش دختر صحافی از لاهه بود. دقیقاً یک سال قبل از تولد ونگوک خانوادهاش صاحب پسری شده که او را وینسنت نامیده بودند. ولی متاسفانه او مرده به دنیا آمده بود بنابراین خانواده مجدداً نام وینسنت را روی ونگوگ گذاشتند.
برخی از مفسران عقیده دارند که گذاشتن نام برادر بزرگتر مرده بر روی وینست، تأثیر روحی و روانی بسیاری داشته است. در زیر تصویر خانواده ونگوگ به ترتیب در بالا پدر و مادر و خواهران و برادرانش را میبینید.
کودکی ون گوگ
بعد از وینسنت، بردارش «تئو» در سال ۱۸۵۷ به دنیا آمد و او یک برادر دیگر به نام «کور» نیز داشت. همچنین سه خواهر به نام های «آنا»، «ویلمین (ویل)» و «الیزابت» داشت. پدرش «تئودورس ونگوگ» کشیش کلیسایی در یک روستا بود. «وینسنت ون گوگ» در محیط بسیار مذهبی و سخت گیرانه کلیسا بزرگ شد. پدرش تئودورس یک مسیحی پروتستانی بود و روزها تمام اعضای خانواده را برای پیاده روی به منطقه زوندرت میبرد و همین موضوع باعث شد وینسنت به طبیعت علاقه مند شود.
وینسنت در دوران کودکی پسری درونگرا و کم حرف بود. او در سال ۱۸۶۱ به تحصیل در مدرسه روستا مشغول شد ولی یکسال بعد از مدرسه خارج شد و تحت آموزش خانگی والدینش قرار گرفت، چرا که خانوادهاش اعتقاد داشتند، بچههای روستا در مدرسه باعث میشوند وینسنت رفتاری خشن پیدا کند. پدرش و فرمانداری آنا بیرنی سه سال را صرف آموزش وینسنت کردند و سپس او را در سال ۱۸۶۴ به مدرسه شبانه روزی فرستادند.
اما وینسنت تنها دو سال در آن مدرسه تحصیل کرد و توانست در آنجا زبان فرانسوی، انگلیسی و آلمانی را بیاموزد. جالب است بدانید که او هر از گاهی نقاشی میکشید ولی چندان نشانهای از استعداد هنری در او دیده نمیشد. اگر میخواهید بیشتر درباره این نقاش بزرگ هلندی بدانید، در ادامه این مطلب از موسسه مکتب خونه، ما را همراهی کنید.
مقاله پییشنهادی : زندگینامه و آثار مارک روتکو
فعالیتهای هنری ون گوگ
ونگوگ در ۱۶ سالگی، عازم شهر لاهه شد و در شعبه هنری و تجارت چاپ فرانسه در لاهه مشغول به کار شد. عمویش در این شرکت شریک بود و وینسنت در این دوره شروع به نوشتن نامههایی به برادرش تئو کرد. وینسنت همیشه با برادرش تئو رابطه خوبی داشت و از بچگی مورد حمایت تئو بود. وینسنت تا آخر عمر خود به نوشتن نامه برای تئو ادامه داد.
همچنین در پاریس و لندن مدتی وینسنت در نمایندگیهای هنری کار کرد. در لندن او عاشق دختر صاحبخانه اش شد. البته این عشق متقابل نبود و باعث شد دوره افسردگی وینسنت شروع شود. ونگوگ به لطف کار خود در تجارت هنر توانست دانش کاملی از هنرهای تجسمی کسب کند. هنگامی که در پاریس زندگی میکرد، آثاری زیبا از دهقانان و روستا را در نقاشی هنرمندانی به نام های «ژان فرانسوا میلت» و «ژول برتون» مشاهده کرد. این آثار تأثیر عمیقی بر روی وینسنت گذاشتند و باعث شدند او بسیاری از آثار خود را به ترسیم دهقانان اختصاص دهد. نقاشی معروف او با نام «سیب زمینی خواران» یکی از مشهورترین آثار او در این زمینه است.
ون گوگ در سال ۱۸۷۶ از تجارت هنر اخراج شد و به رامسگیت انگلستان رفت تا به عنوان معلم دستیار کار کند. در اواخر سال، وینسنت به بوریناژ فرستاده شد و در آنجا به عنوان واعظ در میان معدنچیان به کار مشغول شد. ونگوگ در آن سالها در فقر و افسردگی زیادی به سر میبرد میبرد.
در زمستان ۱۸۸۸ وینسنت ونگوگ به شهر آرل فرانسه رفت و نقاشیهای زیادی کشید. همچنین در آن دوران نامههای بسیاری به برادرش تئو، که نقش مهمی در زندگیاش داشت، نوشت. از آنجایی که تئو برادرش وینسنت را بسیار دوست داشت، هر بار برای او پول میفرستاد. حتی هزینه سفرش به آرل را نیز تئو پرداخت کرد.
دوران بیماری ونگوگ
ونگوگ در فرانسه اوقات هنری خوبی داشت ولی به لحاظ روحی، دورههای افسردگی بسیاری را سپری کرد و حتی به مدت یک سال در یک موسسه روانی بستری شد. ونگوگ میگفت که گاهی ترس های شدیدی به سراغش میآید و احساس میکند سرش خالی شده است. همچنین او اغلب میگفت که در گوشش صداهایی را میشنود. همین صداها باعث شد که ونگوگ یک روز گوش خود را قطع کند. وقتی مردم به خانه او رسیدند او در حالی که فریاد میزد گوش خود را که کاملاً آن را قطع کرده بود در دستش داشت و خون همه جا را گرفته بود.
برخی عقیده دارند که ونگوک برای اینکه از شر صداهایی که میشنید خلاص شود، گوشش را قطع کرد ولی برخی دیگر این شایعه را باور دارند که وینسنت ونگوگ میخواسته به زنی که دوستش داشته هدیهای بدهد ولی از آنجایی که فقیر بوده و پولی نداشته، گوش خود را که بخشی از وجودش بوده به او تقدیم کرده است که البته بعدها واقعاً این گوش بدست آن رسیده بود.
اینکه آیا جنون و دیوانگی ونگوگ در خلق آثارش نقش داشته یا خیر، سوالیست که حتی بعد از ۱۲۰ سال تحقیق و بررسی روانپزشکان همچنان بی جواب است. یکبار برادر ونگوگ یعنی تئو در نامهای به خواهرشان ویلمین نوشته بود، به نظر میرسد دو نفر در او وجود دارند، یکی فوق العاده با استعداد است و رفتاری خوب و ملایم دارد و دیگری خشن و خودخواه است.
ونگوگ سالهای آخر عمرش را در فرانسه زندگی میکرد. بیشتر در محیط روستایی احساس راحتی داشت و دکترش توصیه کرده بود که تمرکزش را بر روی نقاشی بگذارد. وینسنت در دو ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی خلق کرد. همواره سعی داشت احساسات خود را که قادر به بیانشان نبود در نقاشیهایش نشان دهد. معروفترین اثرش که آفتابگردان نام دارد، نشان دهنده امید است.
مقاله پییشنهادی : نقاشی اکسپرسیونیسم و هنرمندان برجسته این سبک
داستان مرگ ونگوگ، خودکشی یا قتل
درست است که این هنرمند به خاطر گوش بریدهاش شناخته شد و اغلب شرایط روان پریشی داشت. ولی داستان مرگ او ابهام دارد. در ژوئیه ۱۸۹۰ این هنرمند جوان از دنیا رفت. بر اساس برخی گزارشها، این هنرمند در یک مزرعه ذرت در نزدیکی خانهاش با یک هفت تیر به سینه خود شلیک کرده و خودکشی کرده است. پس از این او بیهوش شد. هنگامی که به هوش آمده، به مسافرخانهای که در آن اقامت داشته رفته و سی ساعت بعد بر اثر جراحات جان باخته است. ولی برخی نیز معتقدند عدهای از افراد مستی که در آن زمان هفت تیر داشتهاند به او شلیک کردهاند، چرا که زاویه شلیک گلوله برای شرایطی که فردی خود کشی کند، درست نبوده است. به هر جهت شش ماه بعد نیز برادرش تئو درگذشت و علت مرگ او سفلیس شناخته شد. وینسنت و برادرش در کنار هم در گورستان Auvers-sur-Oise دفن شدهاند.
وینسنت ون گوگ یکی از بزرگترین نقاشان پست امپرسیونیسم
سبک نقاشی ونگوگ بیشتر امپرسیونیسم و پستامپرسیونیسم بود. نقاشیهای وینسنت ون گوگ ونگوگ عمدتاً دارای رنگهای روشن بودند و او در نقاشیهایش بیشتر از رنگهای زرد و نارنجی و آبی استفاده میکرد. ون گوگ طرفدار تکنیک نقاشی با نقطه و نوار بود یعنی دقیقاً آنچه امپرسیونیستها انجام میدادند.
ون گوگ از قلم موهای خود برای شکستن رنگ و انتقال احساسات شدید خود استفاده میکرد.
سیر نقاشی ونگوک
ون گوگ در طول عمر خود نقاشیهای زیادی را به فروش نرساند و بر خلاف اینکه تصور میکنید او نقاش پولداری بوده است، ونگوگ همه عمرش را در فقر زندگی کرد. وینسنت اولین تابلو خود را به فروشنده رنگ و هنر پاریسی «ژولین تنگوی» برای گالری لندن فروخت. همچنین «تاکستان قرمز» یکی از نقاشیهای معروف وینسنت است که در سال ۱۸۸۸ نقاشی شد و توسط دوست خواهرش آنا که «اوژن بوخ» نام داشت، خریداری شد.
در تاریخ هنر هلند نقاشیهای ونگوگ بی نظیر هستند و این هنرمند در سراسر جهان شناخته شده است. وینسنت با وجود اینکه زندگی پر فراز و نشیبی داشت ولی آثار هنری مشهوری را از خود در تاریخ هنر جهان بر جای گذاشت. از جمله شاخصترین آثار او میتوان آفتابگردان، گندم زار با کلاغ، سیب زمینی خواران، تراس کافه در شب، اتاق خواب، شب پرستاره، خانه زرد و … را نام برد.
نقاشیهای ونگوگ در موزههای «ون گوگ، آمستردام»، «مؤسسه هنری کورتولد، لندن»، «موزهٔ هنر تولیدو، اوهایو»، «موزه کرولر-مولر»، «نگارخانه ملی لندن»، «نگارخانه ملی هنر آمریک»، «مجموعه خصوصی»، «موزهٔ Wallraf-Richartz»، «موزه هنر مدرن»، «مرکز گتی»، «موزه هنر فیلادلفیا»، «موزه هنر دالاس»، «موزه پوشکین»، «موزه متروپولیتن نیویورک» و «موزه ارمیتاژ» نگهداری میشوند. برترین و مهمترین نقاشی ونگوک «آفتابگردان» است که برای کشیدن آن تنها از سه طیف رنگ زرد استفاده کرده است.
مقاله پییشنهادی : سورئالیسم در نقاشی
معروفترین نقاشیهای ون گوگ
اگر علاقه مند به شناخت آثار ونگوک هستید ما در لیست زیر به معرفی نقاشیهای ونسان ونگوگ پرداختهایم که عبارتند از:
- آفتابگردان
- دو خرچنگ
- نمایی از دریای اسخیفنینگن
- مردم در حال ترک کلیسای اصلاحی نونن
- نقاشی خانهای در آور
- چهره تئو ون گوگ
- خانه زرد، آرل
- مزرعه گندم با کلاغها
- پرترهٔ دکتر گاشه (دکتر شخصی وینسنت ونگوگ)
- خودنگاره با گوش باند پیچی شده (تقاشی که او بعد از بریدن گوشش از خودش کشید)
- بوته گندم
- سیب زمینی خورها
- اسکلت با سیگار روشن
- طبیعت بیجان با اَبسینت
- خودنگاره
- La Mousmé
- غروب در مونت ماژور
- پُلی در آرل
- تراس کافه در شب
- پرتره ژوزف رولین
- درختان زیتون
- شب پر ستاره
- مزرعه ذرت با سروها
- گلهای زنبق
- مزرعه گندم حین باران
- بر دروازه ابدیت
- تپههای گندم
- گردش زندانیها
- شکوفههای بادام
- گلدان رُزها
- گندم زیر رعد و برق
- خانه سفید در شب
- باغ پارسوناژ نوینن در بهار
- و …