زبان خارجی

صفت عالی و صفت تفضیلی در انگلیسی و کاربرد آن‌ها به همراه مثال

از صفت‌ها می‌توان برای مقایسه دو چیز استفاده کرد. هنگامی که این مقایسه را انجام می‌دهیم از صفت عالی و صفت تفضیلی در انگلیسی استفاده می‌کنیم.

برای درک بهتر این موضوع می‌توان صفت تفضیلی و صفت عالی در زبان انگلیسی را با زبان فارسی مقایسه کرد. در زبان فارسی صفت تفضیلی به کمک پسوند -تر و صفت عالی به کمک پسوند -ترین ساخته می‌شود. در این یادداشت به بررسی این دو صفت مقایسه‌ای در انگلیسی به همراه مثال‌ برای آشنایی با کاربرد آن‌ها پرداخته شده است.

صفت تفضیلی در انگلیسی چیست؟

یکی از روش‌های توصیف اسم در انگلیسی (افراد، اشیا، حیوانات و…) مقایسه آن‌ها با سایر اسامی است. همانطور که گفته شد در زبان فارسی ما برای مقایسه از صفت‌هایی مانند کوچکتر، بزرگتر و ارزان‌تر استفاده می‌کنیم. به همین ترتیب از پسوند -er برای ساخت صفت تفضیلی در انگلیسی استفاده می‌کنیم.

آموزش گرامر مقدماتی زبان انگلیسی

 

علاوه بر این در برخی از موارد ممکن است به جای استفاده از پسوند -er از کلمات More و Less استفاده شود.

Joey is taller than John.

This car is more expensive than my previous vehicle.

در جمله اول برای مثال صفت تفضیلی انگلیسی Taller از اضافه کردن پسوند -er به انتهای صفت Tall به دست آمده است. با این حال more expensive از ترکیب صفت expensive و کلمه‌ی more شکل گرفته است.

یکی از اشتباه‌های رایج زبان‌آموزان استفاده از صفت مقایسه‌ای اشتباه است. برای آشنایی بیشتر با این اشتباه به جمله‌های زیر دقت کنید:

His cat is more large than my dog.

اما شاید از خودتان بپرسید که چرا more large اشتباه است؟ چند قانون وجود دارد که هنگام تبدیل صفت به صفت تفضیلی در زبان انگلیسی باید رعایت شوند. این قوانین ساده به شما توضیح می‌دهند که چه زمانی باید از -er، -ier و more استفاده کنید.

ویدیو پییشنهادی : آموزش گرامر زبان انگلیسی
گرامر زبان انگلیسی

 

صفت عالی در انگلیسی

چگونگی تبدیل صفت به صفت تفضیلی در انگلیسی

  • برای تبدیل صفت‌هایی که یک هجا هستند از پسوند -er استفاده می‌کنیم. (این قانون دلیل اشتباه بودن مثال بالا را توضیح می‌دهد)

His cat is larger than my dog.

This vacuum is cheaper than that one.

The house is colder than usual.

  • برای تبدیل صفت‌هایی دو هجایی که به حرف y ختم نمی‌شوند و تمام صفت‌های سه هجایی و بیشتر از ترکیب زیر استفاده می‌کنیم:

More / Less + Adjective

My time is more important than yours.

Her hair is less tangled than usual.

  • برای تبدیل صفت‌هایی دو هجایی که به y ختم می‌شوند ابتدا حرف y را به i تبدیل می‌کنیم و سپس پسوند -er را به آن اضافه می‌کنیم:

That comedian was much funnier than the last one.

He seems much busier than he was last week.

لازم به ذکر است که گاهی اوقات هنگام افزودن پسوند er- باید حرف آخر صفت را تکرار کنید. به طور کلی هنگامی حرف آخر صفت تک هجایی تکرار می‌شود که این صفت به حرف صامت + حرف مصوت + حرف صامت ختم شود.

Caspar is fatter than my other cats.

 

Jule was so much bigger than her father.

آموزش صفات تفضیلی در انگلیسی

صفات تفضیلی (Comparative Adjectives) برای مقایسه بین دو چیز یا بیشتر به کار می‌روند. برای ساختن صفت تفضیلی، معمولاً به انتهای صفات تک‌هجایی پسوند “-er” اضافه می‌کنیم و برای صفات دوهجایی یا بیشتر، از کلمه “more” قبل از صفت استفاده می‌کنیم.

قانون کلی:

  • صفات تک‌هجایی: + er (مانند: tall → taller)
  • صفات دوهجایی یا بیشتر: more + صفت (مانند: expensive → more expensive)

مثال صفت تفضیلی در انگلیسی:

  • This car is faster than that one. (این ماشین از آن یکی سریع‌تر است.)
    • “fast” یک‌هجایی است، بنابراین “-er” به آن اضافه شده است.
  • The red dress is prettier than the blue one. (لباس قرمز از لباس آبی قشنگ‌تر است.)
    • “pretty” دوهجایی و منتهی به “y” است، بنابراین به “ier” تبدیل شده است.
  • This book is more interesting than the last one. (این کتاب از کتاب قبلی جالب‌تر است.)
    • “interesting” چند هجایی است، بنابراین “more” قبل از آن آمده است.

نکته مهم در مورد صفات منتهی به “y”:

صفاتی که به حرف “y” ختم می‌شوند، صرف نظر از تعداد هجاها، “y” آنها به “ier” تبدیل می‌شود.

  • The weather is drier today than yesterday. (هوا امروز از دیروز خشک‌تر است.)
  • She is busier than usual this week. (او این هفته از معمول شلوغ‌تر است.)

استفاده از “than” در مقایسه بین دو چیز:

هنگامی که می‌خواهیم مشخصاً دو چیز را با هم مقایسه کنیم، بعد از صفت تفضیلی از کلمه “than” (به معنی “از” یا “نسبت به”) استفاده می‌کنیم.

  • My new phone is better than my old one. (گوشی جدید من از گوشی قدیمی‌ام بهتر است.)
  • London is larger than Paris. (لندن از پاریس بزرگ‌تر است.)

نشان دادن افزایش تدریجی با “and”:

برای نشان دادن تغییر تدریجی یا افزایش چیزی (مثلاً بزرگ و بزرگ‌تر شدن)، از ساختار “صفت تفضیلی + and + صفت تفضیلی” استفاده می‌کنیم.

  • The traffic is getting worse and worse. (ترافیک دارد بدتر و بدتر می‌شود.)
  • The music became louder and louder. (موزیک بلند و بلندتر شد.)

استفاده از صفت تفضیلی برای نشان دادن وابستگی:

گاهی اوقات از صفات تفضیلی برای بیان وابستگی یک چیز به چیز دیگر استفاده می‌کنیم. این ساختار معمولاً به صورت “The + صفت تفضیلی + you + فعل، the + صفت تفضیلی + it + is” است.

  • The harder you work, the better your results will be. (هرچه بیشتر تلاش کنید، نتایج شما بهتر خواهد بود.)
  • The longer you wait, the more impatient you become. (هرچه بیشتر صبر کنید، بی‌حوصله‌تر می‌شوید.)

همانطور که مشاهده می‌کنید، مثال‌ها تغییر کرده و مثال‌های متنوع‌تری برای درک بهتر مطلب ارائه شده است.

مقاله پییشنهادی : صفات در انگلیسی و چگونگی استفاده و شناسایی آن‌ها در جمله

صفت عالی در انگلیسی

در بخش قبل صفت تفضیلی و نحوه ساخت آن توضیح داده شد. صفت عالی در انگلیسی نیز مانند صفت تفضیلی برای مقایسه استفاده می‌شود. هنگام مقایسه بیش از دو چیز در فارسی ما از پسوند -ترین استفاده می‌کنیم. به طور مشابه برای ساخت صفت برتر در انگلیسی از پسوند -est استفاده می‌شود. علاوه بر این هنگام تبدیل برخی از صفات کلمات Most و least به کار گرفته می‌شوند.

Brittany was the tallest in the group.

That professor is the most interesting of all my professors.

برخی از زبان‌آموزان هنگام مقایسه چند چیز از صفت تفضیلی در انگلیسی استفاده می‌کنند. برای مثال به جمله‌ی اشتباه زیر دقت بکنید:

Martha is the elder of the four sisters.

اگر مقایسه تنها بین دو خواهر بود ما می‌توانستیم از صفت تفضیلی استفاده کنیم اما به این دلیل که مقایسه بین چهار خواهر است ما باید از یک صفت عالی در زبان انگلیسی استفاده کنیم. به همین دلیل شکل صحیح جمله به صورت زیر است:

Martha is the eldest of the four sisters.

نحوه ساخت صفت برتر در انگلیسی مانند صفت تفضیلی است. در حقیقت همان قواعد را دنبال کنید با این تفاوت که به جای پسوند -er از -est، به جای -ier از -iest و به جای کلمات more / less از کلمات most / least استفاده می‌شود.

This vacuum is the cheapest one I could find.

That moment was the angriest I’ve ever seen my dad.

It is the most important decision you’ll ever make in your life.

This purse is the least expensive one I’ve looked at so far.

آموزش صفات عالی در انگلیسی

صفات عالی برای نشان دادن برتری یک شخص، مکان یا شیء نسبت به سایر اعضای یک گروه استفاده می‌شوند. به عبارت دیگر، وقتی می‌خواهیم بگوییم چیزی “بهترین”، “بزرگترین”، “سریع‌ترین” و غیره است، از صفت عالی استفاده می‌کنیم.

قانون کلی ساخت صفت عالی:

  • صفات تک‌هجایی: the + صفت + -est (مانند: tall → the tallest)
  • صفات دوهجایی یا بیشتر: the most + صفت (مانند: expensive → the most expensive)

مثال‌های جدید:

  • This is the fastest car I’ve ever driven. (این سریع‌ترین ماشینی است که تا به حال رانده‌ام.)
    • “fast” تک‌هجایی است، بنابراین “-est” به آن اضافه شده و قبل از آن “the” آمده است.
  • She is the most intelligent student in the class. (او باهوش‌ترین دانش‌آموز کلاس است.)
    • “intelligent” چند هجایی است، بنابراین “the most” قبل از آن آمده است.
  • This is the most comfortable chair in the house. (این راحت‌ترین صندلی در خانه است.)
    • “comfortable” چند هجایی است، بنابراین “the most” قبل از آن آمده است.

نکته مهم در مورد صفات منتهی به “y”:

صفاتی که به حرف “y” ختم می‌شوند، صرف نظر از تعداد هجاها، “y” آنها به “i” تبدیل شده و سپس “-est” به آن اضافه می‌شود.

  • This was the easiest exam I’ve ever taken. (این آسان‌ترین امتحانی بود که تا به حال داده‌ام.)
  • He is the friendliest person I know. (او صمیمی‌ترین/مهربان‌ترین شخصی است که می‌شناسم.)

مثال‌های بیشتر برای درک بهتر:

  • Mount Everest is the highest mountain in the world. (کوه اورست بلندترین کوه جهان است.)
  • This is the oldest building in the city. (این قدیمی‌ترین ساختمان در شهر است.)
  • She is the most successful businesswoman in the country. (او موفق‌ترین زن تاجر در کشور است.)
  • This is the most delicious cake I’ve ever tasted. (این خوشمزه‌ترین کیکی است که تا به حال چشیده‌ام.)

خلاصه نکات کلیدی:

  • قبل از صفت عالی همیشه حرف تعریف “the” می‌آید.
  • برای صفات تک‌هجایی “-est” و برای صفات چند هجایی “the most” استفاده می‌شود.
  • صفات منتهی به “y” به “iest” تبدیل می‌شوند.

مثال برای comparative and superlative

برای درک بهتر صفات تفضیلی (Comparative) و عالی (Superlative)، مثال‌های بیشتری در دسته‌های مختلف ارائه می‌دهم:

صفات تک‌هجایی:

صفت پایه (Base Adjective) صفت تفضیلی (Comparative) صفت عالی (Superlative) مثال (Comparative) مثال (Superlative) معنی فارسی
big bigger the biggest My house is bigger than yours. (خانه من از خانه شما بزرگتر است.) This is the biggest apple I’ve ever seen. (این بزرگترین سیبی است که تا به حال دیده‌ام.) بزرگ
small smaller the smallest This car is smaller than a truck. (این ماشین از یک کامیون کوچکتر است.) This is the smallest room in the house. (این کوچکترین اتاق در خانه است.) کوچک
tall taller the tallest He is taller than his brother. (او از برادرش قدبلندتر است.) Mount Everest is the tallest mountain in the world. (کوه اورست بلندترین کوه جهان است.) بلند
short shorter the shortest This line is shorter than that one. (این خط از آن یکی کوتاه‌تر است.) He is the shortest boy in the class. (او کوتاه‌ترین پسر در کلاس است.) کوتاه
fast faster the fastest A cheetah is faster than a lion. (یوزپلنگ از شیر سریع‌تر است.) This is the fastest car in the world. (این سریع‌ترین ماشین در جهان است.) سریع
slow slower the slowest A snail is slower than a turtle. (حلزون از لاک‌پشت کندتر است.) This is the slowest internet connection I’ve ever had. (این کندترین اتصال اینترنتی است که تا به حال داشته‌ام.) کند
old older/elder* the oldest/eldest* He is older than me. (او از من بزرگتر است.) / My elder brother is a doctor. (برادر بزرگترم دکتر است.) This is the oldest tree in the forest. (این قدیمی‌ترین درخت در جنگل است.) / He is the eldest son in the family. (او بزرگترین پسر خانواده است.) پیر/قدیمی
young younger the youngest She is younger than her sister. (او از خواهرش کوچکتر است.) She is the youngest child in the family. (او کوچکترین فرزند خانواده است.) جوان

*نکته: “elder” و “eldest” بیشتر برای اشاره به اعضای خانواده استفاده می‌شوند.

صفات دو هجایی و بیشتر:

صفت پایه (Base Adjective) صفت تفضیلی (Comparative) صفت عالی (Superlative) مثال (Comparative) مثال (Superlative) معنی فارسی
expensive more expensive the most expensive This car is more expensive than that one. (این ماشین از آن یکی گران‌تر است.) This is the most expensive hotel in the city. (این گران‌ترین هتل در شهر است.) گران
beautiful more beautiful the most beautiful This flower is more beautiful than that one. (این گل از آن یکی زیباتر است.) She is the most beautiful woman I’ve ever seen. (او زیباترین زنی است که تا به حال دیده‌ام.) زیبا
interesting more interesting the most interesting This book is more interesting than the movie. (این کتاب از فیلم جالب‌تر است.) This is the most interesting lecture I’ve attended. (این جالب‌ترین سخنرانی‌ای است که در آن شرکت کرده‌ام.) جالب
difficult more difficult the most difficult This exam is more difficult than the last one. (این امتحان از امتحان قبلی سخت‌تر است.) This is the most difficult problem I’ve ever faced. (این سخت‌ترین مشکلی است که تا به حال با آن روبرو شده‌ام.) سخت
important more important the most important This meeting is more important than the previous one. (این جلسه از جلسه قبلی مهم‌تر است.) This is the most important decision of my life. (این مهم‌ترین تصمیم زندگی من است.) مهم

صفاتی که به “y” ختم می‌شوند:

صفت پایه (Base Adjective) صفت تفضیلی (Comparative) صفت عالی (Superlative) مثال (Comparative) مثال (Superlative) معنی فارسی
happy happier the happiest I’m happier now than I was yesterday. (من الان از دیروز خوشحال‌ترم.) This is the happiest day of my life. (این خوشحال‌ترین روز زندگی من است.) خوشحال
easy easier the easiest This exercise is easier than the last one. (این تمرین از تمرین قبلی آسان‌تر است.) This is the easiest way to solve the problem. (این آسان‌ترین راه برای حل مشکل است.) آسان
busy busier the busiest She is busier today than she was yesterday. (او امروز از دیروز شلوغ‌تر است.) This is the busiest time of the year for shops. (این شلوغ‌ترین زمان سال برای مغازه‌هاست.) شلوغ
dry drier the driest The weather is drier today than it was last week. (هوا امروز از هفته پیش خشک‌تر است.) The desert is the driest place on earth. (بیابان خشک‌ترین مکان روی زمین است.) خشک

این مثال‌ها به شما کمک می‌کنند تا کاربرد صفات تفضیلی و عالی را در موقعیت‌های مختلف درک کنید. به یاد داشته باشید که در مقایسه بین دو چیز از “than” بعد از صفت تفضیلی استفاده می‌شود و قبل از صفت عالی همیشه “the” می‌آید.

صفت‌های مقایسه‌ای بی‌قاعده

هنگام ساخت صفت عالی و صفت تفضیلی در انگلیسی باید به صفت‌های بی‌قاعده توجه کنید. این صفت‌ها را شما باید به خاطر بسپارید زیرا از قوانین و قواعدی که در بخش‌های قبل گفته شد پیروی نمی‌کنند.

آموزش پیشرفته گرامر انگلیسی

 

در جدول زیر این صفات بی‌قاعده را مشاهده می‌کنید:

صفت‌های مقایسه‌ای بی‌قاعده

مثال صفت تفضیلی انگلیسی:

This recipe is definitely worse than the one my grandmother uses.

The movie was better than I thought it would be.

I ran farther than I’ve ever run before.

She has more money than me.

مثال صفت عالی در زبان انگلیسی:

That was the worst movie I’ve ever seen!

It was the best concert ever!

The county line was the farthest Joe had ever traveled.

John had the most attitude of all the inmates.

صفت‌های مقایسه‌ای بی‌قاعده

 

مقاله پییشنهادی : ترتیب صفت‌ها در انگلیسی

 

علاوه بر صفات بی‌قاعده ذکر شده در جدول بالا یکی دیگر از گزینه‌های نامشخص صفت Handsome است. طبق قوانین و قواعدی که برای ساخت صفت عالی و صفت تفضیلی در انگلیسی بیان شد ما باید از Handsomer و The handsomest استفاده کنیم. با این حال با گذشت زمان این مساله تغییر کرده است. در حقیقت انگلیسی‌زبانان امروزه ترجیح می‌دهند که از More handsome و The most handsome استفاده کنند.

با یادگیری و تمرین نحوه ساخت صفت تفضیلی و صفت عالی در انگلیسی و به خاطر سپردن صفات بی‌قاعده به راحتی می‌توانید از آن‌ها در گفت‌وگوها و یادداشت‌های خود استفاده کنید. برای شروع صفاتی که به اشتباه در جمله‌های زیر استفاده شده است را مشخص و شکل صحیح آن را بنویسید:

This house is excitinger than ever.

Mike is more funny than Isaac.

This book is boringer than the last one.

That is the sleepyest puppy of the litter.

I went furthest than my friend when we walked around the park.

You bought the less attractive pair of moccasins at the thrift store.

مرجع کامل و جامع آموزش زبان انگلیسی

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا