آیا مدیر محصول همان مالک محصول است؟
تفاوت مدیر محصول و مالک محصول:
تفاوت مدیر محصول و مالک محصول : شکل گیری مدیر محصول به سال 1931 باز میگردد. کمپانی هیولت پاکارد یکی از اولین شرکتهای فناوری بود که این نوع از مدیریت را اجرا کرد و خود را با محصولات مربوط به دهه 1940 سازماندهی کرد.
اکثر شرکتهای سیلیکون وَلِی از ابتدا مدیر محصول داشتهاند. بنابراین این رشته جدیدی نیست، اما به سرعت در حال پیشرفت بوده و سبب گردیده است که شرکتهای بیشتری شروع به تغییر کاربری در سازمانهای نرم افزاری کرده و ساختار خود را در حیطه محصولات سازماندهی کنند.
اسکرام درست قبل از نگارش مانیفست چابک در سال 2001 به صحنه آمد و مفهوم مالک محصول را معرفی کرد.
در سالهای ابتدایی، هنگامی که بسیاری از سازندگان این فرآیندها به عنوان مشاور در شرکتها کار میکردند، مالک محصول مورد نظر مشتری بودند و در حقیقت شخصی بودند که که با تیم مینشیند و کارهای عقب مانده را در اولویت قرار میدهد.
در نهایت، اهداف یادگیری سال 2017 برای گواهینامه مالک محصول Scrum توسط Scrum Alliance بیان شده است که بنابر آن: “نقش مالک محصول به طور معمول توسط مشتری یا نماینده مشتری مانند مدیر محصول انجام میشود.”
مالک محصول و مدیر محصول:
وقتی به نقش مالک محصول در ادبیات اسکرام نگاه میکنید، سه مسئولیت اصلی آنها شامل موارد زیر است:
- محتوای موجود در محصول را مشخص کرده و داستانهای کاربردی عملی را برای تیمهای توسعه ایجاد کنید(کسی که داستانهای کاربر را ایجاد میکند بسته به آموزش اسکرام متفاوت است).
- در کارهای عقب مانده، اولویتها را مشخص کرده و جمع بندی کنید.
- برای اطمینان از اینکه کارها معیارها را برآورده سازند، داستانهای کامل شده کاربر را بپذیرید.
در حالی که اسکرام اطلاعات زیادی در مورد فرآیندها و تشریفات مربوط به مالک محصول را دارد اما سوالات زیادی را برای ایجاد محصولات موفق بیپاسخ میگذارد. این سوالات بیشتر حول محور “از کجا بدانیم که چیز درستی را تولید میکنیم یا خیر!” صورت میگیرند.
اینجاست که مدیر محصول وارد میشود. به یک مدیر محصول آموزش داده میشود که چطور اولویتهای کاری را در برابر اهداف مشخص تعیین کند، چگونه ارزش واقعی مشتری و تجارت را کشف و اعتبار سنجی کند و چه فرایندهایی را برای کاهش عدم اطمینان درباره موفقیت محصول در بازار پیگیری کند.
بدون وجود این تجارب آموزشی مدیر محصول، کسی که به طور موثر نقش مالک محصول را در Scrum ایفا میکند، هرگز نمیتواند مطمئن تولید محصولات درست باشد.
آشنایی با تفاوتهای کلیدی مدیر محصول و مالک محصول
پروداکت اونر یا مالک محصول نقشی است که فرد در تیم Scrum بازی میکند. اما پروداکت منیجر یا مدیر محصول کار بزرگی انجام میدهد.
اگر تیم اسکرام خود را منحل کنید و یا کلا اسکرام را به عنوان فرایندی برای سازمان خود حذف کنید اما همچنان یک مدیر محصول خواهید ماند.
مدیریت محصول و اسکرام به خوبی با هم کار میکنند، اما مدیریت محصول به اسکرام وابسته نیست. مدیر محصول با هر نوع چارچوب یا فرایندی میتواند وجود داشته باشد.
به عنوان یک مدیر محصول، نقشها و مسئولیتهای شما بسته به زمینه و مرحله محصولتان تغییر میکند. بدون داشتن یک تیم Scrum یا با یک تیم کوچکتر، ممکن است در مورد محصولی که هنوز تعریف نشده است، کارهای راهبردی و اعتبار سنجی بیشتری انجام دهید.
با داشتن یک تیم اسکرام ممکن است بیشتر بر روی اجرای راه حلها متمرکز باشید. شما به عنوان مدیر محصول، میتوانید استراتژی بخش بیشتری از محصول را هدایت کرده و تیمهای خود را برای کشف و اجرا به خوبی راهنمایی کنید.
تمامی این مباحث در چارچوب SAFe به گونهای متفاوت شکل میگیرند. در چارچوب SAFe؛ مدیر محصول، مالک محصول بوده و مسئول تعاملات و کارهای خارجی میباشد.
او با مشتریان صحبت میکند، الزامات و دامنه محصولات ساخته شده را تعریف میکند و آن را به صاحبان محصول اعلام میکند.
مالک محصول در مواجهه داخلی بوده، اجزای محصول را تعریف کرده و برای ارسال آن با توسعه دهندگان همکاری میکند.
پروداکت منیجر یا پروداکت اونر :
با وجود یک چارچوب استراتژی مناسب و اولویت بندی چند هدف اساسی، یک نفر میتواند به طور موثر با مشتریان صحبت کند، مشکلات آنها را درک کرده و به تعریف راه حلهای تیم کمک کند.
مدیرعامل اسکرام همچنین مدعی است که مالک محصول باید نیمی از وقت خود را صرف گفتگو با مشتریان کند و نیمی از آن را با تیم کار کند. میزان کار خارجی به نسبت وظایف داخلی بسته به بلوغ و موفقیت محصول تغییر میکند. هرگز نباید همه این کارها را به یک باره انجام دهید.
بهتر است بدانید که مدیر محصول در نقشهای ارشد(VPs یا Product Leads یا مدیران میانی) بر روی تعریف چشم انداز و استراتژی تیمها بر اساس تحقیقات بازار، درک اهداف و استراتژی شرکت و وضعیت فعلی تمرکز دارند. یک مدیر محصول بدون تیمهای Scrum یا تیمهای کوچکتر، به اعتباربخشی و ایجاد استراتژی برای محصولات آینده اقدام میکند.
هنگامی که جهت مورد نظر تأیید گردید، تیمهای Scrum بزرگتری در اطراف مدیر محصول ایجاد شده و به گسترش محصول میپردازند.
داشتن این انعطاف پذیری در اندازه تیم بسته به مرحله محصول مهم است. اگر به مدیر محصول تعداد زیادی پس زمینه تیم scrum بدهید تا مدام در حالت کشف قرار داشته باشد، آنها پرونده ایجاد محصول را پر نگه میدارند و از ادامه کار به سمت توسعه دهندگان و تأیید جهت باز میمانند. در نتیجه، بیشتر کارها ناتمام باقی میمانند.
محصولی ارزش آفرین:
اگر می خواهید محصولی بسازید که برای کسب و کار و مشتری شما ارزش آفرینی کند، به مدیر محصول توانمندی در شرکت خود نیاز دارید.
اگر یک مسیر شغلی پیشرفته برای افراد ایجاد کنید، آنها خواهند توانست به نقشهای ارشد بالاتری منتقل شوند. بنابراین به افراد خود یادآوری کنید که همه آنها مدیر محصول هستند.
ممکن است آنها بیشتر روزها در تیم Scrum نقش مالک محصول را بازی کنند، اما هنوز هم نیاز است که مانند یک مدیر محصول فکر کرده و تولید محصولات و کالاهای درستی را تایید کنند.
تعریف مالک محصول در مقابل مدیر محصول میتواند چالش برانگیز باشد زیرا عوامل زیادی در نحوه عملکرد این نقشها از شرکتی به شرکت دیگر تأثیرگذار است.
بلوغ محصول، اندازه سازمان، ساختارهای دپارتمان، پذیرش روشهای چابک و فلسفه شرکت فقط چند نمونه از این موارد است.
مدیر محصول و مالک محصول در جهت رسیدن به هدف مشترک ساخت و بهبود محصولاتی که ارزش معناداری را برای مشتریان و کلیه ذینفعان شرکت ایجاد میکنند، کار میکنند. این امر معمولاً با ارائه و بهینهسازی ویژگیهای محصول اتفاق میافتد.
از آنجا که این افراد هدف یکسانی دارند، ترسیم مرز بین این دو موقعیت اغلب دشوار است. در حالی که برخی از زمینههای مسئولیتی با یکدیگر همپوشانی دارند، مالک محصول و مدیر محصول مسئولیتهای مختلفی در روند مدیریت محصول دارند.
مدیر محصول به نیازهای کاربران پی برده، اولویتهایی را برای ساخت بعدی قرار میدهد و تیم را برای ایجاد نقشه راه محصول گردآوری میکند.
تعریف مالک محصول و وظایف مالک محصول:
از طرف دیگر مالک محصول مسئول ایجاد حداکثر ارزش محصول با ایجاد و مدیریت بک گراند محصول است. این فرد داستانهای کاربر را برای تیم توسعه ایجاد میکند و صدای مشتری را در فرآیند اسکرام برقرار میکند.
در ساده ترین اصطلاح، مدیر محصول وظیفه اولویت بندی برای ساخت بعدی را دارد.
برخی از فعالیتهای مدیر محصول را میتوان در دستههای زیر گروهبندی کرد:
با انجام تحقیقات کاربر و رونمایی از بینشهای مهم، نیازهای کاربران را کشف میکند.
چشم انداز و استراتژی بلند مدت محصول را ایجاد میکند.
تیم را در مورد یک نقشه راه محصول منسجم هماهنگ کند.
ویژگیهایی را در محصول به کار ببندد که باعث رضایت مشتریان میشود.
تیم، شرکا و ذینفعان خارجی را برای اطمینان از همسویی در مورد استراتژی و جهت کلی محصول، قانع کند.
کلام آخر:
اصطلاح مالک محصول از Scrum، چارچوبی چابک برای ساخت و نگهداری محصولات پیچیده ناشی میشود. همانطور که در راهنمای رسمی اسکرام تعریف شده است، “یک مالک محصول مسئول به حداکثر رساندن ارزش محصول و توسعه کار تیمی است.”
مالک محصول تنها شخصی است که مسئولیت محصول عقب مانده را بر عهده دارد. جدا از آن، صاحب محصول موارد زیر را نیز انجام میدهد:
- دردسرها و مشکلات مشتری را به داستانهای قابل استفاده کاربر تبدیل میکند، داستانهای کاربر را در اولویت قرار میدهد و داستانهای کاربر را در پس زمینه محصول مرتب میکند.
- فرآیندهای تولید را میسازد و اولویتبندی میکند تا اطمینان حاصل شود که تیم توسعه نسبت به انجام کار بعدی آگاهی کامل دارد.
- در کلیه جلسات چابک و اسکرام شرکت میکند تا اطمینان حاصل کند که کار توسعه با نقشه راه تعیین شده توسط مدیر محصول مطابقت دارد.
- صدای مشتری را به تیم توسعه انتقال میدهد.
* بازخورد درباره نقشه راه معتبر را به مدیر محصول ارائه میدهد.
در حالی که مدیر محصول از نقشی کاملاً استراتژیک برخوردار است و در مورد کل چرخه عمر محصول پاسخگو است، مالک محصول تمرکز محدودتر و کار نزدیکتر با تیم توسعه را دارا است.
نقش مدیر محصول در مشتری مداری نهفته است. برعکس، مالک محصول در درجه اول با تیم تولید کار میکند تا اطمینان حاصل کند که فرایندهای توسعه با نقشه راه محصول همسو هستند.در این مقاله با تفاوت مدیر محصول و مالک محصول آشنا شدید.