اصطلاحات روانشناسی که هر کسی باید بداند
اصطلاحات روانشناسی :
اصطلاحات روانشناسی که هریک از ما باید بدانیم : وقتی شروع به یادگیری زبانهای دیگر میکنیم، همیشه اصطلاحاتی هستند که با دانستن آنها میتوانیم بیش از پیش در صحبت کردن حرفهای عمل کنیم. همانطور که هر زبان اصطلاحاتی دارد، هر علم و تخصصی که آن را بررسی کنیم هم دارای اصطلاحاتیست که با دانستن آنها میتوانیم آگاهی خودمان را افزایش دهیم.
علم روانشناسی هم مانند سایر علوم دارای اصطلاحات و کلمات تخصصی فراوانی است. از آن جایی که این علم با زندگی روزمره بسیاری از ما پیوند خورده است ممکن است در طول روز بارها و بارها با اصطلاحات روانشناسی روبرو شویم که معنی آنها را ندانیم.
در این مقاله میخواهیم با هم نگاهی دقیقتر به تعدادی از پرکاربردترین کلمات روانشناسی بیندازیم و معنی آنها را برای همیشه یاد بگیریم. همراهمان باشید:
روشهای مطالعه روانشناسی
در روانشناسی از روشهای متفاوتی برای بررسی شخصیت و احوال آدمی و پدیدهها استفاده میشود. اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
تحقیقات بالینی-Clinical research
در روش تحقیقات بالینی، محققان با بررسی بیماران بالینی و جمعآوری اطلاعات آنها در طول درمان اقدام به نظریهپردازی میکنند. تعداد بسیاری از نظریات شخصیتشناسی از همین راه بهدست آمده اند اما باید این نکته را دانست که در این روش ما به گروه نرمال و طبیعی جامعه دست رسی نداریم و جامعه آماری ما بیماران بالینی هستند. به همین دلیل نمیتوان این روش را با اطمینان تعمیم داد.
روشهای مطالعه موردی و خود گزارش دهی-Case studies and self-report methods
بسیاری از نتایج تحقیقات روانشناسی از همین راه بهدست آمدهاند. زمانی که خود فرد اطلاعاتی را مطرح میکند و یک درمانگر به طور فردی به درمان و تجزیه و تحلیل او میپردازد. در این روش بزرگترین مشکل این است که یا باید به ذهن مراجعه کننده و یا به ذهن درمانگر اعتماد کرد که هر دو برای نتیجهگیری علمی و کار تحقیقاتی محدودیتهایی دارند.
مقاله پیشنهادی :اختلال شخصیت مرزی چیست و چه علائمی دارد؟
روشهای تجربی-Experimental methods
در روش تجربی، محققان کاملا از یک روش تحقیق استاندارد استفاده میکنند آنها یک گروه را به عنوان جامعه نمونه در نظر می گیرند و روی گروهی دیگر پارامترهایی که میخواهند تاثیر آنها را بررسی کنند اعمال میکنند.
هر چند احتمال خطای این روش از روشهای دیگر کمتر است اما به هر حال باید این نکته را در نظر داشت که اندازهگیری پارامترهای ذهنی و درونی کار آسانی نیست و ما همیشه با درصدی خطا مواجه هستیم.
رویکردهای معاصر در روانشناسی
رویکرد یکی از اصطلاحات روانشناسی است که به احتمال زیاد نام آن را زیاد شنیدهاید. وقتی از رویکرد حرف میزنیم منظورمان شیوه نگرش به موضوعات روانشناسی است. در طول تاریخ، پژوهشگران مختلف به مسائل روانی نگاههای متفاوتی داشتهاند که همین مسئله باعث شده امروزه ما رویکردهای متفاوتی را به رسمت بشناسیم.
-
رویکرد زیست شناختی
رویکرد زیست شناختی یکی از اصطلاحات روانشناسی است که در آن تمرکز اصلی بر روی فیزیولوژی بدن انسان و موجودات دیگر و بررسی عوامل زیستی دخیل بر رفتارهای ماست.
مغز انسان با تمام پیچیدگیهایش در مرکز توجه رویکرد زیست شناختی قرار دارد. به طور خلاصه این رویکرد در پی شناخت فرایندهای زیستی – عصبی عامل رفتار و فرایندهای ذهنی است.
-
رویکرد رفتاری
در رویکرد رفتاری بیشتر پاسخها و محرکهای قابل مشاهده اندازهگیری میشوند. برای مثال تحلیل زندگی اجتماعی یک فرد در این رویکرد احتمالا با نکات زیر سر و کار خواهد داشت:
– کسانی که آن فرد با آنها مراوده دارد (محرکهای اجتماعی)
– پاسخ این فرد در ارتباط با این افراد (پاداش بخش، تنبیه کننده یا خنثی)
– پاسخهای متقابل افراد در برابر این فرد (پاداش بخش، تنبیه کننده یا خنثی)
– و اینکه پاداشها چگونه موجب تداوم یا سستی ارتباط با دیگران میشوند
-
رویکرد شناختی
در رویکرد شناختی با مسائل یا فرایندهای ذهنی مثل: ادراک، یادآوری، استدلال، تصمیم گیری و حل مسئله سر و کار داریم. شناخت گرایی که امروز از آن استفاده میشود و بیشتر از سایر شاخهها از رویکرد شناختی استفاده می کند، بر پایه دو اصل استوار است:
- تنها از طریق بررسی فرایندهای ذهنی میتوان به طور کامل دریافت جانداران چه میکنند
- برای بررسی فرایندهای ذهنی میتوان از راه تمرکز بر رفتارهای معین راه و روش درست را پیش گرفت
-
رویکرد روانکاوی
یکی دیگر از اصطلاحات روانشناسی که آن را زیاد میشنویم، رویکرد روانکاوی است. این رویکرد توسط فروید پایه گذاری شده است و این رویکرد بر این فرض استوار است که بخش عمده رفتارهای آدمی از فرایندهای ناهشیار سرچشمه میگیرند.
مقصود فروید از فرایندهای ناهشیار عبارت بود از باورها، ترسها و خواستهایی که شخص از وجود آنها آگاه نیست اما بر رفتارش اثر می گذارند.
-
رویکرد پدیدار شناختی
رویکرد پدیدارشناختی از دیرباز با روانشناسان اجتماعی همراه بوده که توجه خاصی به نحوه درک، فهم و تفسیر انسان از مسائل اجتماعی دارند.
در حوزه روانشناسی شخصیت، روانشناسان انسان گرا (humanistic) از این رویکرد پشتیبانی میکنند. روانشناسان انسان گرا بر خصوصیات منحصر به فرد انسان تاکیید میکنند که افراد سالم را از بیمار و انسان را از حیوان متمایز میکنند. به عنوان مثال طبق نظریههای انسان گرایانه نیروی انگیزش اصلی هر فرد گرایش به سمت رشد و خودشکوفایی است.
ویدیو پیشنهادی : روانشناسی
-
پیوند رویکردهای روانشناختی با رویکردهای زیست شناختی
پیوند مستقیمی بین رویکرد زیست شناختی و رویکردهای روانشناختی وجود دارد. پژوهشگرانی که گرایش زیست شناختی دارند، میکوشند مفاهیم و اصول روانشناختی را بر حسب معادلهای زیست شناختی آنها تبیین کنند.
به عنوان مثال تلاش میکنند حالات مختلف صورت را در زمان تجربه احساسهای مختلف، با فعالیت بخشهایی از مغز ارتباط بدهند. به همین روش، ارتباطی از هم ناگسستنی و قوی بین رویکردهای روانشناختی و رویکردهای زیست شناختی برقرار میشود.
در بین اصطلاحات روانشناسی و رویکردهای موجود، رویکردهای رفتاری، شناختی، روانکاوی و پدیدار شناختی همگی متکی بر مفاهیم و اصول روانشناختی محض هستند (مثلا: ادراک، ناهشیاری و خودشکوفایی) هر چند گاهی رقابتهایی در بین این رویکردها دیده میشود و هر یک توجیهات متفاوتی برای پدیدههای واحد ارائه میکنند، اما همه در این نکته اتفاق دارند که تبیینها باید ماهیت روانشناختی داشته باشند. دیدگاه زیستشناختی وضع و حال دیگری دارد و در آن علاوه بر مفاهیم و اصول روانشناختی، مفاهیم و اصول فیزیولوژی و سایر شاخههای زیست شناسی نیز مورد توجه است.
مقاله پیشنهادی :اختلال شخصیت نمایشی
شیوه پژوهش در روانشناسی
حالا که با تعدادی از پرکاربردترین اصطلاحات روانشناسی و رویکردهای آن آشنا شدیم، باید ببینیم پژوهش در علم روانشناسی چه مراحل و شیوه هایی دارد.
به طور خلاصه مراحل یک آزمایش علمی در روانشناسی و در سایر علوم عبارتند از: فرضیه سازی به معنای تولید گزاره و عبارتی که بتوان آن را آزمایش کرد، آزمایش به معنای سنجش و کنترل شرایط در آزمایشگاه، مشاهده و رصد اتفاقاتی که در طول آزمایش رخ میدهد و در پایان نتیجهگیری.امیدواریم که در این مقاله تا حد خوبی با اصطلاحات روانشناسی آشنا شده باشید.