تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی چیست؟
تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی : هر بار که از روانشناسی و روانشناسان حرف میزنیم، اغلب ما به یک تصویر کلی و یکسان میرسیم و یک معنای واحد برای روانشناس در ذهنمان تداعی میشود. اما واقعیت این است که روانشناسی شاخههای متعددی دارد.
در این مقاله قصد داریم تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی را به عنوان دو شاخه از مهمترین شاخههای روانشناسی بررسی کنیم. پس از خواندن این مقاله با نگاهی دقیقتر و موشکافانهتر به گرایشهای روانشناسی نگاه میکنیم و تفاوت آنها را بهتر میشناسیم.
بررسی تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی :
بسیاری از ما تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی را در این حد میشناسیم که این دو دو گرایش اصلی در رشته روانشناسی هستند.
با نگاهی جزییتر در خواهیم یافت که رشته روانشناسی عمومی، همانطور که از نامش پیداست به بررسی کلیات روانشناسی و رفتارها و عملکردهای ذهنی و شناختی میپردازد. در حالیکه روانشناسی بالینی، به طور تخصصی به بررسی بالینی اختلالات و مشکلات روانی و درمان آنها میپردازد.
این به این معنا نیست که روانشناسان بالینی به کار تحقیقاتی نمیپردازند. روانشناسان بالینی در کنار بررسی اختلالات و درمان آنها ممکن است کارهای پژوهشی و تحقیقاتی هم انجام بدهند. با این حال، عمده تخصص آنها بررسی بالینی مراجعین است.
روانشناسی چیست؟
حالا که کمی با تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی آشنا شدیم، وقت آن رسیده که کمی از بالاتر به ماجرا نگاه کنیم و ببینیم اصلا روانشناسی به چه معناست؟
با اتکا به کتاب «زمینهی روانشناسی هیلگارد» روانشناسی را میتوان اینگونه تعریف کرد: بررسی علمی رفتار و فرایندهای ذهنی.
این تعریف شاید به نظر کوتاه بیاید اما طیف وسیعی از موضوعات گسترده و متنوع را در برمیگیرد. اجازه بدهید تعدادی از این مثالها را با هم مرور کنیم:
آسیبهای مغزی:
شاید به نظر اینطور برسد که مطالعه چنین مسئلهای وظیفه پزشکان و متخصصان حوزه زیست شناسی باشد. اما باید بدانیم که روانشناسی دنیایی فراتر از تصور ما دارد.
مسئله وقتی به حوزه روانشناسی ورود پیدا میکند که درمییابیم افرادی که دچار آسیبهای مغزی باشند، رفتارهای متفاوتی را نیز نسبت به سایر افراد بروز میدهند.
در این شرایط روانشناسان برای بررسی رابطه بین رفتار و ساختار مغز، وارد میشوند و از نگاهی جدید به مسئله فیزیولوژی مغزی نگاه میکنند.
نسبت دادن ویژگیها به افراد:
مثال زیر را تصور کنید:
فرض کنید در بین دوستانتان فردی هست که در بازههای زمانی مشخص با شما تماس میگیرد و میگوید که در حال جمع آوری مبلغی برای کمک به کودکان مبتلا به سرطان است. شما هم مبلغی را به او پرداخت میکنید.
آیا میتوان در این مثال شما و دوست شما را فردی خیر تصور کرد؟ از چه شواهدی به این نتیجه رسیدیم؟ یا مثالی دیگر. آیا میتوانیم تمام افرادی که مرتکب قتل شدهاند را افرادی خشن، بیرحم و فاقد احساسات بدانیم؟
واقعیت این است که اغلب ما ترجیح میدهیم تا با زدن برچسبی دیگران را در یک کلمه توصیف کنیم. حال آنکه در علم روانشناسی اغلب به دنبال نسبی گرایی هستیم و طیفی از کلمات و توصیفها به ما کمک میکنند تا از ارزیابی و قضاوت شتابزده جلوگیری کنیم.
ممکن است فردی که اقدام به عمل خیری میکند برای جلب توجه دیگران یا به دنبال ارضا پاسخی مادی دست به این کار بزند. همچنین ممکن است افرادی که دست به قتل زدهاند از روی ناآگاهی یا حتی برای دفاع از خود دست به این کار زده باشند.
مقاله پیشنهادی :شخصیت شناسی از روی چشم
فراموشی دوران کودکی:
اکثر بزرگسالان میتوانند سالهای کودکی خودشان را به خاطر آورند. با این حال کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که اکثر رویدادهای سه سال اول کودکی را با جزییات بهخاطر آورد و شاید هم هیچ کس را نتوانیم پیدا کنیم. در علم روانشناسی به این پدیده یادزدودگی دوران کودکی (childhood amnesia) میگوییم.
این مسئله از این جهت درخور توجه است که بدانیم سه سال اول زندگی، یکی از مهمترین سالهای زندگی از نظر کشف تجربههای جدید است. اینجا هم یکی از جاهاییست که یک روانشناس، به خصوص روانشناسان بالینی به آن ورود میکنند.
آنها با کمک تخصص و مهارتی که کسب کردهاند به ما کمک میکنند تا بتوانیم به بخشهای فراموش شده وجودمان دسترسی پیدا کنیم.
با ذکر این مثالها میخواهیم ذهن شما را به حوزههای گستردهتری از روانشناسی ببریم و ببینیم این علم چقدر بیانتها و چقدر گستردهتر از چیزیست که ما تصور میکنیم.
در ادامه گفتگویمان درباره تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی میخواهیم نگاهی بیندازیم به سایر رشتههای تخصصی رشته روانشناسی که شاید از وجود آنها آگاه نباشیم:
-
روانشناسی زیست شناختی:
همانند مثال اول این حوزه وارد مسائلی میشود که در بین رشتههای عصبشناسی، زیستشناسی، پزشکی و روانشناسی مشترکند. روانشناسانی که در حوزه روانشناسی زیست شناختی یا روانشناسی فیزیولوژیک تخصص دارند سعی دارند رابطه فرایندهای زیست شناختی را با رفتار کشف کنند.
مقاله پیشنهادی :روانشناسی بالینی
-
روانشناسی آزمایشی:
اغلب روانشناسان رفتارگرا و شناخت گرا در این حوزه فعالیت میکنند. در این قلمرو، روانشناسان با استفاده از روشهای آزمایشی، نحوه واکنش به محرکهای حسی، ادراک جهان، یادگیری و به خاطر سپردن، استدلال و پاسخدهی هیجانی را در بین انسانها و جانداران دیگر بررسی میکنند.
-
روانشناسی رشد، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت:
بین سه حوزه روانشناسی اجتماعی، رشد و شخصیت همپوشانی زیادی وجود دارد و به همین دلیل هم این سه حوزه را با هم بررسی میکنیم. روانشناسی رشد، رشد آدمی و تحولات ذهنی او را از بدو تولد تا زمان مرگ بررسی میکند. روانشناسان این حوزه ممکن است یک مهارت یا فرایند را در طول دوران مشخصی بررسی میکنند به عنوان مثال نحوه رشد زبانی کودک.
مقاله پیشنهادی :نگاهی به روانشناسی رفتاری و تاریخچهی آن
روانشناسان اجتماعی پدیدهها و رویدادهای اجتماعی را با نگاهی مشترک با جامعهشناسان بررسی میکنند.
روانشناسان شخصیت به بررسی افکار، هیجانات و رفتارهایی میپردازند که سبک تعامل خاص و منحصر به فرد هر شخص با جهان را تعیین میکند.
این روانشناسان بیشتر به تفاوتهای فردی آدمیان توجه دارند و تلاش میکنند تا ترکیبی از تمام فرایندهای روانشناختی را به صورت قالبی یک پارچه توصیف کنند.
-
روانشناسی بالینی:
در توضیح تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی به توضیح روانشناسی بالینی پرداختیم. در کشور آمریکا بیشترین تعداد روانشناسان را روانشناسان بالینی تشکیل میدهند.
این متخصصان سر و کارشان با تشخیص و درمان اختلالات هیجانی و رفتاری از قبیل بیماری روانی، اعتیاد دارویی و تعارضهای زناشویی و خانوادگی است. مشاوران هم مشابهت زیادی با روانشناسان بالینی دارند اما بیشتر با اختلالات خفیفتر در ارتباطاند.
مقاله پیشنهادی :روانشناسی کودک و نوجوان
-
روانشناسی تربیتی:
وظیفه روانشناس تربیتی بررسی سیر آموزش و تربیت افراد و تسهیل این فرایند است. این افراد همچنین در زمینه ارزیابی اختلالات هیجانی و یادگیری با کودکان کار میکنند. روانشناسان تربیتی در زمینه یادگیری و تدریس تخصص دارند.
-
روانشناسی صنعتی و سازمانی:
در دنیای امروز با به وجود آمدن سازمانها و مجموعههایی که روز به روز روابط افراد در آنها پیچیده تر میشود، احساس نیاز به حضور روانشناسان صنعتی و سازمانی بیش از پیش احساس می شود. این روانشناسان معمولا در شرکتها کار میکنند. سر و کار این روانشناسان با مسائلیست از قبیل گزینش افراد مناسب برای مشاغل گوناگون و تدوین برنامههای آموزش شغلی.
ویدیو پیشنهادی :ویدئو آموزشی روانشناسی
به پایان این مقاله نزدیک میشویم. از بررسی تفاوت روانشناسی بالینی و عمومی آغاز کردیم، تعدادی مثال کاربردی از روانشناسی خواندیم و در انتها به سایر تخصصهای روانشناسی نگاهی انداختیم تا این علم را از زاویهای بالاتر و کلی تر نگاه کنیم. شما چه تجربهای از مراجعه به روانشناسان متخصص دارید؟ فکر میکنید دیگر تفاوت روانشناس بالینی و عمومی چیست؟ با ما در ارتباط باشید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه روانشناسی میتوانید به بخش آموزش روانشناسی وبلاگ مکتبخونه مراجعه کنید.