جذابترین ضرب المثل های انگلیسی که هر زبان آموزی نیاز است آنها را بداند!
آموزش ضرب المثل های انگلیسی یکی از راههای تقویت مهارتهای زبانی و آشنایی با فرهنگ مردم انگلیسی زبان است. ضرب المثلها عبارات کوتاه و به یادماندنی هستند که اعتقادات، سنتها و آداب یک کشور را نشان میدهند. آشنایی با این اصطلاحات به شما کمک میکند تا زبان انگلیسی را بهتر درک کرده و با استفاده از آنها در زندگی روزمره، ارتباط طبیعیتری برقرار کنید. در این نوشته قصد داریم 30 ضرب المثل انگلیسی کوتاه را همراه با ترجمه و مثال با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم. بهتر است بدانید برای یادگیری معنای این عبارات، دانستن معنای کلمات به تنهایی کمکی نخواهد کرد؛ به همین دلیل هر ضرب المثل انگلیسی با معنی آورده شده است تا درک بهتری از آن داشته باشید.
یادگیری ضرب المثل چه تاثیری در افزایش سطح زبان انگلیسی دارد؟
یادگیری ضرب المثل به انگلیسی تاثیر قابل توجهی در افزایش سطح زبان آموزان دارد و آنها را یک قدم جلوتر میبرد. برخی از مهمترین فواید این کار عبارتند از:
- افزایش دایره واژگان: اولین فایده آموزش ضرب المثل های انگلیسی، کمک به افزایش دایره واژگان است. این اصطلاحات حاوی کلمات زیادی هستند که ممکن است در مکالمات روزمره کمتر استفاده شوند.
- افزایش اعتماد به نفس: استفاده از ضرب المثلها نشاندهنده تسلط شما به زبان انگلیسی است و باعث میشود اعتماد به نفس بیشتری در مکالمات داشته باشید.
- برقراری ارتباط موثر: با کمک این عبارات میتوانید مفاهیم پیچیده را به سادگی و با بیان کوتاه منتقل نمایید.
آموزش ضرب المثل های انگلیسی با 30 ضرب المثل معروف
ضرب المثلها گنجینههای فرهنگی هر زبانی هستند که به شما درک عمیقتری از شیوه تفکر مردم آن کشور را نشان میدهند. در ادامه 30 ضرب المثل انگلیسی درباره زندگی را آوردهایم که مطالعه آنها به مکالمات شما عمق و جذابیت بیشتری میبخشد.
1. Better late than never |
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. |
It took me three years to complete the training course but better late than never, right? درست است که سه سال طول کشید تا دوره آموزشی را به پایان برسانم، اما دیر تمام کردن بهتر از به پایان نرساند است. |
2. When pigs fly |
وقت گل نی – تو خوابت ببینی – هرگز و هیچوقت |
Would you marry her?” “When pigs fly! با او ازدواج میکنی؟ هرگز! |
3. Strike while the iron is hot |
تا تنور داغ است نان را چسباندن – از فرصت استفاده کردن – ا فرصت باقی است کاری را انجام دادن |
To overtake your competitor, you should strike while the iron is hot. برای پیشی گرفتن از رقیبان، باید تا تنور داغ است، نان را بچسبانید. (از فرصتها به بهترین شکل استفاده کنید.) |
4. Add fuel to the fire |
آتش بیار معرکه – انجام دادن کار یا گفتن جملهای که اوضاع را بدتر میکند. |
At the time when both the friends are not on the talking terms, please do not add fuel to the flames by pitting them against each other. زمانی که دو دوست بر سر موضوعی با هم توافق ندارند، با قرار دادن آنها در مقابل یکدیگر، آتش بیار معرکه نشوید. |
5. Another day, another dollar |
روز از نو، روزی از نو – هر روز برای خود به تلاشی جداگانه نیاز دارد. |
After a long day at the office, John sighed and said, “Another day, another dollar. بعد از یک روز طولانی توی دفتر، جان آهی کشید و گفت: روز از نو، روزی از نو. |
6. What is past, is past |
گذشتهها گذشته – برای تشویق افراد به تمرکز بر آینده و رها کردن نگرانیها یا افسوسهای گذشته |
After failing the test, Sarah was really upset, but her friend told her, What is past, is past. Focus on studying for the next one. بعد از شکست در آزمون، سارا خیلی ناراحت بود، اما دوستش به او گفت: گذشتهها گذشته، روی مطالعه برای آزمون بعدی تمرکز کن. |
7. no pains ,no gains |
نابرده رنج، گنج میسر نمیشود. – بدون رنج کشیدن و سخت کوشیدن، هیچ دستاوردی ممکن نیست. |
If you want to get fit, you’ll have to push yourself at the gym. No pain, no gain. اگر میخواهید به تناسب اندام برسید، باید خود را در باشگاه (ورزش) به چالش بکشید و سخت کار کنید. بدون درد، موفقیتی در کار نیست. |
8. he beats a dead horse |
آب در هاون کوبیدن – کار بیهوده کردن – برای بیان کارهای پیوسته که برای رسیدن به چیزی غیرممکن انجام میشود. |
he manager told him to stop bringing up that old complaint. It’s like beating a dead horse now. مدیر گفت دیگه اون شکایت قدیمی را مطرح نکند، چرا که اینکار مثل آب در هاون کوبیدن است و نتیجهای ندارد. |
9. where there is a will there is a way |
خواستن توانستن است. – اگر کسی انگیزه و اراده کافی داشته باشد، حتی در شرایط سخت هم میتواند راه حل را پیدا کند. |
Despite all the obstacles in her way, she was determined to start her own business. Where there is a will, there is a way. با توجه تمام موانعی که در سر راهش وجود داشت، او تصمیم گرفته بود کسب و کار خود را راهاندازی کند؛ چرا که خواستن توانستن است. |
10. knowledge is power |
توانا بود هر که دانا بود. – دانش و آگاهی به افراد قدرت میدهد. |
In today’s world, understanding technology can give you an edge in the job market. Knowledge is power. در دنیای امروز، درک فناوری به شما در بازار کار برتری میدهد؛ دانش قدرت است. |
11. Eyes always tell the truth |
چشمها همیشه حقیقت را میگویند. – حقیقت و احساسات درونی افراد از طریق چشمهایشان قابل تشخیص است. |
She said she was fine, but her eyes told a different story. Eyes always tell the truth. او گفت حالش خوب است؛ اما چشمان او چیز دیگری میگفتند. چشمها همیشه حقیقت را میگویند. |
12. No news is good news |
بیخبری، خوش خبری است. – این جمله معمولاً در شرایطی به کار میرود که انتظار دریافت خبری وجود دارد، اما نبودن خبر به عنوان نشانهای از عدم وقوع مشکل یا بدی تلقی میشود. |
They haven’t called us about the job application, but I guess no news is good news. آنها هنوز درباره درخواست شغلی ما تماسی نگرفتهاند؛ اما فکر کنم بیخبری، خوش خبری است. |
13. Barking dogs, seldom bite |
سنگ بزرگ علامت نزدن است. – افرادی که زیاد حرف میزنند یا تهدید میکنند، معمولاً عمل نمیکنند یا خطر واقعی ندارند. |
Don’t worry about his threats; barking dogs seldom bite. He talks a lot but never follows through. نگران تهدیدهایش نباش، سگهایی که زیاد پارس میکنند، به ندرت گاز میگیرند. زیاد حرف میزند ولی هیچوقت کاری نمیکند. |
14. A stitch in time saves nine |
پیشگیری بهتر از درمان است. – علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. |
If you fix that leaky faucet now, it will save you a lot of trouble later. A stitch in time saves nine. اگر همین الان شیر آبی که چکه میکند را تعمیر کنی، از دردسرهای زیاد آینده جلوگیری میکنی. پیشگیری بهتر از درمان است. |
15. Charity begins at home |
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. |
He wanted to donate a large sum to charity, but first, he made sure his family was financially secure. Charity begins at home. او میخواست مبلغ زیادی به خیریه اهدا کند؛ اما ابتدا مطمئن شد که خانوادهاش از نظر مالی تامین هستند. کمک به دیگران از خانواده شروع میشود. |
16. Many hands make light work |
با همکاری کار آسان میشود. – یک دست صدا ندارد. |
The project seemed overwhelming at first, but with everyone contributing, it was finished much faster. Many hands make light work. در ابتدا پروژه خیلی سخت به نظر میرسید؛ اما وقتی همه همکاری کردند کارها سریعتر پیش رفت. همکاری کارها را آسان میکند. |
17. Learn to walk before you run |
اول قدمهای کوچک را بردار، بعد به دنبال کارهای بزرگ برو. – سنگ بزرگ نشانه نزدن است. – قدم به قدم پیش برو. |
Before you start working on advanced coding projects, make sure you understand the basics of programming. Learn to walk before you run. قبل از اینکه روی پروژههای بزرگ برنامه نویسی کار کنی، مطمئن شو که اصول برنامه نویسی رو خوب یاد گرفتی. اول قدمهای کوچک را بردار و بعد به سراغ کارهای بزرگ برو. |
18. It’s not over till it’s over |
جوجه را آخر پاییز میشمارند. – تا زمانی که یک کار به طور کامل تمام نشده، هیچ چیز قطعی نیست و نباید زود قضاوت کرد. |
Even though our team is losing right now, we shouldn’t give up. Remember, it’s not over till it’s over. با اینکه تیم ما الان عقب است، نباید تسلیم بشیم. تا وقتی بازی تمام نشده هیچ چیز قطعی نیست. |
19. The darkest hour is just before dawn |
در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سفید است. – حتی در بدترین شرایط ناامید نشوید. |
After months of financial struggles, they finally started seeing profits in their business. The darkest hour is just before dawn. بعد از ماهها مشکلات مالی، بالاخره شروع به کسب سود کردند. واقعا پایان شب سیه سفید است. |
20. Two heads are better than one |
دو دست بهتر از یک دست است. – دو نفر بهتر از یک نفر فکر میکنند. – یک دست صدا ندارد. |
I was struggling with the math problem, but when my friend helped me, we solved it quickly. Two heads are better than one. من با مساله ریاضی مشکل داشتم؛ اما وقتی دوستم کمک کرد، خیلی سریع مساله رو حل کردم. دو نفر بهتر از یک نفر فکر میکنند. |
21. Mind your own business |
سرت به کار خودت باشه. – فضولی نکن. |
Hey, busybody, mind your own business! فضول خان، سرت به کار خودت باشه و فضولی نکن. |
22. Too many cooks spoil the broth |
آشپز که دوتا شد، آش یا شور میشود یا بیمزه. |
We should let one person lead this project; otherwise, it’ll get confusing. Too many cooks spoil the broth. باید اجازه بدیم یک نفر این پروژه را رهبری کند. وگرنه کار گیجکننده میشه. آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشود یا بیمزه. |
23. What goes around comes around |
از هر دست بدی، از همان دست میگیری. – هر رفتی بازگشتی دارد. – چرخ روزگار میچرخد. |
He was always kind and helpful to others, and now that he needs help, everyone is there for him. What goes around comes around. او همیشه با دیگران مهربان بود و به آنها کمک میکرد. حالا که خودش به کمک نیاز دارد، همه برای کمک آمدهاند. از هر دست بدی، از همان دست میگیری. |
24. When the going gets tough, the tough get going |
ارزش انسانها در زمان سختی مشخص میشود. – دوستی واقعی در سختیها آشکار میشود. |
She was going through a difficult time in her personal life, but instead of giving up, she focused on her goals and worked harder. When the going gets tough, the tough get going. او در زندگی شخصی دوران سختی را سپری میکرد؛ اما به جای تسلیم شدن، روی اهداف خود تمرکز کرد و سخت کار کرد. در سختیها انسانها قوی میشوند. |
25. You can lead a horse to water but you can’t make it drink |
نمیشه کسی را وادار به انجام کاری کرد. – صلاح خویش خسروان دانند. |
I arranged for my brother to meet a career coach, but he didn’t want to take their advice. You can lead a horse to water but you can’t make it drink. من ترتیب ملاقات برادرم با یک مشاور شغلی را دادم، اما او نمیخواست از نصیحت آنها استفاده کند. میتوانی کسی را به دریا ببری، اما نمیتوانی او را مجبور کنی شنا کند. |
26. Where one door shuts, another opens |
خدا گر به حکمت ببندد دری، به رحمت گشاید در دیگری – هر پایانی، یک آغاز جدید است. |
After losing her job, she felt devastated, but soon she found an even better position. Where one door shuts, another opens. بعد از اینکه شغلش را از دست داد، احساس ناامیدی میکرد؛ اما به زودی موقعیت بهتری پیدا کرد. در نومیدی بسی امید است. |
27. Watch the doughnut and not the hole |
روی داشتههایت تمرکز کن. – به جنبههای مثبت توجه کن. |
While the restaurant had a long wait time, the delicious food and friendly staff made the experience worthwhile. They decided to watch the doughnut and not the hole. در حالی که زمان انتظار برای رستوران زیاد بود، اما با وجود غذای خوشمزه و پرسنل خوش برخورد، ارزشش را داشت. آنها تصمیم گرفتند به جنبههای مثبت توجه کنند. |
28. Don’t bite off more than you can chew |
لقمه گندهتر از دهنت برندار. – بیش از توان خود کار نکن. |
She took on three projects at the same time and ended up overwhelmed. Her supervisor warned her, Don’t bite off more than you can chew. او همزمان انجام سه پروژه را بر عهده گرفت و در نهایت تحت فشار قرار گرفت. سرپرست به او هشدار داد که بیش از توان خود کار نکن. |
29. Every cloud has a silver lining |
در نومیدی بسی امید است. – هر چیز بدی یک چیز خوب هم دارد. |
The cancellation of the concert was disappointing, but it allowed us to spend more time together and create wonderful memories. Every cloud has a silver lining. لغو شدن کنسرت ناامیدکننده بود؛ اما این فرصت را داد تا بیشتر با هم وقت بگذرانیم و خاطرات زیبایی بسازیم. هر چیز بدی یک خوبی هم دارد. |
30. Love is blind |
عشق آدم را کور میکند. |
Everyone warned her about his questionable behavior, but she was convinced he was perfect. Love is blind, after all. همه به او درباره رفتار مشکوکش هشدار دادند، اما او متقاعد شده بود که او بینقص است. بالاخره عشق آدم را کور میکند. |
نکات مهم برای یادگیری ضرب المثل های انگلیسی
در زبان انگلیسی تعداد بسیار زیادی ضرب المثل وجود دارد که یادگیری همه آنها کار دشواری به شمار میرود. یکی از بهترین راهها برای حفظ این موارد، یادگیری ضرب المثل انگلیسی با تصویر است. از آنجایی که در این روش از حافظه تصویری کمک میگیرید، حفظ کردن آنها راحتتر میشود. همچنین اگر دوست دارید یادگیری لذت بخش باشد، بهتر است ابتدا به سراغ ضرب المثل انگلیسی خنده دار بروید. با این کار هم تفریح میکنید و هم یاد میگیرید.
در صورتی هم که دوست دارید درک بهتری از شخصیت و رفتار انسانها به دست آورید، باید ضرب المثل انگلیسی درباره شخصیت را در اولویت قرار دهید. مثل این ضرب المثل: «A leopard can’t change its spots-انسانها نمیتوانند ماهیت واقعی خود را تغییر دهند.».
از دیگر نکات مهم در رابطه با آموزش ضرب المثل های انگلیسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- این عبارات را تا جای ممکن در گفتار روزانه خود قرار دهید.
- در نوشتههای خود از ضرب المثلها استفاده کنید تا عمق بیشتری به آنها بدهد و سریعتر آنها را یاد بگیرید.
- یادگیری ضرب المثل به انگلیسی با تلفظ را در اولویت قرار دهید تا هنگام مکالمه، آنها را با شکل صحیح به دیگران منقل نمایید.
یادگیری زبان انگلیسی با مکتب خونه
مکتب خونه بهعنوان یک پلتفرم آموزشی آنلاین، دورههای مختلفی را برای یادگیری زبان انگلیسی تولید کرده است. این دورهها به صورت کاملا اصولی و قدم به قدم، شما را را مهارتهای چهارگانه خواندن، نوشتن، مکالمه و گوش کردن آشنا میکنند. در این میان، اساتید برای یادگیری بهتر، آموزش ضرب المثل های انگلیسی را نیز در برنامه آموزشی قرار دادهاند. اساتید دورههای آموزش زبان انگلیسی مکتب خونه تجربه زیادی در این حوزه دارند و به همین دلیل آموزش را اصولی پیش میبرند.