آموزش صفات در انگلیسی: صفر تا صد انواع صفت در زبان انگلیسی
آموزش صفات در انگلیسی شامل بخشها و مباحث مختلفی میشود. اما اولین اصل در آن، شناسایی انواع و کاربردها و نحوه استفاده در جملات با مثال است. یادگیری صفات در انگلیسی به زبانآموزان کمک میکند تا با استفاده صحیح از صفات، جملههای کاملتر و موثرتری بسازند. در راهنمای ذیل، تمام سوالات شما در خصوص آموزش صفات در انگلیسی را مرور کرده و پاسخ خواهیم داد.
صفت در زبان انگلیسی یعنی چه؟
صفت (Adjective) در زبان انگلیسی به واژهای گفته میشود که ویژگی یا حالت یک اسم (noun) را توصیف میکند. به عبارتی دیگر، صفتها برای توضیح یا توصیف اسامی به کار میروند و اطلاعات بیشتری درباره آنها ارائه میدهند. صفتها میتوانند ویژگیهای مختلفی از جمله رنگ، اندازه، شکل، حالت، تعداد و یا وضعیت یک اسم را نشان دهند. بهعنوانمثال، در عبارت a beautiful house (یک خانه زیبا)، واژه beautiful صفتی است که ویژگی زیبایی خانه را توصیف میکند.
صفتها در انگلیسی معمولاً قبل از اسم میآیند، اما در برخی موارد میتوانند بعد از افعال ربطی (linking verbs) مثل be، seem یا appear نیز قرار بگیرند. بهعنوانمثال: The sky is blue (آسمان آبی است) که در آن blue (آبی) صفت است و پس از فعل is آمده است.
صفتها در انگلیسی از نظر کاربرد میتوانند مطلق (positive)، مقایسهای (comparative) و عالی (superlative) باشند. به طور مثال، برای صفت big (بزرگ)، شکل مقایسهای آن bigger (بزرگتر) و شکل عالی آن biggest (بزرگترین) است.
همچنین، برخی از صفتها برای توصیف حالات موقت (مانند tired به معنی خسته) و برخی دیگر برای توصیف ویژگیهای دائمی (مانند intelligent به معنی باهوش) استفاده میشوند.
آموزش صفات در زبان انگلیسی به چند بخش اصلی تقسیم میشود. اولین بخش شامل شناخت انواع صفات است، مانند صفات کیفی (مثل زیبا یا بزرگ)، صفات کمی (مثل چند یا تعداد) و صفات ملکی (مثل مال من یا مال او). بخش دوم به ترتیب صفات در جمله اختصاص دارد؛ در زبان انگلیسی صفات طبق یک ترتیب مشخص قبل از اسم قرار میگیرند، مثلاً یک ماشین قرمز بزرگ به شکل a big red car بیان میشود.
بخش سوم شامل درک تفاوت صفات تفضیلی و عالی است، مانند بزرگتر (bigger) و بزرگترین (the biggest). همچنین، بخش چهارم به روشهای ترکیب صفات با افعال و قیدها میپردازد، تا بتوانید توصیفات دقیقتر و کاملتری بیان کنید.
انواع صفت در زبان انگلیسی
صفتها در زبان انگلیسی از اجزای مهم جمله محسوب میشوند که به ما کمک میکنند تا درباره اسمها و ضمایر، توضیحات و جزئیات بیشتری ارائه دهیم. انواع مختلفی از صفتها وجود دارند که هر کدام به روش خاصی ویژگیها و خصوصیات اشیا، افراد یا مکانها را توصیف میکنند. این صفتها میتوانند اطلاعاتی در مورد کیفیت، کمیت، ترتیب، اندازه، حالت، یا حتی مالکیت اسم بدهند.
شناخت انواع صفات، ترتیب آنها در جمله، و نحوه ترکیبشان با دیگر اجزای زبان، از جمله مهارتهایی است که باعث تسلط بیشتر در مکالمه و نوشتار میشود. علاوه بر این، تمرین و مرور مداوم صفات پرکاربرد، به افزایش دامنه واژگان و بهبود روانی در بیان کمک میکند؛ بنابراین، درک و استفاده صحیح از صفات بخش اساسی یادگیری زبان انگلیسی محسوب میشود و به توانایی بهتر در ارتباطات روزمره و رسمی منجر میشود.
اگر قصد یادگیری و آموزش صفات در انگلیسی را دارید، لازم است که نخست با انواع آن مبتنی بر زبان آشنا شوید. انواع صفت در انگلیسی و مثال صفت ساده در انگلیسی را در ادامه توضیح میدهیم.
پیشنهاد مطالعه: آموزش فصلها در انگلیسی به همراه تلفظ و جمله سازی
١. صفتهای توصیفی (Descriptive Adjectives)
صفتهای توصیفی بیشترین استفاده را در زبان انگلیسی دارند و برای بیان ویژگیها و خصوصیات اسمها استفاده میشوند. این نوع صفتها، اطلاعاتی درباره رنگ، شکل، اندازه، بو، طعم، یا ویژگیهای فیزیکی و روانی ارائه میدهند.
بهعنوانمثال، در جملات a tall building (یک ساختمان بلند) یا a delicious meal (یک غذای خوشمزه)، کلمات tall و delicious صفتهای توصیفی هستند که ارتفاع و مزه را توصیف میکنند. این صفتها میتوانند در حالت مقایسهای (Comparative) و عالی (Superlative) نیز قرار بگیرند، مانند: taller (بلندتر) و tallest (بلندترین).
مثال برای صفتهای توصیفی:
1. Beautiful (زیبا)
مثال 1:
- The garden is full of beautiful flowers.
باغ پر از گلهای زیبا است.
مثال 2:
- She wore a beautiful dress to the party.
او یک لباس زیبا به مهمانی پوشید.
2. Tall (بلند/قدبلند)
مثال 1:
- The tall building can be seen from far away.
ساختمان بلند از دور دیده میشود.
مثال 2:
- He is taller than his brother.
او از برادرش قدبلندتر است.
٢. صفتهای مقداری (Quantitative Adjectives)
صفتهای مقداری به ما کمک میکنند تا میزان یا تعداد اسمها را مشخص کنیم. این صفتها نشاندهنده کمیت اسامی هستند و برای بیان اینکه یک چیز چه مقدار یا چند عدد از چیزی وجود دارد، به کار میروند. برای مثال، در جمله I have three apples (من سه سیب دارم) یا There is little water left (مقدار کمی آب باقی مانده است)، کلمات three (سه) و little (کم) بهعنوان صفتهای مقداری عمل میکنند. این صفتها میتوانند برای اسامی قابلشمارش (Countable) و غیرقابلشمارش (Uncountable) به کار بروند.
مثال برای صفتهای مقداری:
1. Some (مقداری / چند)
مثال 1:
- I need some water.
من مقداری آب نیاز دارم.
مثال 2:
- She bought some apples.
او چند سیب خرید.
2. Many (خیلی / بسیاری)
مثال 1:
- There are many books on the shelf.
کتابهای زیادی روی قفسه هستند.
مثال 2:
- He has many friends.
او دوستان زیادی دارد.
پیشنهاد مطالعه: بهترین روشهای یادگیری سریع زبان انگلیسی
٣. صفتهای ملکی (Possessive Adjectives)
صفتهای ملکی برای نشاندادن مالکیت یا تعلق یک اسم به شخص یا چیز دیگری استفاده میشوند. این صفتها شامل کلماتی مانند my (مال من)، your (مال تو)، his (مال او)، her (مال او)، its (مال آن)، our (مال ما) و their (مال آنها) هستند.
برای مثال، در جملاتی مانند This is my book (این کتاب من است) یا They lost their keys (آنها کلیدهایشان را گم کردند)، کلمات my و their نشاندهنده مالکیت هستند. این صفتها همیشه قبل از اسم قرار میگیرند و بر مالکیت آن تأکید میکنند.
مثال برای صفتهای ملکی:
1. My (مال من / من)
مثال 1:
- This is my book.
این کتاب من است.
مثال 2:
- My car is parked outside.
ماشین من بیرون پارک شده است.
2. Their (مال آنها / آنها)
مثال 1:
- Their house is very big.
خانه آنها بسیار بزرگ است.
مثال 2:
- They forgot to bring their keys.
آنها فراموش کردند کلیدهایشان را بیاورند.
٤. صفتهای اشاره (Demonstrative Adjectives)
صفتهای اشاره به صفتهایی گفته میشود که برای مشخصکردن یا تأکید بر اسم خاصی استفاده میشوند. این صفتها شامل کلماتی مانند this (این)، that (آن)، these (اینها) و those (آنها) هستند. مثال صفت در انگلیسی به این صورت است که در جمله I like this car (من این ماشین را دوست دارم) یا Give me those books (آن کتابها را به من بده)، کلمات this و those برای اشاره به اشیا خاصی به کار رفتهاند. این صفتها به ما کمک میکنند تا فاصله (چه از نظر مکانی و چه زمانی) و تعداد اشیا را مشخص کنیم.
مثال برای صفتهای اشاره:
1. This (این)
مثال 1:
- This car is new.
این ماشین جدید است.
مثال 2:
- I like this shirt.
من این پیراهن را دوست دارم.
2. Those (آنها)
مثال 1:
- Those shoes are expensive.
آن کفشها گران هستند.
مثال 2:
- I don’t like those apples.
من آن سیبها را دوست ندارم.
پیشنهاد مطالعه: آموزش رنگها در انگلیسی همراه با تلفظ صحیح به کودکان
٥. صفتهای ترتیبی (Ordinal Adjectives)
صفتهای ترتیبی برای نشاندادن ترتیب یا توالی اسامی استفاده میشوند. این صفتها معمولاً در مورد جایگاه یا موقعیت یک چیز در یک ترتیب مشخص، اطلاعات میدهند.
برای مثال، کلماتی مانند first (اول)، second (دوم)، third (سوم) و غیره، از جمله صفتهای ترتیبی هستند. در جملاتی مثل She won the first prize (او جایزه اول را برد) یا This is the third time I’m calling (این سومین باری است که تماس میگیرم)، کلمات first و third موقعیت و ترتیب را نشان میدهند. در ادامه آموزش صفات در انگلیسی، صفتهای استفهامی را موردبررسی قرار میدهیم.
مثال برای صفتهای ترتیبی:
1. First (اول)
مثال 1:
- She won the first prize in the competition.
او جایزه اول را در مسابقه برد.
مثال 2:
- The first chapter of the book is very interesting.
فصل اول کتاب بسیار جالب است.
2. Third (سوم)
مثال 1:
- He finished in third place in the race.
او در مسابقه در جایگاه سوم قرار گرفت.
مثال 2:
- The third floor of the building is a library.
طبقه سوم ساختمان یک کتابخانه است.
٦. صفتهای استفهامی (Interrogative Adjectives)
صفتهای استفهامی برای طرح سؤال درباره یک اسم استفاده میشوند. این صفتها معمولاً قبل از اسم قرار میگیرند و شامل کلماتی مانند which (کدام)، what (چه)، و whose (مال چه کسی) هستند.
برای مثال، در جملات Which book do you want? (کدام کتاب را میخواهی؟) یا Whose pen is this? (این خودکار مال چه کسی است؟)، کلمات which و whose بهعنوان صفتهای استفهامی عمل میکنند و اطلاعات بیشتری درباره اسم موردنظر درخواست میکنند.
مثال برای صفتهای استفهامی:
1. Which (کدام)
مثال 1:
- Which book do you want to read?
کدام کتاب را میخواهی بخوانی؟
مثال 2:
- Which color do you prefer?
کدام رنگ را ترجیح میدهی؟
2. What (چه / چه چیزی)
مثال 1:
- What time is the meeting?
جلسه چه ساعتی است؟
مثال 2:
- What food do you like the most?
چه غذایی را بیشتر دوست داری؟
٧. صفتهای توزیعی (Distributive Adjectives)
صفتهای توزیعی برای اشاره به هر عضو یا بخش از یک گروه به کار میروند و بهنوعی بر توزیع یا پراکندگی تمرکز دارند. این صفتها شامل کلماتی مانند each (هر)، every (هر یک)، either (هر کدام از دو) و neither (هیچکدام از دو) هستند.
بهعنوانمثال، در جملات Each student has a book (هر دانشآموز یک کتاب دارد) یا Neither option is correct (هیچکدام از گزینهها صحیح نیست)، کلمات each و neither بهعنوان صفتهای توزیعی عمل میکنند و به توزیع اعضای یک گروه اشاره دارند.
1. Each (هر / هر یک)
مثال 1:
- Each student must bring their own notebook.
هر دانشآموز باید دفترچه خودش را بیاورد.
مثال 2:
- Each apple on the tree is ripe.
هر سیب روی درخت رسیده است.
2. Every (هر / هر یک)
مثال 1:
- Every child deserves a good education.
هر کودک سزاوار آموزش خوب است.
مثال 2:
- She visits her grandmother every Sunday.
او هر یکشنبه به دیدار مادربزرگش میرود.
ترتیب صفات در انگلیسی
ترتیب صفات در انگلیسی (Order of Adjectives) یک قاعده مهم است که نشان میدهد صفات مختلف چگونه باید بهصورت صحیح و منطقی در کنار هم قرار گیرند. هنگامی که چندین صفت برای توصیف یک اسم به کار میرود، رعایت ترتیب مشخصی ضروری است.
- نظر یا نظر کلی (Opinion): صفاتی که نظر کلی ما را در مورد اسم بیان میکنند، مانند beautiful (زیبا)، ugly (زشت)، delicious (خوشمزه).
- اندازه (Size): صفاتی که اندازه اسم را توصیف میکنند، مانند big (بزرگ)، small (کوچک)، tall (بلند).
- سن (Ae): صفاتی که سن یا قدمت اسم را نشان میدهند، مانند young (جوان)، old (قدیمی)، new (جدید).
- شکل (Shape): صفاتی که شکل یا فرم اسم را توضیح میدهند، مانند round (گرد)، square (مربعی)، long (طولانی).
- رنگ (Color): صفاتی که رنگ اسم را بیان میکنند، مانند red (قرمز)، blue (آبی)، yellow (زرد).
- ملیت یا مبدأ (Origin): صفاتی که مبدأ یا ملیت اسم را توصیف میکنند، مانند American (آمریکایی)، French (فرانسوی)، Chinese (چینی).
- ماده (Material): صفاتی که جنس یا مادهای که اسم از آن ساخته شده را نشان میدهند، مانند wooden (چوبی)، metal (فلزی)، silk (ابریشمی).
- هدف یا کاربرد (Purpose): صفاتی که نشان میدهند اسم برای چه هدف یا کاربردی استفاده میشود، مانند sleeping (خواب)، cooking (پختوپز)، running (دویدن).
بهطورکلی، در یک جمله زمانی که چندین صفت پشتسرهم قرار میگیرند، باید این ترتیب رعایت شود. بهعنوانمثال:
A beautiful big old round red Italian wooden dining table.
در این مثال، ترتیب صفات بهدرستی رعایت شده است و هر صفت به ترتیب مشخصی بهکاررفته است. این قاعده اگرچه پیچیده به نظر میرسد، اما با تمرین و تکرار میتوان آن را بهخوبی به کار گرفت.
پیشنهاد مطالعه: چند تکنیک شگفت انگیز برای تقویت مهارت ترجمه انگلیسی
اسم و صفت در انگلیسی
در زبان انگلیسی، اسم (Noun) و صفت (Adjective) از اجزای اصلی جملات هستند و هر یک نقش مهمی در ساختار و معنا دارند. در این بخش به تعریف، نقش و کاربرد هر یک از این دو عنصر میپردازیم. در آموزش صفات در انگلیسی، اسم و صفت در انگلیسی را بررسی میکنیم.
اسم (Noun)
اسم کلمهای است که برای نامگذاری اشیا، افراد، حیوانات، مکانها، مفاهیم، احساسات و ایدهها به کار میرود. اسمها در زبان انگلیسی به دستههای مختلفی تقسیم میشوند:
- اسمهای عام (Common Nouns): برای اشاره به افراد، اشیا یا مکانها به طور عمومی به کار میروند. مثل: dog (سگ)، city (شهر)، book (کتاب).
- اسمهای خاص (Proper Nouns): برای نامگذاری افراد، مکانها یا چیزهای خاص استفاده میشوند و همیشه با حرف بزرگ شروع میشوند. مثل: London (لندن)، John (جان).
- اسمهای قابلشمارش (Countable Nouns): اسمهایی که میتوانند شمرده شوند. مثل: apple (سیب)، car (ماشین).
- اسمهای غیرقابلشمارش (Uncountable Nouns): اسمهایی که بهطورکلی یا انتزاعی هستند و نمیتوان آنها را شمرد. مثل: water (آب)، sugar (شکر)، love (عشق).
- اسمهای جمع (Plural Nouns): شکل جمع اسمها که معمولاً با اضافهکردن s یا es ساخته میشوند. مثل: cats (گربهها)، buses (اتوبوسها).
صفت (Adjective)
صفت کلمهای است که برای توصیف یا مشخصکردن ویژگیها و خصوصیات یک اسم به کار میرود. صفتها اطلاعات بیشتری درباره اسمها ارائه میدهند و به توصیف آنها از نظر ویژگیهای مختلف میپردازند. صفتها میتوانند ویژگیهای زیر را نشان دهند:
- کیفیت یا ویژگی (Quality): مانند happy (خوشحال)، beautiful (زیبا)، fast (سریع).
- اندازه (Size): مانند big (بزرگ)، small (کوچک)، huge (عظیم).
- رنگ (Color): مانند red (قرمز)، blue (آبی)، green (سبز).
- شکل (Shape): مانند round (گرد)، square (مربعی)، oval (بیضی).
- سن (Age): مانند old (قدیمی)، young (جوان)، new (جدید).
- مقدار (Quantity): مانند few (چند)، many (بسیار)، several (چندین).
رابطه اسم و صفت
در زبان انگلیسی، صفتها معمولاً قبل از اسم قرار میگیرند و ویژگیها یا صفات اسم را توضیح میدهند. بهعنوانمثال:
- A beautiful flower (یک گل زیبا)
- An old house (یک خانه قدیمی)
- گاهی اوقات صفتها بعد از افعال ربطی (linking verbs) مانند is، seems، looks قرار میگیرند:
- The sky is blue. (آسمان آبی است)
- She looks tired. (او خسته به نظر میرسد)
پرکاربردترین صفات در انگلیسی
مرور و یادگیری صفات پرکاربرد در زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا این صفات بخش اساسی و بنیادین در توصیف افراد، اشیا، احساسات و موقعیتها را تشکیل میدهند. استفاده صحیح از صفات به شما کمک میکند که جملات خود را دقیقتر و مؤثرتر بیان کنید و از طرفی بتوانید منظور خود را با جزئیات بیشتری منتقل کنید. درک و بهکارگیری این صفات، شما را قادر میسازد تا در مکالمات روزمره، نوشتارها و حتی متون رسمی، دقیقتر و روانتر عمل کنید.
همچنین، صفات پرکاربرد، پایه و اساس یادگیری و تسلط بیشتر در زبان انگلیسی را فراهم میکنند و به تقویت دامنه واژگان و بهبود مهارتهای زبانی کمک شایانی میکنند. با داشتن دانش کافی از این صفات، میتوانید ارتباطات خود را بهتر مدیریت کرده و در گفتگوهای خود مؤثرتر و حرفهایتر ظاهر شوید. در ادامه آموزش صفات در انگلیسی به تعدادی صفت انگلیسی با معنی میپردازیم.
صفت به انگلیسی | معنی صفات به فارسی |
Beautiful | زیبا |
Big | بزرگ |
Small | کوچک |
Smart | باهوش |
Happy | خوشحال |
Strong | قوی |
Fast | سریع |
Slow | آهسته |
Good | خوب |
Bad | بد |
Old | قدیمی/پیر |
Young | جوان |
Easy | آسان |
Hard | سخت |
Important | مهم |
Interesting | جالب |
Boring | کسلکننده |
Expensive | گران |
Cheap | ارزان |
Long | بلند |
Short | کوتاه |
Hot | داغ |
Cold | سرد |
Warm | گرم |
Cool | خنک |
Heavy | سنگین |
Light | سبک |
Loud | بلند (صدا) |
Quiet | آرام |
Dark | تاریک |
Bright | روشن |
Clean | تمیز |
Dirty | کثیف |
Strong | قوی |
Weak | ضعیف |
Friendly | دوستانه |
Unfriendly | غیر دوستانه |
Safe | امن |
Dangerous | خطرناک |
Rich | ثروتمند |
Poor | فقیر |
Healthy | سالم |
Sick | بیمار |
Wide | پهن |
Narrow | باریک |
Deep | عمیق |
Shallow | کمعمق |
Wet | خیس |
Dry | خشک |
سخن پایانی
تا اینجا درباره آموزش صفات در انگلیسی گفتیم. صفات نقش مهمی در آموزش زبان انگلیسی دارند، زیرا توصیفکننده ویژگیها و خصوصیات افراد، اشیا، و موقعیتها هستند. یادگیری صفات به زبانآموزان کمک میکند تا بتوانند جملات خود را با جزئیات بیشتری بیان کنند و ارتباطات دقیقتری برقرار کنند.
پکیجهای آموزش زبان انگلیسی مکتب خونه با بهرهگیری از اساتید مجرب و منابع آموزشی استاندارد، شما را گامبهگام در یادگیری زبان انگلیسی همراهی میکند. این دورهها به گونهای طراحی شدهاند که با هر سطحی از زبانآموزی که باشید، میتوانید به سادگی پیشرفت کنید.