مهمترین کلمات پایه انگلیسی که هر زبان آموزی باید بداند
برای یادگیری مهارت زبان انگلیسی، نیاز است تا شما دایره واژگان و لغات خود را افزایش دهید. این امر در کنار تقویت دیگر مهارتها، میتواند به شما در جملهسازی به زبان انگلیسی کمک کننده باشد. در این مطلب قصد داریم تا شما را با کلمات پایه انگلیسی آشنا کنیم. اینجا کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و تلفظ ارائه شده است. بنابراین اگر به دنبال آموزش لغات انگلیسی از پایه هستید، این مطلب میتواند کاربردی باشد.
آموزش کلمات پایه انگلیسی
یادگیری تمام لغات انگلیسی، کاری زمانبر و دشوار است. با این حال بهصورت مرحله به مرحله میتوان ابتدا کلمات پایه یا کلمات انگلیسی مهم در زبان انگلیسی را یاد گرفت و رفته رفته این دایره واژگان را توسعه داد. مهم این است که شما معنا و تلفظ صحیح هر واژه را بهخوبی یاد گرفته باشید. بنابراین بهتر است از منابعی استفاده کنید که نقش هر واژه، معنا و تلفظ آن را بهخوبی مشخص کرده باشد.
در این بخش، قصد داریم تا آموزش کلمات انگلیسی به فارسی را ارائه دهیم. همانطور که در مقدمه اشاره کردیم، لغاتی که در این آموزش ارائه میشوند، لغات پایه انگلیسی هستند.
کلمات پایه انگلیسی مربوط به حیوانات
در اینجا، فهرستی از مهمترین کلمات زبان در شاخهی اسم حیوانات به انگلیسی به همراه معنی و تلفظ آن به فارسی، ارائه شده است.
- Cat گربه (کَت)
- Cow گاو (کَوو)
- Dog سگ (داگ)
- Donkey الاغ (دانکی)
- Duck اردک (داک)
- Goat بز (گوت)
- Goose قو (گوس)
- Hen مرغ (هِن)
- Horse اسب (هُرس)
- Pig خوک (پیگ)
- Sheep گوسفند (شیپ)
- Turkey بوقلمون (ترکی)
- Elephant فیل (الِفنت)
- Giraffe زرافه (جیرَف)
- Lion شیر (لایِن)
- Monkey میمون (مانکی)
- Turtle لاک پشت (تُرتل)
- Zebra گورخر (زِبرا)
- Eagle عقاب (ایگل)
- Snake مار (اسنِک)
- Tiger ببر (تایگر)
- Whale نهنگ (وِیل)
- Crab خرچنگ (کِرَب)
- Oyster صدف (اویِسْتر)
- Ant مورچه (اَنت)
- Bee زنبور (بی)
- Butterfly پروانه (بَتِر فِلای)
- Spider عنکبوت (اسپایدِر)
- Rabbit خرگوش (رَبیت)
- Fox روباه (فاکس)
- Squirrel سنجاب (سکویرِل)
- Crow کلاغ (کرو)
- Owl جغد (اَوْل)
- Sparrow گنجشک (سپرُو)
- Frog قورباغه (فراگ)
کلمات انگلیسی با معنی در شاخهی اعضای بدن
در این بخش، فهرستی از کلمات پایه مربوط به اعضای بدن انسان را یاد میگیرید.
- Head سر (هد)
- Body بدن (بادی)
- Neck گردن (نِک)
- Face صورت (فیس)
- Hair مو (هِر)
- Eye چشم (آی)
- Mouth دهان (ماوْث)
- Lip لب (لیپ)
- Nose بینی (نوز)
- Ear گوش (ایر)
- Tongue زبان (تانگ)
- Toe انگشت شست (تو)
- Finger انگشت (فینگر)
- Hand دست (هند)
- Foot پا (فوت)
- Arm بازو (آرم)
- Shoulder شانه (شولدِر)
- Heart قلب (هارت)
- Brain مغز (بِرین)
- Knee زانو (نی)
- Bone استخوان (بون)
- Skin پوست (اسکین)
- Wrist مچ دست (ریست)
- Elbow آرنج (البو)
- Ankle مچ پا (آنکل)
- Chest سینه (چست)
- Abdomen شکم (آب دِمِن)
- Thigh ران (تای)
- Calf ساق پا (کَف)
- Fingerprint اثر انگشت (فینگرپِرینت)
پیشنهاد مطالعه: یادگیری زبان انگلیسی برای مهاجرت: راهنمای کامل
واژگان پایه انگلیسی مربوط به تقویم و زمان
در اینجا، فهرستی از ضروریترین واژگانی که در زمینهی تاریخ و تقویم کاربرد دارد را ارائه کردهایم.
- Summer تابستان (سامِر)
- Spring بهار (اسپریگ)
- Winter زمستان (وینتر)
- Fall پاییز (فُل)
- January ژانویه (ژانویری)
- February فوریه (فِبریوری)
- March مارس (مارچ)
- April آوریل (اپریل)
- May می (می)
- June جون (جون)
- July جولای (جولای)
- August آگوست (آگوست)
- September سپتامبر (سپتِمبر)
- October اکتبر (اکتُبر)
- November نوامبر (نوِمبِر)
- December دسامبر (دِسِمبِر)
- Saturday شنبه (سَتِرْدی)
- Sunday یکشنبه (سَندِی)
- Monday دوشنبه (ماندی)
- Tuesday سهشنبه (تیوزدی)
- Wednesday چهارشنبه (وِنزدی)
- Thursday پنجشنبه (تِرسدی)
- Friday جمعه (فْرَدی)
- year سال (یِر)
- month ماه (مانث)
- week هفته (ویک)
- day روز (دِی)
- hour ساعت (آر)
- minute دقیقه (مینِت)
- second ثانیه (سِکند)
- morning صبح (مارنینگ)
- afternoon عصر (افترنون)
- evening غروب (ایوِنینگ)
- night شب (نایت)
- Calendar تقویم (کَلِندَر)
کلمات پایه انگلیسی در خصوص حمل و نقل و سفر
یکی از دستههای مهم در واژگان پایه انگلیسی، حمل و نقل و سفر است که در این بخش به آن پرداختهایم.
- Train قطار (ترین)
- Plane هواپیما (پلین)
- Car ماشین (کار)
- Truck کامیون (ترَک)
- Bicycle دوچرخه (بایسیکل)
- Bus اتوبوس (باس)
- Boat قایق (بوت)
- Ship کشتی (شیپ)
- Gasoline بنزین (گَزولین)
- Engine موتور (اِنژین)
- Station ایستگاه (استیشن)
- Ticket بلیت (تیکِت)
- Airport فرودگاه (اِیرپُرت)
- Platform سکوی قطار (پلاتفورم)
- Luggage بار (لاگِج)
- Train station ایستگاه قطار (ترین استیشن)
- Departure حرکت (دیپارتِر)
- Arrival ورود (آرایول)
پیشنهاد مطالعه: آموزش افعال مرکب انگلیسی به صورت کامل
کلمات مربوط به خانه و وسایل
در اینجا فهرست مربوط به بخشهای مختلف خانه و ابزارهای آن آورده شده است.
- Table میز (تیبل)
- Chair صندلی (چِیر)
- Bed تختخواب (بِد)
- Window پنجره (ویندو)
- Door در (دُر)
- Bedroom اتاق خواب (بِدرووم)
- Kitchen آشپزخانه (کیتچن)
- Bathroom حمام (بَثروم)
- Basement زیرزمین (بِسِمِنت)
- Dining room اتاق غذاخوری (داینینگ روم)
- Living room اتاق نشیمن (لیوینگ روم)
- Pencil مداد (پنسِل)
- Pen خودکار (پن)
- Photograph عکس (فوتوگراف)
- Soap صابون (سُپ)
- Book کتاب (بک)
- Key کلید (کی)
- Wall دیوار (وال)
- Paper کاغذ (پیپِر)
- Floor کف (فلاور)
- Ceiling سقف (سیلینگ)
- Roof بام (روف)
- Pool استخر (پول)
- Lock قفل (لاک)
- Telephone تلفن (تِلفون)
- Garden باغ (گاردن)
- Yard حیاط (یارد)
- Bag کیف (بَگ)
- Ring حلقه (رینگ)
- Tool ابزار (تول)
- Fridge یخچال (فریج)
- Cupboards کابینت (کَپبُردز)
- Pantry انباری (پنتری)
- Kettle کتری (کِتل)
- Pan قابلمه (پَن)
- Curtains پردهها (کِرتنز)
- Rug قالی (راگ)
- Mirror آینه (میرر)
- Pillow بالش (پیلُ)
- Bathtub وان حمام (بَتْتَاب)
- Towel حوله (تاوِل)
- Sofa مبل (سوفا)
- Lamp لامپ (لمپ)
- Drawer کشو (دراور)
- Shelf قفسه (شِلْف)
- Tablecloth رومیزی (تیبلکلاپ)
- Stove اجاق (استوو)
- Oven فر (اَوِن)
- Microwave مایکروویو (مایکروویو)
- Toaster توستر (تُستِر)
- Dishwasher ماشین ظرفشویی (دیش واشِر)
- Washer ماشین لباسشویی (واشِر)
- Dryer ماشین خشککن (درایر)
لغات پایه در خصوص رنگها
یکی از مهمترین حوزهها، توانایی شما برای نام بردن اسامی رنگها است. در زیر، فهرست مربوط به واژگان پایه رنگها به زبان انگلیسی ارائه شده است.
- Light روشن (لایت)
- Dark تیره (دارک)
- Red قرمز (رِد)
- Green سبز (گِرین)
- Blue آبی (بلو)
- Yellow زرد (یِلو)
- Orange نارنجی (اُرنج)
- Brown قهوهای (براون)
- Pink صورتی (پینک)
- White سفید (وایت)
- Gray خاکستری (گری)
- Black سیاه (بلک)
- Purple بنفش (پَرپل)
- Beige بژ (بِیج)
- Glossy براق (گلاسی)
- Matte مات (مَت)
واژگان پایه برای لباسها
در اینجا، فهرست واژگان پایه برای لباسها به زبان انگلیسی آورده شده است.
- Hat کلاه (هَت)
- Dress لباس (دِرِس)
- Suit کتوشلوار (سوت)
- Skirt دامن (اسکِرت)
- Shirt پیراهن (شِرت)
- T-shirt تیشرت (تی شِرت)
- Pants شلوار (پَنتس)
- Shoe کفش (شُو)
- Coat کت (کُت)
- Vest جلیقه (وِست)
- Bag کیف (بَگ)
- Umbrella چتر (امبِرِلا)
- Socks جوراب (ساکس)
- Cap کلاه لبهدار (کَپ)
- Scarf روسری گردن (اسکَرف)
- Watch ساعت مچی (واچ)
- Necklace گردنبند (نِکلِس)
- Glasses عینک (گِلَسِس)
- Gloves دستکش (گلاوِز)
- Purse کیف زنانه (پِرس)
- Boots چکمه (بُوتس)
- Ring انگشتر (رینگ)
- Tie کراوات (تای)
- Overalls سرهمی (اُورالز)
- Sweater ژاکت (سِوِتِر)
- Jacket کاپشن (جَکِت)
- Hoodie هودی (هودی)
- Belt کمربند (بِلت)
- Bracelet دستبند (بِرِیسِلِت)
- Earrings گوشواره (ایرینگز)
- Shawl شال (شال)
- Trousers شلوار (تَرَوزِرز)
- Robe روپوش (رُب)
کلمات پایه انگلیسی برای بیان جهتها
در اینجا فهرستی از لغات پرکاربرد برای بیان جهت و سو آورده شده است.
- Down پایین (دَون)
- Up بالا (آپ)
- Left چپ (لِفت)
- Right راست (رایت)
- Bottom پایین (بَتَم)
- Side کنار (ساید)
- Front جلو (فُرنت)
- Back پشت (بَک)
- North شمال (نُرث)
- South جنوب (ساوت)
- East شرق (ایست)
- West غرب (وِست)
- Center مرکز (سِنتِر)
خوراکیها به زبان انگلیسی
در فهرست زیر، اسامی و واژگان مربوط به غذا، نوشیدنی و حتی ابزارهای مربوط به سرو و دیگر واژگان مرتبط به آن آورده شده است.
- Breakfast صبحانه (بریکفست)
- Lunch نهار (لانچ)
- Dinner شام (دینر)
- Cheese پنیر (چیز)
- Bread نان (برِد)
- Soup سوپ (سوپ)
- Cake کیک (کِیک)
- Chicken جوجه (چیکن)
- French fries سیبزمینی سرخ کرده (فِرِنچ فریز)
- Onion پیاز (اَنیَن)
- Sandwich ساندویچ (سندویچ)
- Hotdog هات داگ (هات داگ)
- Lamb بره (لَمب)
- Beef گوشت گاو (بیف)
- Rice برنج (رایس)
- Oil روغن (اُیل)
- Knife چاقو (نايف)
- Spoon قاشق (اسپُون)
- Fork چنگال (فُرک)
- Plate بشقاب (پلیْت)
- Cup فنجان (کَپ)
- Sugar شکر (شُگر)
- Salt نمک (سالت)
- Bottle بطری (بَتل)
- Coffee قهوه (کافی)
- Tea چای (تی)
- Juice آبمیوه (جوُس)
- Water آب (واتر)
- Milk شیر (میلک)
- Apple سیب (اَپل)
- Banana موز (بَنَنَ)
- Orange پرتقال (اُرنج)
- Lemon لیمو (لِمَن)
- Corn ذرت (کُرن)
- Watermelon هندوانه (واترملن)
- Pear گلابی (پِر)
- Cherry گیلاس (چِری)
- Strawberry توتفرنگی (استراوِبِری)
- Grape انگور (گریپ)
- Mango انبه (مَنگو)
- Pineapple آناناس (پَیناپل)
- Peach هلو (پیچ)
- Mushroom قارچ (مَشروم)
- Pepper فلفل (پِپر)
- Tomato گوجهفرنگی (تُومَتُو)
- Butter کره (بَتر)
- Yogurt ماست (یوگِرت)
- Pasta پاستا (پاستا)
- Noodles رشتهفرنگی (نودلز)
- Pizza پیتزا (پیتزا)
- Spaghetti اسپاگتی (اسپاگِتی)
- Hamburger همبرگر (هَمبِرگَر)
- Sausage سوسیس (سوسِج)
- Donut دونات (دونات)
- Muffin مافین (مافین)
- Cereal غلات (سِریال)
- Jam مربا (جَم)
- Honey عسل (هانی)
- Vinegar سرکه (وینِگَر)
- Soy sauce سس سویا (سوی ساس)
- Mustard خردل (مَستِرَد)
- Ketchup کچاپ (کچاپ)
- Mayonnaise مایونز (مایونِز)
- Ice cream بستنی (آیسکریم)
- Pie پای (پای)
واژگان پایه مربوط به انسانها و نسبتها
در فهرست زیر، واژگان پرکاربرد برای بیان نقش و نسبتهای مردم را مشاهده میکنید.
- Baby نوزاد (بیبی)
- Man مرد (من)
- Woman زن (وومن)
- Son پسر (سان)
- Daughter دختر (داختِر)
- Mother مادر (مادر)
- Father پدر (فادر)
- Parent والدین (پیرنت)
- Brother برادر (برادر)
- Sister خواهر (سیستر)
- Family خانواده (فَمِلی)
- Grandfather پدربزرگ (گرندفادر)
- Grandmother مادربزرگ (گرندمادر)
- Husband شوهر (هَزبَند)
- Wife زن (وایف)
- Neighbor همسایه (نیبَر)
- Boy پسر (بوی)
- Girl دختر (گِرل)
- Unmarried woman خانم مجرد (آنمَریَد وومن)
- Child کودک (چایلد)
- Adult بزرگسال (اَدالت)
- Friend دوست (فریند)
- Nephew برادرزاده (نِفیو)
- Niece خواهرزاده (نیس)
- Cousin پسرعمو /دخترعمو (کازن)
- Uncle عمو/ دائی (آنکل)
- Aunt عمه/خاله (آنت)
- Stepfather ناتنی پدر (استپفادر)
- Stepmother ناتنی مادر (استپمادر)
- Stepson ناتنی پسر (استپسان)
- Stepdaughter ناتنی دختر (استپداختِر)
- Half-brother ناتنی برادر (هَف-برادر)
- Half-sister ناتنی خواهر (هَف-سیستر)
- Widow بیوه زن (ویدو)
- Widower بیوه مرد (ویدوئر)
- In-laws خویشاوندان (این-لاوز)
- Relative خویشاوند (رِلا تیو)
مشاغل به زبان انگلیسی
در فهرست زیر، اسامی کاربردیترین کلمات پایه انگلیسی مربوطه به مشاغل ارائه شده است.
- Teacher معلم (تیچر)
- Student دانشآموز (استودنت)
- Lawyer وکیل (لایر)
- Doctor دکتر (داکتر)
- Waiter پیشخدمت (ویتر)
- Secretary منشی (سکریتری)
- Police پلیس (پلیس)
- Soldier سرباز (سُلجر)
- Artist هنرمند (آرتیست)
- Author نویسنده (آتور)
- Manager مدیر (منیجر)
- Reporter گزارشگر (ریپُرتر)
- Actor بازیگر (اکتور)
- Accountant حسابدار (اکاونتنت)
- Businessman تاجر (بیزنسمن)
- Programmer برنامهنویس (پروگرامر)
- Barber آرایشگر (باربر)
- Butcher قصاب (بَچَر)
- Baker نانوا (بِیکَر)
- Tailor خیاط (تیلر)
- Dentist دندانپزشک (دِن تِست)
- Carpenter نجار (کاپِنتر)
- Chef سرآشپز (شف)
اعداد انگلیسی
آشنایی با اعداد نیز از مهمترین مباحثی است که در زبان انگلیسی کاربرد دارد. در فهرست زیر خلاصهای از واژگان پایه برای عددها بیان شده است.
- Zero صفر (زیرو)
- One یک (وان)
- Two دو (تو)
- Three سه (تری)
- Four چهار (فور)
- Five پنج (فایو)
- Six شش (سیکس)
- Seven هفت (سِون)
- Eight هشت (ایت)
- Nine نه (نین)
- Ten ده (تن)
- Eleven یازده (اِلِوِن)
- Twelve دوازده (توِلِو)
- Thirteen سیزده (سِر تین)
- Fourteen چهارده (فور تین)
- Fifteen پانزده (فف تین)
- Sixteen شانزده (سیکس تین)
- Seventeen هفده (سِوِن تین)
- Eighteen هجده (ایتین)
- Nineteen نوزده (نین تین)
- Twenty بیست (توئنتی)
- Thirty سی (سِر تی)
- Forty چهل (فور تی)
- Fifty پنجاه (فف تی)
- Sixty شصت (سیکستی)
- Seventy هفتاد (سِوِن تی)
- Eighty هشتاد (ایتی)
- Ninety نود (نایتی)
- One hundred صد (وان هندرد)
- One hundred (and) one صد و یک (وان هندرد (اند) وان)
- One thousand هزار (وان ثَوزند)
- One hundred thousand صد هزار (وان هندرد ثَوزند)
- (One) million میلیون (میلیون)
- (One) billion میلیارد (بیلیون)
- 1st – first اول (فِرست)
- 2nd – second دوم (سِکند)
- 3rd – third سوم (سِرَد)
- 4th – fourth چهارم (فورث)
- 5th – fifth پنجم (ففث)
- 6th – sixth ششم (سیکسث)
- 7th – seventh هفتم (سِوِنث)
- 8th – eighth هشتم (ایتِث)
- 9th – ninth نهم (ناینت)
- 10th – tenth دهم (تنث)
- Number عدد (نامبِر)
کلمات پایه طبیعت و اماکن دیدنی
در اینجا فهرستی از کلمات پایه انگلیسی مربوط به طبیعت و اماکن دیدنی ارائه شده است.
- Mountain کوه (مانتِن)
- Hill تپه (هِل)
- River رودخانه (ریور)
- Lake دریاچه (لیک)
- Sea دریا (سی)
- Ocean اقیانوس (اوشَن)
- Beach ساحل (بیچ)
- Forest جنگل (فُرست)
- Tree درخت (تری)
- Flower گل (فلاور)
- Grass چمن (گراس)
- Park پارک (پارک)
- Garden باغ (گاردن)
- Desert بیابان، صحرا (دِزِرت)
- Waterfall آبشار (واترفال)
- Cave غار (کِیِو)
- Island جزیره (آیلند)
- Volcano آتشفشان (وولکَنو)
- Geyser چشمه جوشان (گَیزر)
- Sunset غروب خورشید (سانست)
- Sunrise طلوع خورشید (سانرایز)
- Cliff صخره (کلیف)
- Bridge پل (بریج)
- Building ساختمان (بیلدینگ)
- Museum موزه (میوزیِم)
- Temple معبد (تِمپل)
- Castle قلعه (کَسل)
- Ruins خرابهها (روینز)
- Monument بنای تاریخی (مانیو منت)
- City شهر (سیتی)
- Town شهر کوچک (تَون)
- Village روستا (ویلیج)
- Street خیابان (استریت)
جمع بندی
در این مطلب، به معرفی کلمات پایه انگلیسی پرداختیم. جهت راحتی و درک بهتر واژگان، آنها را در طبقهبندیهای مختلف ارائه داده و همچنین معنای هر واژه و شکل تلفظی آن را ذکر کردیم. به خاطر داشته باشید که هرچقدر واژگان بیشتری یاد داشته باشید، بهتر میتوانید منظور و ذهنیت خود را در قالب کلمات به زبان انگلیسی ابراز کنید. بنابراین خوب است تا برحسب سطح زبان خود، این واژگان را گسترش دهید.
آموزش زبان انگلیسی در مکتب خونه
اگر قصد یادگیری زبان انگلیسی به شیوهی مطمئن و ساده را دارید، میتوانید از دورههای آموزش زبان انگلیسی موجود در مکتب خونه بهعنوان یکی از معتبرترین و برترین منابع آموزشی استفاده کنید. در آموزشهای مکتب خونه برای زبان انگلیسی، از سادهترین متد برای یادگیری واژگان و گرامر استفاده شده است و نیاز شما را برای کسب این مهارت، برطرف خواهد کرد.