ارزش گذاری استارتاپ ها در مراحل مختلف چگونه است؟
یکی از حیاتیترین مراحل رشد استارتاپ، تلاش طرفین برای ارزش گذاری استارتاپ میباشد. همانطور که میدانید توسعه استارتاپ نیاز شدیدی به جذب سرمایه دارد. اغلب صاحبان ایدههای نو سعی میکنند از سرمایهگذاران خارجی برای این امر کمک بگیرند. اکثر سرمایهگذاران برای خرج سرمایه خود بر روی استارتاپها بایستی از ارزش واقعی آنها خبردار شوند. البته این امر برای صاحبان ایدههای نوآور نیز بسیار حائز اهمیت است زیرا پس از ارزشگذاری استارتاپ و بستن قرارداد کار از کار گذشته است و ممکن است تنها چند اشتباه کوچک باعث ضرر صاحب طرح شود.
برای بسیاری سوال پیش آمده است که یک استارتاپ که به مرحله تولید انبوه و به دست مشتریان نرسیده است، چگونه ممکن است ارزشگذاری شود. با رشد یافتن این علم در دنیا و افزایش افرادی که توانستهاند استارتاپهای خانگی یا عمومی ایجاد کنند و بدین گونه به شهرت و ثروت بالایی دست یابند، روشهای ارزش گذاری استارتاپها نیز توسعه یافت. با تجربیات افراد درگیر در این زمینه روشهای مختلفی برای این ارزشگذاری استارتاپ ایجاد گردید تا افراد بتوانند در جذب سرمایه مورد نظر خود اطلاع کامل داشته باشند.
آگاهی از ارزش استارتاپ:
آگاهی از میزان ارزش یک استارتاپ به سرمایهگذاران کمک نمود تا بتوانند بهتر در مورد سرمایهگذاری فکر کنند و انتخاب مطمئنی داشته باشند. اما سود یا ضرر حاصل از توسعه یک استارتاپ باعث گردید که بنیانگذاران ایدههای خلاق بیشتر در مورد این مقوله به اشتراک تجربیات و ایدههای خود بپردازند و بتوانند مبتدیان این زمینه را راهنمایی کنند.
اما ارزش گذاری استارتاپ کمتر از میزان واقعی خود به عینه به ضرر صاحبان ایدههای جدید میباشد زیرا در همان سال اول سرمایهگذاری افراد متوجه کشش سودآوری ایده خود میشوند و این امر ممکن است بنیانگذاران را از ادامه راه دلسرد کند. اما ارزش گذاری استارتاپ بیشتر از میزان واقعی هم نتیجه خوبی ندارد. در ابتدا ممکن است افراد خیال کنند که در این معامله سود کردهاند ولی بر اساس تجربه مشخص شده است که در صورت سرمایهگذاری بیشتر از میزان واقعی بر روی یک ایده، پس از چند سال فعالیت و عرضه در بازار و رسیدن آن ایده به تولید نسبتا انبوه، جذب سرمایه برای ادامه راه در حوزه وسیعتر بسیار کاهش مییابد و حتی ممکن است یک استارتاپ قبل از فتح قله سودآوری با شکست کامل روبرو شود.
مهمترین عامل برای ارزش گذاری استارتاپ بر اساس عمر آن است. یک استارتاپ در مراحل اولیه خود معمولا به صورت کیفی ارزشگذاری میشود زیرا این ایده جوان است و هنوز سوابق مالی آن در دست نیست، در حالی که استارتاپهای بالغ و با سوابق مالی موجود اغلب به صورت کمی ارزشگذاری میشوند. بنابراین برای یک استارتاپ در مراحل مختلف چرخه عمر آن، روشهای گوناگونی برای ارزشگذاری وجود دارد. در این بخش شما را از صفر تا صد نحوه ارزش گذاری استارتاپ آگاه خواهیم کرد تا بتوانید با اطلاعات کامل در این زمینه به فکر فروش ایده استارتاپ خود باشید.
روش ارزش گذاری استارتاپ ضرایب:
روش Multiples method با عنوان روش ارزش گذاری استارتاپ ضرایب شناخته میشود که ماهیتی قیاسی دارد. برای انجام چنین ارزش گذاری استارتاپ بایستی ابتدا شرکتهای سهامی عام مشابه حوزه فعالیتی استارتاپ مورد بررسی قرار بگیرند. کمپانیهای مشابه بایستی از لحاظ عملیاتی، چالشهای بازار، رقیبان بازار، ریسکهای مرتبط با کسب و کار و پتانسیل رشد در شرایط تقریبا نزدیکی به استارتاپ باشند تا بتوان از ارزش گذاری استارتاپ ضرایب استفاده کرد.
برای محاسبه این ارزش گذاری استارتاپ موارد فروش، درآمد یا سود و زیان با کمپانیهای مشابه مورد ارزیابی قرار میگیرند و چنین قیاسهایی نشان میدهد که بنیانگذاران و تیم استارتاپ در کدام بخشهای بازار خوب عمل نکردهاند و یا چه استراتژیهایی برای رشد آنها موثر بوده است. همانطور که قبلا متوجه شدید چرخه عمر استارتاپ نحوه ارزشگذاری را مشخص میکند، این ارزشگذاری مناسب استارتاپهای جوان نیست و در مراحل اولیه زندگی یک ایده جدید کاربردی ندارند زیرا این ایده هنوز به سودآوری و درآمدزایی در شرایط بازار نرسیده است و در نتیجه این قیاس با کمپانیهای مشابه کارساز نخواهد بود. اما این ارزش گذاری استارتاپ برای طرحها در مراحل میانی و یا پایانی بسیار موثر میباشد و نشان میدهد که این کسبوکار توانسته است به سودآوری برسد یا خیر.
مزایا و معایب روش ارزش گذاری استارتاپ ضرایب:
مزیت ارزش گذاری استارت آپ ضرایب ساده و کاربردی بودن آن است. این ارزشگذاری از جمله ارزشگذاریهای کمی بوده و در نهایت نشان میدهد استارتاپ مورد نظر میتواند در کنار کمپانیهای فعال در بورس به فعالیت و ادامه حیات بپردازد. ضریبهای به دست آمده به صورت تخمینی بوده اما میتوانند از آینده نه چندان دور استارتاپ اطلاعات موثری در اختیار قرار دهند. این ارزش گذاری استارتاپ میتواند نشان دهد که ایده مورد نظر میتواند مانند شرکتهای فعال بورسی دوام بیاورد و درآمدزایی داشته باشد یا خیر.
این روش ارزش گذاری استارتاپ معایب خاص خود را دارد. بسیاری از شرکتهای بورسی به کسبوکارهای ثابت تبدیل شدهاند و به بلوغ تجاری رسیدهاند اما استارتاپها به دلیل منحصر بفرد بودن حوزه فعالیتی از ثبات تجاری برخوردار نیستند و تنها مراحل رشد خود را پشتسر میگذارند. از سوی دیگر استارتاپ طرحهای نوآورانهای هستند که به احتمال زیاد شرکتهای مشابه فعالیتی در بورس تهران و ایران نخواهند داشت. زیرا این شرکتها اغلب فناورانه محور بوده و در نتیجه در بازار امروزی کشور ایران تعداد چنین کمپانیهایی بسیار کم است.
نحوه ارزشگذاری اختراعات هم ارز ارزشگذاری استارتاپ:
ارزشگذاری اختراعات روندی متفاوت تر از ارزش گذاری استارتاپ دارند. این محصولات فکری ابتدا بایستی به ثبت سازمان ثبت اختراع برسند و سپس برای تجاری سازی مورد ارزشگذاری قرار بگیرند. بر اساس استانداردهای جهانی ارزشیابی اختراعات اولین مرحله تجاریسازی آنها را شامل میشود و در این مرحله بایستی موارد زیر مورد بررسی قرار بگیرند. باید به طور تخمینی بازار هدف اختراع مشخص گردیده و پذیرش جمعی آن مورد ارزیابی قرار بگیرد. برای ارزیابی بازار هدف میتوان بدین مسئله توجه کرد که اختراع برای چه کسانی سودآور است و مصرف کنندگان از این وسیله یا فکر چه استفادهای خواهند کرد.
دومین قدم بعدی برای ارزشگذاری اختراع تعیین کامل سهم بازار است. این که چه کسانی در چه رده سنی با چه علایق و نیازی و با چه میزان توانایی مالی قادر خواهند بود محصول مورد نظر را خریداری کنند و از مشتریان وفادار آن شوند. بعد از مشخص کردن گروههای مصرف کننده روند فروش اختراع در بازار مورد ارزیابی قرار میگیرد. با چه تاکتیکهای بازاریابی و کدام استراتژیها میتواند در بازار حاضر شد و محصول را به فروش رساند. در این مرحله به طور کلی چرخه حیات اختراع توسط مشاوران فنی مورد بررسی قرار میگیرد و در کنار آن پروسه ساخت و به تولید انبوه رساندن چنین وسیلهای ارزشگذاری میشود. ممکن است در مراحل اولیه تولید محصول بنابر قطعات مورد نظر سودآور نباشد. برای جبران چنین معایبی میتوان از بازاریان برای حضور موفق و قوی در بازار کمک گرفت.
عامل حیاتی در ارزش گذاری:
یکی از مراحل حیاتی در روند ارزشگذاری اختراعات توجه ویژه به رقبا است. ممکن است پس از عرضه طرح در بازار کسانی به فکر تغییر طرح و ارائه آن در کشور باشند و در نتیجه سهم بازار اختراع را به خود اختصاص دهند. ممکن است آنها با محصولاتی جایگزین وارد بازار شده و در نتیجه یک طرح را با شکست روبرو کنند. بنابراین تمامی این اثرات در سودآوری یک اختراع بایستی زیر نظر قرار بگیرد.
تفاوت ارزش گذاری کسبوکار با ارزش گذاری استارتاپ:
ارزش گذاری کسبوکار ممکن است متداولتر از ارزش گذاری استارتاپ صورت بگیرد زیرا اکثر افراد در حال مدیریت کسبوکار خود یا شراکت با افراد دیگر هستند و ممکن است زمانی به فکر ارزش گذاری کسبوکار خود باشند. برای انجام این کار بهترین گزینه ممکن سپردن این کار به افراد حرفهای است تا بتوانند نرخ کسبوکار شما را به بهترین روش ممکن ارزیابی کنند.
برای اطلاع از ارزشیابی کسبوکار بهتر است بدانید که برای این کار چندین روش وجود دارد که یکی از آنها مبتنی بر دارایی است. این نوع ارزشیابی بر اساس فرایندهای حسابداری صورت میگیرد که در آن تراز داراییهای حساب شده و پس از کسر بدهیها ارزش خالص به دست میآید. این ارزشیابی برای موسسههایی با مالکیت شخصی بسیار سخت است زیرا ممکن است افراد حسابهای شخصی خود را از حساب کسبوکار جدا نکنند و در نتیجه ارزش خالص کسبوکار ممکن است دچار ابهام باشد.
رویکرد ارزشیابی کسبوکار مبتنی بر ارزش:
رویکرد ارزشیابی کسب و کار مبتنی بر ارزش یکی دیگر از روندهای ارزشگذاری است. در این روش یک کسبوکار بر اساس میزان سوددهی در آینده مورد حساب قرار میگیرد. ابتدا داراییهای در حال حاضر کسبوکار محاسبه شده و میزان سودآوری آن در آینده( مدت زمانی چند ساله) حساب میشود. رویکرد ارزشیابی دیگری که شبیه ارزش گذاری استارتاپ است، روش قیاسی با عنوان رویکردهای ارزش بازاری است. این روش در قیاس با ارزش بازاری کمپانیهای مشابه انجام می گردد.