اصلاح شاخص بورس چیست؟
اصلاح شاخص بورس چیست؟
اصلاح شاخص بورس : در این مقاله کوتاه با تعریف شاخص بورس اوراق بهادار و پدیده اصلاح به دنبال پاسخ به سوال فوق هستیم.
تعریف شاخص بورس:
بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از بازارها و ارکان اقتصادی هر کشوری به علت شفافیت ذاتی خود همواره در کانون توجهات قرار دارد.
این توجهات باعث میشوند تا برای بررسی پیوسته وضعیت این بازار نیازمند ابزارهای گوناگونی باشیم که یکی از آنها شاخص است. اهمیت شاخص به حدی است که از آن با عنوان دماسنج اقتصادی یاد میشود به عبارت دیگر با مشاهده شاخص و روند آن امکان تعیین وضعیت و اظهار نظر درباره اقتصاد یک کشور را داریم.
شاخص میانگین با وزن یا بیوزن از روند قیمت یا سود تقسیمی و یا ترکیبی از هر دوی آنها بر روی مجموعهای از سهام میباشد که به صورت هندسی یا ساده محاسبه میشوند.
دو نکته مهم در این تعریف آن است که اولا شاخص بنا به روش محاسبه و وزن دهی میتواند اعداد متفاوتی داشته باشد که نتیجتا تفسیر آنها از یکدیگر متفاوت خواهد بود ثانیا شاخص بر روی هر مجموعهای از سهام قابل تشکیل است.
نقطه مشترک دو مورد مذکور این است که به علت تفاوت در هدف تحلیلگران و سایر مخاطبین ایجاد شدهاند که نهایتا منجر به تحلیل و سنجش تخصصی و دقیقتر هر بخش از بازار میشوند و هیچکدام ذاتا بر دیگری برتری ندارند.
بنابراین شاخصهای متنوعی نظیر شاخص کل، شاخص بازار اول و دوم فرابورس، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ در تمامی تایمفریمها محاسبه میشوند و در تمامی سایتهای ارائه دهنده اطلاعات مالی قرار میگیرند لازم به ذکر است در مقالهای تحت عنوان “آشنایی با شاخص بورس” اطلاعات بیشتری درباره انواع شاخصها و نحوه محاسبه آنها ارائه شده است.
شکل زیر نمودار شاخص کل در بازه زمانی شهریور ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۹ و تایمفریم هفتگی میباشد. در شکل دو خط آبی و قرمز را مشاهده میکنید که به ترتیب نشان دهنده روند اصلاح شاخص بورس و روند نزولی آن میباشند که در ادامه درباره تفاوتهای آنها صحبت خواهد شد.
علت مهم بودن شاخص
سرمایهگذاری در هر سطحی، چه به صورت شخصی یا حرفهای باید با تمام سایر فرصتهای سرمایهگذاری مقایسه شود تا هزینه فرصت سرمایهگذاری مشخص شود.
برای مثال یکی از استراتژیهای مرسوم سرمایهگذاری که با ریسک بسیار پایینی در بازار سرمایه همراه است ایجاد پرتفویی دقیقا مشابه با بازار میباشد به دین صورت افراد به اندازه میزان افزایش یا کاهش شاخص سود یا زیان میکنند.
مرسومترین ابزار برای پیادهسازی این استراتژی صندوقهای شاخصی میباشند. متخصصان علم مالی تایید کردهاند که چنین استراتژی در بازاری که در نهایت کارایی خود قرار دارد بیشترین سود را حاصل میکند اما از آنجایی که هیچگاه هیچ بازاری به نهایت کارایی نمیرسد و گاه فرصتهایی وجود دارند که می توانند سودهای بزرگتری از سود شاخص حاصل کنند پس از شاخصها برای مقایسه هزینه فرصتها و استراتژیها با یکدیگر استفاده می شود.
از سوی دیگر شاخص در محاسبات مالی به عنوان ابزار سنجش ریسک سیستماتیک است. در یک دسته بندی مرسوم و متداول ریسک را به دو دسته سیستماتیک و غیرسیستماتیک طبقه بندی میکنند. ریسک سیستماتیک آن عوامل ریسکی است که مختص خود شرکت یا صنعت میباشد و با تنوع سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف از بین نمیرود.
ریسک غیرسیستماتیک عوامل کلانی هستند که در آن واحد بر روی همه شرکتها و صنایع تاثیرگذار است. مثلا ریسک منابع انسانی، آتش سوزی یا تغییر قیمت ارز که درصد اهمیت آن با توجه به فعالیت از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است اما عوامل ریسکی مانند جنگ، بیماریهای پندمیک، رکود، بیکاری و تورم تقریبا در همه شرکتها به یک اندازه موجود و تاثیرگذار میباشد و با متنوع سازی از بین نمیرود.
بنابراین بازار به عنوان متنوعترین پرتفوی ممکن بدون ریسک غیرسیستماتیک در نظر گرفته میشود و هر عددی که به عنوان ریسک بازار معرفی شود ریسک سیتماتیک است از این رو با مقایسه مقادیر آن با ریسک هر پرتفویی میتوانیم میزان ریسک غیرسیستماتیک آن پرتفوی را بسنجیم و هوشمندانهتر سرمایهگذاری کنیم.
تعریف پدیده اصلاح شاخص بورس
تا اینجا با خود شاخص و ماهیت آن آشنا شدیم و اکنون میدانیم بورسها دارای شاخصهای متعددی هستند و منظور از آنچه که به عنوان شاخص بورس مصطلح شده است، میانگین سهام تمامی شرکتهای حاضر در بورس میباشد پس بنا به ماهیت میانگینی آن هر عامل تاثیرگذار بر روی سهمهای تشکیل دهندهاش بر خود شاخص تاثیرگذار است.
برای مثال در سطح کلان و بلندمدت نرخ دلار، نرخ تورم و عرضه و تقاضا را سه عامل اصلی تاثیرگذار بر بورس تهران میدانند از این رو با افزایش هر یک از آنها قیمت سهمها افزایش و نتیجتا شاخص افزایش پیدا میکند.
یا در سطح خرد و کوتاهمدت مجامع و تقسیم سودنقدی باعث افتی در قیمت سهمها میشود از این رو در ماههایی از سال مانند اسفند که تعداد مجامع شرکتها زیاد است شاخص دچار افت و کاهش میشود.
یکی از عوامل در سطح خرد و میانمدت اصلاح روند حرکت قیمت سهام میباشد که نتیجتا منجر به اصلاح شاخص میشوند.
برای این پدیده مباحثی نظیر پرایساکشن، الگو فیبوناچی و روانشناسی معاملات که دو مورد اول زیرمجموعه مباحث تحلیل تکنیکال می باشند توجیهاتی ارائه میکنند. بنا به توضیحات آنها سهم در طی حرکت صعودی یا نزولی خود در بعضی از نقاط که دارای شرایط خاصی است بر خلاف روند قالب حرکت میکند به طوری که اگر آن شرایط خاص را در نظر نگیریم میتوانیم بگوییم که روند حرکت قیمت سهام تغییر کرده است.
در شکل زیر نمودار فرضی روند حرکت قیمت یک سهم نمایش داده شده است که در آن موجهای اصلاحی با رنگ آبی مشخص شدهاند لازم به ذکر است موج قرمز رنگ اصلاحی نیست بلکه آغازگر روند نزولی میباشد زیرا شرایط فیبوناچی که در ادامه توضیح داده میشود را رعایت نکرده است.
توجیه پدیده اصلاح از نگاه مباحث پرایس اکشن، الگو فیبوناچی و روانشناسی معاملات
نام دیگر و ملموس تر این پدیده که از دل مباحث پرایس اکشن آمده استراحت روند میباشد و از این جهت چنین نامیده میشود که حرکت سهم را تشبیه به فعالیتی کردهاند و باور دارند که اگر برای حرکت قیمت سهم تنها عامل تاثیرگذار را فشار عرضه و تقاضا در نظر بگیریم، این فشار همانند انرژی است که در نقاطی نیازمند تجدید برای ادامه حرکت میباشد.
در تکنیک فیبوناچی و مفروضات آن شرط میشود که اگر در طی حرکت یک روند ۶۱% تغییر در جهت روند داشته باشیم، ممکن است در شرایط اصلاح بوده و احتمال بازگشت به روند قبلی وجود دارد.
به طور مثال اگر فرض کنیم یک سهم در روند صعودی قرار دارد این تکنیک به سهم اجازه میدهد تا به اندازه ۶۱% روند خود افت کند و پس از آن باید در فاصله زمانی کوتاهی دوباره به روند صعودی خود بازگردد و تمام افت خود را جبران کند.
شکل زیر برشی از نمودار شاخص کل یا همان شاخص بورس در بازه زمانی خرداد ۱۳۹۷ تا انتهای اسفند ۱۳۹۷ و تایمفریم هفتگی میباشد که در آن پدیده اصلاح شاخص بورس در بازهای ۵ ماهه بین دو نقطه نارنجی و بنفش با ابزار فیبوناچی شناسایی شده است و علت آن است که در این بازه زمانی تنها ۳۸% خلاف جهت روند قبلی خود حرکت کرده است.
به عبارت دیگر شاخص در ابتدای خرداد ۱۳۹۷ تا ابتدای مهر ۱۳۹۷ روند اصلی و غالب صعودی داشته و بعد از آن تا ابتدای اسفند ۱۳۹۷ به علت ۳۸% حرکت در جهت خلاف روند قبلی خود در موج اصلاحی نزولی قرار گرفته و پس از آن مجددا به روند صعودی خود بازگشته است. اولین روند صعودی و روند اصلاحی ذکر شده به ترتیب بین دو نقطه نارنجی و دو نقطه نارنجی بنفش قرار دارند.
توجیه روانشناسی معاملات این است که بازار متشکل از مجموعه بسیار بزرگی از خریداران و فروشندگان است که با تحلیلها، اهداف و شخصیتهای متفاوتی معامله میکنند از این رو در یک روند صعودی یا نزولی قطعی و پرقدرت بلند مدت، تغییر روندهای کوتاه مدت اجتناب ناپذیر است.
از طرفی در علم مالی نظریههای دیگری مانند نظریه گام تصادفی وجود دارد که توجیهای برای این پدیده ندارد و آن چه که به عنوان اصلاح خوانده میشود را صرفا احتمالی در حرکت روند سهم میداند.
جمع بندی
شاخص ها به خاطر اهمیتی که دارند مورد توجه طیف وسیعی از سرمایهگذاران و غیرسرمایهگذاران قرار دارند. همه آنها در اولین گام به دنبال بررسی وضعیت اقتصادی از روی شاخص هستند بنابرین کوچکترین افت و خیزی در آن بسیار جلب توجه میکند حتی اگر این افت و خیزها الگوهایی تکرار شونده و معمولی باشند.
یکی از این الگوها اصلاح روند است که از آن به عنوان اصلاح شاخص بورس یاد میشود. با توجه به آنچه که گفته شد اکنون میدانیم که چرا سهمها و نتیجتا شاخصها اصلاح میکنند.
تصمیم منطقی در زمان اصلاح بستگی به اهداف و نوع سرمایهگذاری دارد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. عدهای ممکن است به اصلاحات کاری نداشته باشند و صرفا آن را جهت تمیز دادن از سیگنال آغازین یک روند نزولی بررسی کنند.
برخی دیگر ممکن است در اصلاحات با توجه به موقعیت و ابزار خود شروع به معامله کنند. همه چیز به استراتژی خود معاملهگر بستگی دارد تنها باید خاطر نشان کرد که شاخص معلول و تاثیرپذیر از سهام های تشکیل دهنده آن است از این رو اصلاح شاخص امری اجتناب ناپذیر است و سرمایه گذار آگاه باید نسبت به آنها واکنش منطقی داشته باشد.
امیدواریم با مبحث اصلاح شاخص بورس آشنا شده باشید و برایتان کاربرد داشته باشد.