اصول حسابداری چیست؟ معنا، اهمیت و انواع آن
حسابداری یکی از بخشهای مهم هر کسب و کاری است که تمام تصمیمات مالی بر اساس آن اتخاذ میگردد. ثبت و حسابداری تراکنشهای مالی نه تنها برای پیگیری درآمد و هزینههای شرکت، بلکه برای درک کلی از سلامت و عملکرد مالی آن نیز ضروری است؛ با این حال، اگر دانش درستی از اصول حسابداری نداشته باشید، ثبت صحیح تراکنشها و تحلیل مؤثر صورتهای مالی برایتان دشوار خواهد بود.
در این مطلب از مجله مکتوب، ما به شما جزئیات کاملی در مورد اصول حسابداری و اهمیت آنها برای تحلیل مالی ارائه خواهیم داد.
اصول حسابداری چیست؟
اصول حسابداری مجموعهای از قواعد و رهنمودهای مشترک است که برای ثبت و گزارش تراکنشهای مالی به کار میرود تا در نهایت به تهیه صورتهای مالی دقیق منجر شود. این اصول، چارچوبی بنیادین برای تهیه و ثبت اطلاعات مالی به منظور تحلیل مناسب به شمار میروند. همچنین، این اصول با عنوان «اصول حسابداری پذیرفتهشده به طور عموم» یا به اختصار «GAAP» نیز شناخته میشوند.
اهداف اصولهای حسابداری
این اصول دارای دو هدف اصلی هستند:
- تضمین انسجام و صحت: با پیروی از این رهنمودها، حسابداران میتوانند اطمینان حاصل کنند که صورتهای مالی به روشی یکسان تهیه میشوند و امکان مقایسه آسان بین شرکتهای مختلف و دورههای زمانی گوناگون را فراهم میآورند. این انسجام، درک سلامت مالی یک شرکت را برای سرمایهگذاران و سایر ذینفعان تسهیل میکند.
- ارتقای کیفیت اطلاعات مالی: اصولها به جلوگیری از اشتباهات و تناقضات در دادههای مالی کمک میکند. این امر، قابلیت اتکای کلی اطلاعات را افزایش داده و آنها را برای تصمیمگیریهای مالی مفیدتر میسازد.
به بیان سادهتر، این اصول مانند یک زبان مشترک برای حسابداران عمل کرده و تضمین میکنند که همه افراد، اطلاعات مالی را به شیوهای یکسان تفسیر و ارائه نمایند. این انسجام، مزایای متعددی را به همراه دارد:
- کاهش ریسک تقلب: گزارشگری مالی شفاف و یکنواخت به شناسایی هرگونه نشانه هشداردهندهای که ممکن است نشاندهنده فعالیتهای متقلبانه باشد، کمک میکند.
- شفافیت بیشتر: سرمایهگذاران و سایر ذینفعان میتوانند با مقایسه صورتهای مالی در طول زمان، تصویری واضح از عملکرد مالی یک شرکت به دست آورند.
- تصمیمگیری بهتر: ذینفعان با دسترسی به اطلاعات مالی قابل اتکا و یکنواخت، میتوانند تصمیمات آگاهانهتری در مورد شرکت بگیرند.
اهمیت اصول حسابداری
اصول حسابداری به دلایل متعددی برای یک کسب و کار حیاتی تلقی میشوند که این دلایل در زیر فهرست شدهاند:
- تهیه صورتهای مالی دقیق، یکنواخت و مفید: این اصول چارچوبی را برای ثبت و گزارش هزینهها، درآمدها، داراییها، بدهیها، سود و زیان به طور کامل و به نحوی قابل اتکا برای تحلیلهای مالی، فراهم میکنند.
- مقایسه آسان اطلاعات مالی: قواعد حسابداری به مقایسه آسان صورتهای مالی و اطلاعات مالی بین شرکتهای مختلف و دورههای زمانی گوناگون کمک میکند.
- شفافیت مالی: اصول حسابداری، شفافیت در نظام مالی را تضمین میکند و امکان تشخیص کارآمد هرگونه تقلب مالی را فراهم میسازد.
- تحلیل و تصمیمگیری سرمایهگذاران: این اصول به سرمایهگذاران امکان میدهند تا اطلاعات کلیدی را برای تحلیل و ارزیابی جهت اتخاذ تصمیمات مالی، تجزیه و تحلیل و جمعآوری کنند.
انواع اصول حسابداری
اصول حسابداری مختلفی وجود دارد که حسابداران و سرمایهگذاران برای اجرای فرآیندهای مالی مناسب و تصمیمگیری آگاهانه از آنها پیروی میکنند. در ادامه فهرستی از این اصول ارائه شده است:
١. اصل devenged (دِوِنگد) یا اصل تحقق درآمد و هزینه
این اصل درآمدها و هزینهها را زمانی به رسمیت میشناسد که به ترتیب کسب یا مصرف شده باشند، صرف نظر از زمان تبادل وجه نقد. این اصل تضمین میکند که وضعیت و عملکرد مالی یک شرکت در هر لحظه به طور مناسب در صورتهای مالی آن منعکس شود.
۲. اصل احتیاط
اصل احتیاط به حسابداران دستور میدهد در شناسایی سودهای بالقوه محتاط باشند و تنها زمانی آنها را به رسمیت بشناسند که محقق شدهاند، در حالی که زیانهای بالقوه را به محض محتمل شدن شناسایی کنند. این اصل از اصول حسابداری از گزارشگری بیش از حد خوشبینانه جلوگیری کرده و موجب احتیاط بیشتر در صورتهای مالی میشود.
۳. اصل بهای تمام شده
طبق اصل بهای تمام شده، داراییها برای اولین بار با بهای تاریخی خود ثبت میشوند تا بر قابلیت اتکا و بیطرفی گزارشگری مالی تأکید شود. ممکن است در آینده برای استهلاک یا کاهش ارزش داراییها تعدیلاتی صورت گیرد، اما این اصل بر ارزش واقعی معاملات اولویت میدهد.
۴. اصل تحقق درآمد
این اصل حکم میکند که درآمد زمانی باید به رسمیت شناخته شود که هم کسب شده و هم قابل وصول باشد. این اصل اطمینان میدهد که درآمد زودتر از موعد شناسایی نمیشود و ارزش واقعی که یک شرکت ایجاد کرده است را منعکس میکند.
۵. اصل شخصیت مستقل واحد اقتصادی
اصل شخصیت مستقل واحد اقتصادی، تمایز قائل شدن بین دارایی و بدهیهای شخصی و تجاری را الزامآور میکند. این اصل شرکت را به عنوان یک واحد حسابداری جداگانه در نظر میگیرد و از ترکیب کردن داراییها و بدهیهای شخصی و شرکتی جلوگیری کرده و شفافیت مالی را بهبود میبخشد.
۶. اصل ثبات رویه
اصل ثبات رویه، استفاده یکنواخت از روشهای حسابداری را از یک دوره به دوره دیگر تشویق میکند. این اصل امکان مقایسه صورتهای مالی را در طول زمان تسهیل کرده و به ذینفعان اجازه میدهد تا روندها را تحلیل و تصمیمات آگاهانه بگیرند.
۷. اصل عینیت
طبق اصل عینیت، اطلاعات مالی باید قابل اعتماد و عاری از هرگونه پیشداوری باشد. این اصل بر لزوم تکیه بر شواهد عینی به جای قضاوتهای انسانی برای اطمینان از قابلیت اعتماد دادههای مالی تأکید میکند.
۸. اصل تداوم فعالیت
اصل تداوم فعالیت فرض میکند که یک شرکت به طور نامحدود به فعالیت خود ادامه خواهد داد، مگر اینکه شواهد قابل توجهی خلاف آن وجود داشته باشد. این اصل به ارزشگذاری داراییها و بدهیها به گونهای امکان میدهد که انگار تجارت به فعالیت خود ادامه خواهد داد که منجر به گزارشگری مالی واقعبینانه میشود.
٩. اصل تطابق
این اصل از اصول حسابداری بر این مفهوم استوار است که زمانی که درآمد را ثبت میکنید، باید همهی هزینههای مرتبط را نیز به طور همزمان ثبت کنید؛ بنابراین، موجودی کالا را در همان زمانی که درآمد حاصل از فروش آن اقلام موجودی را ثبت میکنید، به بهای تمام شدهی کالای فروش رفته منظور مینمایید.
به طور مشابه، زمانی که صورتحسابهایی را برای مشتریان صادر میکنید، در همان زمان، ذخیرهای برای مطالبات مشکوکالوصول ایجاد میکنید، به این منظور که انتظار میرود بخشی از این صورتحسابها پرداخت نشود. این اصل، یکی از ارکان اصلی روش تعهدی در حسابداری است. روش نقدی از اصل تطابق پیروی نمیکند.
١٠. اصل اهمیت
این اصل بر این مفهوم استوار است که اگر عدم ثبت یک تراکنش در سوابق حسابداری، فرآیند تصمیمگیری خوانندهی صورتهای مالی شرکت را تحتالشعاع قرار دهد، باید آن تراکنش را ثبت کنید. این یک مفهوم نسبتاً مبهم است که اندازهگیری آن دشوار بوده و به همین دلیل، برخی از حسابداران وسواسی، حتی کوچکترین تراکنشها را نیز ثبت میکنند.
١١. اصل واحد پولی
این اصل بر این مفهوم استوار است که یک کسب و کار فقط باید تراکنشهایی را ثبت کند که میتوان آنها را با واحد پولی بیان کرد؛ بنابراین، ثبت خرید یک دارایی ثابت به اندازهی کافی آسان است، زیرا با قیمت مشخصی خریداری شده است، در حالی که ارزش سیستم کنترل کیفیت یک کسب و کار ثبت نمیشود. این مفهوم، یک کسب و کار را از برآورد بیش از حد در تعیین ارزش داراییها و بدهیهایش باز میدارد.
١٢. اصل قابلیت اتکا
این اصل بر این مفهوم استوار است که فقط باید آن تراکنشهایی را ثبت کنید که میتوان آنها را اثبات کرد. به عنوان مثال، صورتحساب یک عرضهکننده، مدرکی محکم برای ثبت یک هزینه است. این مفهوم برای حسابرسان از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا آنها دائماً به دنبال شواهدی برای تأیید تراکنشها هستند.
١٣. اصل شناسایی درآمد
این اصل بر این مفهوم استوار است که شما فقط باید زمانی درآمد را شناسایی کنید که فرآیند کسب درآمد به طور قابلتوجهی توسط کسب و کار تکمیل شده باشد. افراد زیادی در حاشیهی این مفهوم دور زدهاند تا مرتکب تقلب در گزارشدهی شوند، به همین دلیل، نهادهای استانداردگذار مختلف، حجم عظیمی از اطلاعات را در مورد آنچه که تشکیلدهندهی شناسایی صحیح درآمد است، توسعه دادهاند.
١٤. اصل دورهی مالی
این اصل بر این مفهوم استوار است که یک کسب و کار باید نتایج عملیات خود را در طی یک دورهی زمانی استاندارد گزارش دهد. این اصل ممکن است به عنوان آشکارترین اصل در بین تمام اصول حسابداری به نظر برسد، اما هدف آن ایجاد مجموعهای استاندارد از دورههای قابلمقایسه است که برای تجزیه و تحلیل روندها مفید است.
این اصول در تعدادی از چارچوبهای حسابداری گنجانده شدهاند که از آنها، استانداردهای حسابداری نحوهی رسیدگی و گزارشدهی تراکنشهای تجاری را حکم میکنند.
درک اصول حسابداری پیش از اجرای فرآیندهای حسابداری در یک کسب و کار، از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر به ردیابی صحیح امور مالی و حفظ شفافیت رویدادهای مالی کمک میکند. حتی اگر یک حسابدار تازهکار هستید، اطمینان حاصل کنید که درک درستی از انواع و ویژگیهای اصول حسابداری دارید تا از بروز خطا در ثبتهای مالی و ارائهی نتایج دقیق، جلوگیری کنید.
ویژگیهای اصول حسابداری
پیش از آن که انواع مختلف اصول حسابداری را در فرآیندهای حسابداری خود پیادهسازی کنید، درک ویژگیهای این اصول اهمیت دارد.
این ویژگیها به شرح زیر هستند:
- ایجاد یکپارچگی و فهم آسان: مجموعهی این قواعد بر ایجاد یکپارچگی و سهولت در درک انواع اطلاعات حسابداری تمرکز دارد.
- عدم ایستا بودن: ماهیت اصول حسابداری ایستا نیست. این اصول ممکن است با گذشت زمان و بر اساس تغییرات در قوانین دولتی، رویههای تجاری و نیازهای استفادهکنندگان از صورتهای مالی، دچار تغییر شوند.
- بنا به دلایل و تجربیات خاص پدید میآیند: اصول حسابداری بر پایهی منطق و تجربیات شکل میگیرند. آنها میتوانند در سناریوهای تجاری متفاوت، متغیر بوده و کاربردی جهانی نداشته باشند.
اصول حسابداری همچنین دارای سه مشخصه منحصر به فرد هستند که در ادامه به آنها میپردازیم:
۱. مفید بودن: یک اصل پذیرفتهشده عمومی حسابداری (GAAP) تنها در صورتی مفید یا مرتبط تلقی میشود که نیازهای کاربران خود را برآورده کند. این اصول، اطلاعات ضروری و مورد نیاز حسابداران یا ذینفعان را در اختیارشان قرار میدهند.
۲. عملی بودن: اصول حسابداری به طور عملی قابل اجرا هستند. اگر هزینهای به طور مداوم در حال تغییر باشد، مثلاً به دلیل نوسانات قیمت بازار، نشان دادن آن در دفاتر برای حسابداران دشوار خواهد بود. به همین دلیل، قواعد حسابداری در این زمینه نسبتاً انعطافپذیر هستند.
۳. عینیت: هر قانونی را میتوان به طور عینی توجیه کرد، به شرطی که بر مبنای ارقام و حقایق دقیق استوار باشد. هنگام ثبت ارقام حسابداری در دفاتر، نباید هیچ گونه سوگیری شخصی یا تأثیرات بیرونی وجود داشته باشد؛ در صورت وجود چنین مواردی، مفید بودن این مقادیر محدود شده و ممکن است مطابق با الزامات کسب و کار نباشد.
محدودیتهای اصول حسابداری
اگرچه اصول حسابداری در فرآیند حسابداری اهمیت دارند، اما این قواعد دارای محدودیتهایی هستند که میتوانند بر ثبتهای مالی شرکت تأثیر بگذارند. برخی از محدودیتهای اصلی اصول حسابداری عبارتند از:
- محدودیت به اندازهگیری با ارزش پولی: ثبتهای حسابداری تنها با ارزش پولی اندازهگیری میشوند. برخی رویدادها میتوانند بر وضعیت مالی یک کسب و کار تأثیر بگذارند، اما اگر این تأثیر به صورت پولی قابل اندازهگیری نباشد، در حسابداری لحاظ نمیشوند.
- محدودیت به بهای تمامشده تاریخی: اصول حسابداری بر اساس «ارزش زمانی پول» عمل کرده و بر بهای تمامشده تاریخی استوار هستند. این قاعده، تغییرات جاری در ارزشها را نادیده میگیرد که میتواند باعث عدم نمایش صحیح وضعیت مالی شود.
- محدودیت به رویدادهای گذشته: تنها رویدادهای گذشته قابل ثبت در حسابداری هستند. در برخی موارد، اصول پذیرفتهشدهی حسابداری (GAAP) چارچوبی را برای ثبت و حسابداری رویدادهای آینده که میتوانند بر وضعیت مالی کسب و کار تأثیر بگذارند، ارائه نمیدهند.
- اولویت دادن به شکل بر محتوا: یکی از محدودیتهای کلیدی اصول حسابداری، اهمیت قائل شدن به «شکل» بر «محتوا» است. این بدان معناست که در هنگام تهیهی صورتهای مالی، بر فرمها و جداول تأکید میشود و نه بر توضیح اطلاعات اساسی.
GAAP چیست؟
اصول پذیرفتهشدهی عمومی حسابداری (GAAP) ترکیبی از استانداردهای معتبر تعیینشده توسط هیئتهای سیاستگذاری و روشهای رایج برای ثبت و گزارشدهی اطلاعات مالی است. GAAP موضوعاتی مانند شناسایی درآمد، طبقهبندی ترازنامه و اهمیت (مادی بودن) را پوشش میدهد.
هدف نهایی GAAP اطمینان از کامل بودن، ثبات و قابلیت مقایسهی صورتهای مالی یک شرکت است. این امر تحلیل و استخراج اطلاعات مفید از صورتهای مالی را برای سرمایهگذاران آسانتر میکند، از جمله دادههای روند طی دورهای خاص. همچنین مقایسهی اطلاعات مالی بین شرکتهای مختلف را تسهیل میبخشد.
GAAP را میتوان با حسابداری به روش «پیشبینیشده» (پروفرما) که یک روش گزارشگری مالی غیر GAAP است، مقایسه کرد. در سایر کشورها، معادل GAAP در ایالات متحده، «استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی» (IFRS) است. IFRS در حال حاضر در ۱۶۸ حوزهی قضایی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
پیروی از GAAP
اصول پذیرفتهشدهی عمومی حسابداری (GAAP) همچنین در تهیهی صورتهای مالی توسط نهادهای دولتی به کار میرود. طبق گفتهی بنیاد حسابداری مالی (Financial Accounting Foundation)، هر ۵۰ ایالت آمریکا از GAAP پیروی میکنند و بسیاری از آنها، الزام میکنند که نهادهای محلی مانند شهرستانها، شهرها، بخشها و مناطق آموزشی نیز از آن تبعیت نمایند.
انطباق با GAAP
اگر سهام یک شرکت به صورت عمومی معامله شود، صورتهای مالی آن باید از قوانین تعیینشده توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) پیروی کند. SEC الزام میکند که شرکتهای سهامی عام در ایالات متحده به طور مرتب صورتهای مالی مطابق با GAAP را ارائه دهند تا بتوانند به طور عمومی در بورس اوراق بهادار ثبتشده باقی بمانند.
رعایت GAAP از طریق اظهارنظر مناسب حسابرس که ناشی از حسابرسی خارجی توسط یک موسسهی حسابداری رسمی (CPA) است، تضمین میشود.
اگرچه برای شرکتهای غیر سهامی عام الزامی نیست، اما GAAP از دیدگاه وامدهندگان و طلبکاران مطلوب تلقی میشود. اکثر موسسات مالی، هنگام صدور وامهای تجاری، صورتهای مالی سالانه مطابق با GAAP را به عنوان بخشی از تعهدات بدهی، الزام میکنند. در نتیجه، اکثر شرکتها در ایالات متحده از GAAP پیروی میکنند.
در صورتی که صورتهای مالی با استفاده از GAAP تهیه نشده باشد، سرمایهگذاران باید محتاط باشند. بدون GAAP، مقایسهی صورتهای مالی شرکتهای مختلف حتی در یک صنعت، بسیار دشوار خواهد بود و مقایسهی دقیق (مقایسهی سیب با سیب) را غیرممکن میسازد. برخی از شرکتها ممکن است هنگام گزارش نتایج مالی خود از معیارهای GAAP و غیر GAAP به طور همزمان استفاده کنند. مقررات GAAP الزام میکند که معیارهای غیر GAAP در صورتهای مالی و سایر افشاهای عمومی، مانند بیانیههای مطبوعاتی، شناسایی شوند.
GAAP در مقابل IFRS
همانطور که در بالا ذکر شد، «استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی» (IFRS) که توسط هیئت بینالمللی استانداردهای حسابداری (IASB) تعیین میشود، جایگزینی برای GAAP است که در سراسر جهان به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد.
در نحوهی ثبت حسابداری با GAAP در مقایسه با IFRS، برخی تفاوتهای مهم وجود دارد. یکی از مسائل اصلی، نحوهی «ارزشگذاری موجودی کالا» است. قوانین IFRS استفاده از روش حسابداری موجودی کالا با «روش آخرین ورودی، اولین خروجی (LIFO)» را ممنوع میکند، در حالی که قوانین GAAP این روش را مجاز میداند. هر دو سیستم روش «اولین ورودی، اولین خروجی (FIFO)» و «میانگین موزون» را مجاز میدانند.
هیئت بینالمللی استانداردهای حسابداری (IASB) و هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) از سال ۲۰۰۲ در حال تلاش برای «همگرایی IFRS و GAAP» هستند.
به دلیل پیشرفتی که در این همکاری به دست آمده است، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) در سال ۲۰۰۷ الزام برای شرکتهای غیر آمریکایی ثبتشده در آمریکا را برای مطابقت گزارشهای مالی خود با GAAP در صورتی که حسابهایشان قبلاً با IFRS مطابقت داشته باشد، لغو کرد. این یک دستاورد بزرگ بود، زیرا قبل از این ح حکم، شرکتهای غیر آمریکایی که در بورسهای آمریکا معامله میکردند، باید صورتهای مالی مطابق با GAAP ارائه میدادند.
با توجه به نیاز فزایندهی شرکتها برای فعالیت در بازارهای جهانی و انجام عملیات در سراسر جهان، استانداردهای بینالمللی حتی در ایالات متحده، به بهای کاهش محبوبیت GAAP، در حال محبوبیت روزافزون هستند. تقریباً تمام شرکتهای S&P 500 تا سال ۲۰۱۹ حداقل یک معیار غیر GAAP را در صورتهای مالی خود گزارش کردهاند.
از آنجایی که بخش بزرگی از جهان از استاندارد IFRS استفاده میکند، همگرایی با IFRS میتواند مزایایی برای شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاران به طور یکسان داشته باشد.
کجا از اصول پذیرفتهشدهی عمومی حسابداری (GAAP) استفاده میشود؟
اصول پذیرفتهشدهی عمومی حسابداری (GAAP) عمدتاً در ایالات متحده به کار میرود، در حالی که استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) در سطح بینالمللی کاربرد گستردهتری دارد.
چرا GAAP اهمیت دارد؟
GAAP از آن جهت اهمیت دارد که به حفظ اعتماد در بازارهای مالی کمک میکند. اگر GAAP وجود نداشت، سرمایهگذاران در مورد اعتماد به اطلاعاتی که شرکتهای سهامی عام به آنها ارائه میدهند، تردید بیشتری به خود راه میدادند. بدون این اعتماد، ممکن است شاهد معاملات کمتری باشیم که به طور بالقوه منجر به هزینههای بالاتر معاملات و اقتصادی ضعیفتر میشود. GAAP همچنین با آسانتر کردن مقایسهی دقیق (مقایسهی سیب با سیب) بین یک شرکت و شرکت دیگر، به سرمایهگذاران در تجزیه و تحلیل شرکتها کمک میکند.
معیارهای غیر GAAP چیست؟
با وجود الزامات GAAP، شرکتها همچنان مجاز به ارائهی برخی ارقام بدون رعایت این الزامات هستند، به شرطی که به طور واضح مشخص کنند که آن ارقام مطابق با GAAP نیستند. گاهی اوقات شرکتها زمانی که معتقدند قوانین GAAP به اندازهی کافی انعطافپذیر نیستند که بتواند ظرافتهای خاصی را در مورد عملیات آنها به تصویر بکشد، از این روش استفاده میکنند. در چنین شرایطی، آنها ممکن است علاوه بر سایر افشاهای الزامی تحت GAAP، معیارهای غیر GAAP ویژهای را نیز ارائه دهند. با این حال، سرمایهگذاران باید نسبت به معیارهای غیر GAAP بدبین باشند، زیرا گاهی اوقات میتوان از آنها به شیوهای گمراهکننده استفاده کرد.
در حالی که قوانین تعیینشده تحت GAAP برای بهبود شفافیت در صورتهای مالی تلاش میکنند، اما این قوانین تضمین نمیکنند که صورتهای مالی یک شرکت عاری از هر گونه خطا یا حذف عمدی برای گمراه کردن سرمایهگذاران باشد. فضای زیادی برای حسابداران سودجو وجود دارد که با استفاده از GAAP، ارقام را تحریف کنند؛ بنابراین، حتی زمانی که یک شرکت از GAAP استفاده میکند، همچنان باید صورتهای مالی آن را با دقت زیر نظر داشته باشید.
چرا باید اصول اولیه حسابداری را برای کسب و کار خود بیاموزید؟
ثبات رویه، قابلیت اتکا و دقت. این سه مورد، از کلیدیترین دلایل استفاده از برخی اصول اولیهی حسابداری در کسبوکار کوچک شما هستند. پایبندی به اصولی که در این مطلب به آنها پرداختیم، میتواند به شرکتها در رعایت استانداردهایی که بسیاری انتظار دارند از آنها تبعیت شود، کمک کند. اصول حسابداری مجموعهای از قواعد شناختهشده هستند که روشهای مالی مناسب را هدایت میکنند. این اصول باعث میشوند تفسیر دقیق دادههای مالی و تعیین سلامت یک کسبوکار آسانتر شود. علاوه بر این، آنها میتوانند به جلوگیری از فعالیتهای متقلبانه و سایر مسائلی که کسبوکارها اغلب با آنها مواجه هستند، کمک کنند.
کلام پایانی
به طور کلی، درک اصول حسابداری پیش از اجرای فرآیندهای حسابداری در یک کسب و کار، اهمیت دارد. این امر به ردیابی صحیح امور مالی و حفظ شفافیت رویدادهای مالی کمک میکند. حتی اگر یک حسابدار تازهکار هستید، اطمینان حاصل کنید که درک درستی از انواع و ویژگیهای اصول حسابداری داشته باشید تا از بروز خطا در ثبتهای مالی و ارائهی نتایج دقیق، جلوگیری کنید.
اگر به فکر یادگیری اصول حسابداری به صورت کامل و حرفهای هستید، پیشنهاد ما به شما استفاده از دورههای آموزش حسابداری مکتب خونه است. در مکتب خونه انواع دوره آموزش حسابداری با قابلیت ارائه گواهینامه در پایان دوره موجود است.
منابع: