مبانی هنرهای تجسمی چیست

منظور از مبانی هنرهای تجسمی چیست؟
درباره مبانی هنرهای تجسمی و کاربرد آنها در ارائه هنرهای بصری چه میدانید؟ آنچه که امروزه در دنیای پیرامون ما و همچنین صنعت زیبایی و هنر جایگاهی برای خود پیدا کرده و خود را در قالب هنرهای تجسمی معرفی میکند مواردی است که شامل طراحی، نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی و تمامی هنرهایی که دارای جلوههای بصری بوده و با تصاویر سروکار دارند. در ادامه با ما در مطلب شکل در مبانی هنرهای تجسمی چیست همراه باشید.
از این رو برای خلق هریک از این آثار و نیز درک صحیح و هوشمندانه ای از آنها شناخت اصول و مبانی هنرهای تجسمی ضرورت پیدا میکند. این مبانی که به قواعد و الفبای تخصصی در شناخت و درک انواع هنرهای تجسمی و بصری تعریف شده است یادگیری آنها تا حد قابل ملاحظه ای به ما در درک جهان تصویری یا همان بصری کمک شایانی میکند.
چنانچه شما هم به عنوان هنرجویان تازه نفس و نوپایی که هنرهای تجسمی را به عنوان مهم ترین و کاربردیترین آثار در صنعت هنر میشناسید و قصد دارید همه آنچه را مربوط به این قلمرو میباشد به بهترین شکل ممکن در معرض نمایش قرار دهید در قدم اول بایستی درک صحیحی از مبانی هنرهای تجسمی و جسارتهای وابسته به آن پیدا کنید.

به همین منظور ما در این بخش از مقاله خود تصمیم گرفتیم تا با شرح جزئیات کامل از مبانی هنرهای تجسمی، عناصر و تأثیر آن بر کیفیت نیروهای بصری، شما را بیشتر با این موضوع مهم و مبرهن آشنا سازیم. در ادامه مطلب همراه ما باشید.
مفهوم اصلی مبانی هنرهای تجسمی چیست؟
در حالت کلی مبانی هنرهای تجسمی که در اصطلاح مبانی هنرهای بصری نیز نام دارد به اصول و قواعدی گفته میشود که با یادگیری و پیاده سازی آنها بر روی هنرهایی که حس بینایی را تحریک میکنند باعث میشود تا هر یک از عناصر تشکیل دهنده این هنرها با یکدیگر روابط فعال و زندهای داشته باشند. به عبارتی ساده تر مبانی هنرهای تجسمی دقیقا همان مفهوم اساسی در خلق یک اثر تجسمی است.
از آنجایی که این مبانی به قواعد و اصول یادگیری هنرهای تجسمی تعبیر شده است لذا ممکن است یادگیری زبان آن اندکی از مبانی و اصول هنرهای کلامی دشوارتر باشد؛ اما دانستن این نکته هم برای هر یک از هنرجویان مبرهن و ضروری است که انسان در همان گام اول علائم نوشتاری به کمک تصاویر برای برقراری ارتباط با یک موضوع استفاده میکند.
به واقع هر یک از تصاویر ارائه شده در ذهن یک هنرمند موجب میگردد تا اصل موضوع به مراتب شفافتر از جنبههای دیگری اعم از توصیف آرایی، شعر، گزارش و… برایش بیان شود. این به این معنی است که هنرهای تجسمی تصورات ذهنی هر ببینده صرفه نظر از یک هنرجو را واضح تر و روشن تر از سایر انواع ارائه اطلاعات میسازد.

نگاهی به ساختار هنرهای تجسمی
آنچه که برای یک هنرجو در رابطه با یادگیری انواع هنرهای بصری و تجسمی واضح است این میباشد که نوع از هنر به مراتب بیشتر از سایر شاخهها در صنعت زیبایی و هنر وابسته به درک و فهم بیننده میباشد. به عبارتی یک هنرمند بایستی این قدرت را داشته باشد که به کمک آثار خلق شده اش با بینندگان مختلف به بهترین شکل ممکن ارتباط برقرار کرده و منظورش را به آنان منتقل نماید.
البته ناگفته نماند که زیباییها و جذابیت های هنرهای بصری آنقدر وسیع و گسترده میباشد که در بسیاری مواقع بیننده آنها محصور طرحها، اشکال و زیباییهای آن شده و از درک مطلب اصلی دور میماند؛ اما در نهایت هر کسی در هر گروه سنی میتواند با دیدن تصاویر بصری این هنرها ارتباط برقرار کرده و به فراخور ادراکی که از آنها پیدا میکند برداشت متفاوت و جداگانه ای داشته باشد.
شناخت کامل مبانی هنرهای تجسمی

به یقین شناخت کامل مبانی هنرهای تجسمی میتواند به ما در درک صحیح و سنجیده دنیای اطرافمان تأثیرگذار باشد. به ویژه برای کسانی که تصمیم گرفته اند تا این هنرهای زیبا و خلق آثار شگفت انگیز را یاد گرفته و با کمک آنها حرفه و شغلی را راه اندازی کنند. همان طور که می دانیم خلاقیت و نوآوری در مبانی هنرهای تجسمی از جایگاه ارزنده و ویژه ای برخوردار است. از طرفی هم شناخت و فهم کامل زبان ارائه شده در این هنر اصول اصلی و ضروری در مبانی هنرهای تجسمی است.
بیاید وضوح و شفافیت این اصل را با یک مثال ساده بیان کنیم. از گذشتههای دور تا به امروز انسانها نیازمند تعامل و ارتباط با یکدیگر در دنیای واقعی بوده اند و اینکه زبان وسیله مهم و اساسی برای برقراری این ارتباط معرفی شده واقعیتی انکار ناپذیر است؛ اما آنچه که مهم میباشد انتقال درست مفاهیم به کمک زبان است.

راه ارتباطی در مبانی هنرهای تجسمی چیست
شاید اندکی برایتان تعجب برانگیز باشد بدانید که یکی از متفاوت ترین، شیرین ترین و جذاب ترین راههای ارتباطی که موجبات برقراری هرچه بهتر انسان با جهان پیرامون را فراهم میسازد هنر است. از این رو به همان طریق که زبان نیازمند یادگیری از سوی انسانها است هنر نیز آموختنی میباشد.
نکته مهم دیگر در رابطه با شناخت کامل مبانی هنرهای تجسمی که دانستنها برای هر یک از هنرجویان در این زمینه لازم است این میباشد که درک و شناخت کامل هنرهای تجسمی به درک و شناخت هر یک از عناصر و متریال های هنری بستگی دارد.
به واقع بدون شناخت هر یک از آنها تا حدودی ایجاد ارتباط صحیح امکان پذیر نیست. همچنین در هنرهای بصری همان گونه که از نامش هم مشخص است چشم ها به عنوان عضو اصلی دیدن آثار، نقش مبرهنی را در شناخت اصول و مبانی آن بر عهده دارد. به گونه ای که حتی با شنیدن نام یک عنصر یا اثر خاص میتوان ویژگیهای آن را در ذهن تداعی کرد.
آشنایی با عناصر و نیروهای بصری در مبانی هنرهای تجسمی چیست

تا اینجای مطلب که درک صحیحی از مبانی هنرهای تجسمی و تاثیرات مبرهن آن در آموزش این هنر زیبا و انتقال معلومات خود به دیگران از طریق آثار خلق شده پیدا کردیم وقت آن است که با عناصر و نیروهای بصری در این اصول و مبانی نیز آشنا شویم.
یکی از کلیدی ترین و اثربخش ترین فاکتور تشکیل دهنده در مبانی هنرهای تجسمی، عناصر و نیروهای بصری می باشد. طبیعتاً آنچه که نقش و اهمیت این عنصر مهم را پررنگ می سازد عوامل تشکیل دهنده آن از قبیل شکل، رنگ، باف، روشنی و تیرگی، سطح و خطوط است.
نیروهای بصری
از این رو شناخت کامل عناصر و نیروهای بصری و همچنین یادگیری چگونگی ارائه آنها میتواند نقش بسیار مهمی را در اجرا و طراحی انواع هنرهای تجسمی ایفا کند.
از دیگر متریال های بسیار مهمی که موجبات دوام و اثربخشی هنرهای تجسمی را فراهم می آورد تعادل و هماهنگی است. از آنجایی که این بخش مهم قابل رویت نیست و تنها از طریق تجربیات یک شخص هنرمند حاصل می شود لذا بایستی به آن به عنوان موارد پر اهمیت نظیر کنتراست و تناسب توجه زیادی شود.
درک درستی از تفاوت میان دیدن و نگاه کردن هنرمندانه: این که دیدن یک اثر هنری با نگاه کردن آن بسیار متفاوت است موضوع بسیار مهمی است که از نظر یک هنرمند قابل چشم پوشی نیست. حتی ممکن است این اتفاق برای ما هم که در یک گالری و نمایشگاه هنرهای تجسمی در حال مشاهده آثار متعدد هستیم اتفاق افتاده باشد.

آیا به راستی میان ما که به عنوان یک تماشاگر معمولی تنها با نگاهی گذرا به سوی اثر و رفتن سراغ اثر بعدی میان کسانی که لحظاتی طولانی خیره به یک اثر باقی میمانند تفاوت هایی وجود ندارد؟ به واقع درک درست و هوشمندانه این تفاوت ها از فاکتورهای بسیار مهمی است که یک هنرجو را وادار به شناخت آن میکند.
منظور از نقطه در مبانی هنرهای تجسمی چیست
زمانی که در مبانی هنرهای تجسمی صحبت از نقطه به میان می آید منظور دقیقا همان چیزی است که تیرگی، روشنی و یا حتی بزرگی یک شیء را نشان داده و در عین حال قابل رویت می باشد. در حقیقت اولین و مهم ترین عنصر در مبانی هنرهای تجسمی همان نقطه است. آنچه که در شناخت این متریال مهم قابل اهمیت می باشد این است که نقطه نشان دهنده ی یک مکان در محدوه مشخص است. همچنین در شرایط خاص جلوههای متنوعی را در خود به وجود می آورد. بد نیست بدانید که در حالت کلی این فاکتور مهم به وسیلهی یک ابزار مختص به هنرهای تجسمی همانند قلم مو، مداد و یا فشار یک شیء سخت به روی یک سطح ایجاد شود.
مفهوم کادر در مبانی هنرهای تجسمی چیست
از دیگر متریال های بسیار مهم در یادگیری مبانی هنرهای تجسمی کادر یا همان چارچوب است. در واقع کادر به فضایی محدود گفته میشود که هر یک از آثار بصری را در خود جای میدهد. این چارچوب همان قالب تصویر است که در نگاه اول توجه هر بیننده ای را به خود جلب مینماید.
در حالت کلی این عنصر دارای اندازه و اشکال گوناگونی است که انتخاب هر یک از آنها به سلیقه و نیاز یک هنرمند برای جاسازی بخشی یا تمامی آثارش بستگی دارد. یک هنرمند تجسمی بایستی حتماً هماهنگی و کنتراست لازم را میان کار و اثرش هنری اش ایجاد کند. از جمله آنکه:
- میان کادر و فضای داخلی اثر خود یک رابطه منطقی و هوشمندانه ایجاد کند
- همچنین بایستی تمامی انرژی های بصری و تجسمی خارج از کادر را کنترل نموده تا به تأثیرات داخلی آن لطمه وارد نکند.
آشنایی با خط در مبانی هنرهای تجسمی
در مطالب فوق مبانی هنرهای تجسمی و شاخه های آن را با هم مرور کردیم. اکنون نوبت به آن است که به مهم ترین عنصر و متریال آن یعنی خط بپردازیم. همان طور که گفته شد مهم ترین بخش در مبانی هنرهای تجسمی خط و عوامل تشکیل دهنده آن است. به عبارتی ساده تر آنچه که طراحی تجسمی را برای بیننده آن میسر می سازد خط است.
این عنصر زمانی پدید می آید که تعداد غیر قابل مشخصی نقطه در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند که بر اثر نزدیک شدن بسیار، نتوان آن را تشکیل داد. اینجا است که رشته این نقاط به متریال بسیار مهمی به نام خط تبدیل می شود. علاوه بر مبانی هنرهای بصری، خطوط و اجزای تشکیل دهنده آن در زندگی روزمره ما هم نقش چشمگیری را ایفا می کند.

به عنوان مثال: نقوش خطی بر روی کالاها و اجناس خریداری شده، شیارهای شخم، ردیف صندلی ها در سالن اجتماعات و کنفرانس ها، همه و همه مواردی هستند که به وضوح منظورمان را از خطوط تجسمی بیان می کنند.
به جرات می توان گفت در مبانی هنر هم یکی از قاطع ترین عناصر که صریح و بدون ابهام است خط است. به گونه ای که تمامی اشکال و تصاویر با وجود آن کامل می شود.
از این رو از این عنصر مهم در هنرهای تجسمی هم بسیار به کار برده می شود. از میزان اهمیت قابل توجه آن بخش های مهم هنرهای بصری میتوان دریافت که منظور از خط در این هنر یک خط نسبی است. به این معنا که یک خط ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضا به وضوح نشان داده می شود.
دسته های مختلف در هنرهای تجسمی
به طور کلی خط در هنرهای تجسمی به دسته های زیر طبقه بندی می شود:
- خطوط عمودی: مثل تنهی درختان در طبیعت
- خطوط افقی: مثل خط افق یا پهنهی دریا
- خطوط مایل: مثل خط کنارهی کوه
- خطوط منحنی: مثل تپه ماهور در طبیعت
اگرچه انواع گوناگونی از عنصر خط در هنرهای بصری ممکن است بنا به دسته بندی بالا به پنج حالت متفاوت دیده شود. از جمله:
- ضخیم یا نازک، قوی یا ضعیف، تیره یا روشن
- به صورت خطوط باریک و یا ضخیم یکنواخت
- در مسیر دید به صورت بریده بریده یا ممتد
- به شکل زیگزاگ، شکسته یا موجی منظم یا نا منظم
در ادامه مقاله مبانی هنرهای تجسمی چیست با ما همره باشید