تاثیرگذاری بالای سینما، عاملی شدهاست برای توجه روزافزون هنرجویان، به آموزش سینما و آموزش فیلمسازی؛ از آنجایی که یک فیلمساز با اثر خود، میتواند از مرزها عبور کرده و حرف و اندیشهی خود را، حتی به کیلومترها دورتر از زادگاهش منتقل کند، آموزش صحیح فیلمسازی از اهمیت بالایی برخوردار خواهدبود.
قطعا بارها برای شما، اتفاق افتادهاست که با دیدن یک فیلم به قدری تحت تاثیر قرارگرفته و احساساتی شدهاید که، اشکتان جاری شده و تا ساعتها پس از اتمام فیلم، در فکر آن بودهاید؛ در واقع با اتمام بر روی پرده، فیلم تازهای در ذهن شما شروع شدهاست.
در مواردی هم با یک فیلم، از ته دل خندیده و تا مدتها وقتی یاد آن فیلم میافتید، خنده روی لبانتان نقشبسته و حالتان خوب میشود.
همانطور که خودتان میدانید، سینما قدرت تاثیرگذاری بالایی بر روی ما دارد، و همین تاثیر عمیق و طولانی مدت بر احساسات و افکار است که سینما، این هنرهفتم تازه متولدشده، تا این حد محبوب بوده و به مورد توجهترین هنر در میان مردم بدل شدهاست.
با اینکه سالیان زیادی از پیدایش و به دنیا آمدن سینما نمیگذرد، توانسته جایگاه بالاتری نسبتبه سایر هنرها بدستآورد. دلیل اصلی استقبال بالا از این هنر، ساختار نو و وابستگی آن به تکنولوژی است؛ وابستگی سبب میشود که، همراه با پیشرفت تکنولوژی، پیشرفت کرده و مخاطبان خود را، هربار بیش از پیش، غافلگیر و هیجانزده کند.
سینما در لغت به معنای حرکت است که ریشهای یونانی دارد. سینما با ساخت اولین دوربین فیلمبرداری، پا به عرصهی جهانی گذاشت. در ایران نیز، با ورود اولین سینماتوگراف توسط ناصرالدین شاه، سینما شروع میشود.
نمیتوان یک فرد خاص را مخترع هنر سینما دانست؛ بلکه چندین پیشرفت همزمان در زمینهی دوربینهای فیلمبرداری، زمینهی شکلگیری این هنر را فراهم آوردهاند. اولین فیلم ساخته شده به دست بشر را میتوان فیلم کوتاه «خروج کارگران از کارخانه»، ساخته برادران لومیر دانست. این فیلم چند ثانیهای که توسط دوربینی بهنام سینماتوگراف، کارگذاشته شده در جلوی یک کارخانه در شهر لیون فرانسه، فیلمبرداری شده است، آغازگر هنرهفتم محسوب میگردد.
سینما به نوعی، ترکیبی از شش هنر پیش از خود است. در سینما، هر یک از هنرهای پیشین، با تغییراتی، کنار هم قرار گرفته و از طریق تلفیق با هنرهفتم، سینمای امروزی را شکل میدهند. از همینروست که برای شروع آموزش سینما، لازم است شناختی، هرچند اندک، از شش هنر قبل داشت.
با استقبال روزافزون از سینما، توجه سرمایهداران به آن جلب شد و همین امر سبب شد که امروز سینما، علاوه بر انتقال اندیشه و تفکر از سازنده به مخاطب، به صنعتی پولساز تبدیل شود و هرساله، سود هنگفتی را برای صاحبان خود به ارمغان میآورد.
همین سرمایهگذاریها در سینما، باعث بوجود آمدن پدیدهای بهنام سینمای تجاری در جهان شد. سینمای تجارتی تنها برای مقاصد مالی طراحی شده و ناقل هیچگونه اندیشه و احساسات خاص و متعهدانهای به مخاطب خود نیست. بسیاری از فیلمسازان، پس از طی کردن آموزشهای سینمایی و فیلمسازی، برای کسب درآمدی بیشتر، به این سبک از سینما جذب میشوند.
با توجه به تاثیر عمیقی که سینما بر اندیشه و احساسات مخاطب دارد، در دوران جنگ سرد، بسیاری از کشورها، با آموزش فیلمسازی هدفدار به جوانان، سعی در حاکمساختن تفکرات خود، در سایر کشورها داشته و هنوز هم از این هنر، برای رسیدن مقاصد سیاسی، بهره برده میشود.
پس از ساخت اولین فیلم در اواخر قرن نوزده، تا چندین سال، فیلمسازی به گونهای که امروزه به اسم مستند شناخته میشود، پیگیری شد. رفتهرفته، تلفیق تئاتر و ادبیات با سینما، باعث شد تا هنرپیشههایی نیز، جلوی دوربین قرارگرفته و فیلمسازی به گونهای که امروزه، فیلمهای سینمایی شناخته میشوند، پیگیری شود.
سینما، هنری وابسته به تکنولوژی بوده و فرزند انقلاب صنعتیست. از اینرو، هرساله با پیشرفتهایی که در تکنولوژی و فناوری صورت میگیرد، بر روی تکامل سینما اثر گذاشته و فیلمسازی را روزبهروز آسانتر و دیجیتالیتر میکند. هرچه فرایند ساخت، کوتاهتر و آسانتر میشود، هنرجویان بیشتری به آموزش فیلمسازی جذب و وارد عرصهی رسمی تولید میشوند.
تا سالیان طولانی فیلمها، بدلیل نبود امکان ضبط صدا، به صورت صامت و بیکلام ساخته میشدند. با ادامهی پیشرفت تکنولوژی، این امکان فراهم شد تا صدا در استودیوهای صداگذاری، بعد از اتمام فیلبرداری، روی تصویر قرار داده شود. این امکان، انقلاب بزرگی در عرصه فیلمسازی محسوب شد. امروزه امکان ضبط صدا مستقیما هنگام فیلمبرداری ممکن شده و پروسه ساخت را به مراتب کوتاهتر و آسانتر کردهاست.
به مکان اکران و نمایش فیلمها نیز، سینما گفته میشود. نمایش فیلمها در گذشته نیاز به فضایی تاریک برای ظاهر شدن تصاویر بر روی پرده داشت. امروزه که فیلمها، از طریق تلویزیونهایی بزرگ با بهترین کیفیت نمایش داده میشوند، نیازی به تاریک کردن اتاق برای بهبود رنگ و نور نیست اما، همچنان این اتفاق میافتد. این تاریکی پیش از نمایش در سینماها، به نوعی مژدهی شروع فیلم بوده و به یک امضا در سینما تبدیل شدهاست.
برای ساخت یک اثر سینمایی، تعداد زیادی از افراد، با یکدیگر همکاری میکنند؛ این همکاری بسیار مهم بوده و اگر حتی یک نفر کار خود را بهدرستی انجام ندهد، ساخت فیلم با مشکل مواجه میشود.
سینما، شاخههای زیادی داشته که درکنار هم قرارگرفتن آنها، باعث ساخت یک فیلم شده و در صورت نقص در هر شاخه، فیلمی ساخته نمیشود.
در این قسمت قصد داریم چندتا از مهمترین آنها را به شما معرفی کنیم.
تهیهکننده در یک اثر سینمایی، همانند یک چسب عمل کرده و گروه فیلمسازی را در کنار یکدیگر جمع کرده و نگه میدارد. متاسفانه در بیشتر کشورها، تهیهکنندگی جزء مباحث آموزش فیلمسازی قرار نمیگیرد، درصورتیکه، نقش بسیار مهمی در روند ساخت صحیح یک فیلم داشته و اگر کار خود را بهخوبی انجام ندهد، مشکلات فراوانی را برای گروها ایجاد میکند.
کارگردان، وظیفهی هدایت صحیح گروه فیلمسازی، برای رسیدن به نگاهی مشترک و عینیت بخشیدن به تصویر ذهنی موردنظر، را برعهده دارد. کارگردان باید بتواند با هدایت بازیگران، فیلمبرداران، طراحان صحنه و گریم و غیره، اندیشه و هدف خود و فیلمنامهنویس را محقق سازد.
گرچه تنها بازیگران از سوی مخاطبان عام مورد توجه قرار میگیرند، اما، اگر کارگردان، آموزش صحیحی برای فیلمسازی ندیده باشد و یا به آموزشهای سینمایی خود، بیتوجهی کند و نتواند کار خود را بهدرستی انجام دهد، در کیفیت فیلم تاثیر فراوانی داشته و حتی میتواند در مسیر حرفهای بازیگران و دیگر افراد گروه نیز، اثر منفی بگذارد. پس کارگردان نقش بسیار مهم و پررنگی را، در سینما ایفا میکند.
فیلمنامه نویس، آغازگر فرآیند فیلمسازی محسوب میشود. برای ساخت یک فیلم، ابتدا باید یک داستان و طرح متنی داشته باشیم. داستان، پایه اولیه در سینماست. یک فیلم اگر داستان و فیلمنامه نداشته باشد، عملاً ساخته نمیشود. کشش و جذابیت یک داستان و نحوهی روایت آن نیز بر مهارت نویسنده وابسته است.
فیلمبردار، وظیفهی بهثبت رساندن یک فیلم را برعهده دارد. فیلمبردار، ایدهی نویسنده، ذهنیت کارگردان، قدرت بازیگران و عناصر نور و صحنه را در کنار یکدیگر قرار داده و به صورت یک فیلم سینمایی درآورده و ثبت میکند. با پیشرفت تکنولوژی در سینما، امکان صدابرداری، سر صحنه نیز، بوجود آمدهاست. صدابردار، وظیفهی بهگوش رساندن صدای تصاویر ثبت شده توسط فیلمبردار، را برعهده دارد.
تدوینگر به نوعی کارگردان دوم محسوب میشود. پس از اتمام فیلمبرداری، تدوینگر وظیفه دارد تا تکههای بهم ریختهی پازل را، بهگونهای که نتیجهی کامل و درستی داشتهباشد، کنار یکدیگر قرار داده و بهصورت یک فیلم سینمایی نهایی دربیاورد.
شاخههای دیگری نیز در سینما، مانند بازیگری، طراحی صحنه، گریم، تدارکات، موسیقی متن وغیره، وجود دارد که هریک اهمیت خود را داشته و غیرقابل حذف هستند.
سینما، هنری است که به ضبط و آرشیو حوادث همراه با صدا و مفاهیم گوناگون، که به صورت ویژهای در زمینهی هنر، تجلی پیدا کردهاست، میپردازد. سینما دارای دو وجه محتوایی و تکنیکی است. در بعد محتوایی، به مفاهیمی چون علوم انسانی، علوم ارتباطات، ادبیات و رشتههای مختلف هنری، توجه شده است و از نظر تکنیکی نیز، از فیزیک صوت، شیمی، مکانیک و الکترونیک، کمک گرفتهمیشود.
تا پیش از سال 95، این رشته، در چهار گرایش شامل کارگردانی، فیلمنامه نویسی، تدوین و فیلم برداری در دانشگاهها وجود داشت؛ اما از سال 95 به بعد، گرایشهای این رشته با هم ادغام شده و در قالب یک رشته بهنام سینما، درآمدهاست. داوطلبان آموزش سینما، پس از گذراندن دروس پایه در دانشگاه میتوانند، گرایش موردنظر خود را انتخاب کرده و در مسیر دلخواه خود گام بردارند.
نوع و کیفیت ارتباط این رشته با سایر رشتههای هنری به گونهای است که میتواند از همهی آنها کمک گرفته و مورد استفاده خود قراردهد. آموزش سینما، با طرح مجموعهای ترکیبی، از مفاهیم تصویری و صوتی، و با در نظر داشتن اصول حاکم بر سایر هنرها، انجام گرفته و آموزش را بهنحوی دنبال میکند که، خاص هنر سینماست.
با پیشرفت صنعت سینما، تعداد علاقهمندان به آموزش فیلمسازی نیز افزایش یافت. در گذشته، بهدلیل نبود مراکز آموزشی در حوزه سینما، آموزش سینما و فیلمسازی، بیشتر بهصورت تجربی و حضور در پشت صحنه فیلمها صورت میگرفت؛ اما امروزه، برای ورود و ماندگاری در دنیای سینما، به دانش کافی و درکنار آن تجربه، نیاز است.
آموزش سینما، در بیشتر کشورها در ابتدا، با بیان مفاهیم تئوری صورتگرفته و بهتدریج با آموزش عملی فیلمسازی و سینما، به هنرجو ادامه مییابد.
برای آموزش تخصصی سینما، لازم است شاخهی مورد علاقهی خود را، انتخاب کرده و در مسیر آموزش همان رشته قدم بردارید. هرچه از هدفهای کلی دوری کنید، موفقتر خواهید بود.
دارا بودن نگاه، استعداد، علاقه و معلومات هنری، جزء عوامل مورد نیاز برای شروع آموزش فیلمسازی و موفقیت در این رشته هستند. مورد دیگری که در آموزش سینما قابل اهمیت است، دارا بودن اطلاعات عمومی در رشته هنر، آشنایی با عکاسی، داشتن قدرت بیان خوب، روحیه اجتماعی قوی، خلاقیت ذهنی بالا و همچنین تسلط بر ادبیات، بخصوص در گرایش فیلمنامهنویسی، است.
در یک آموزش صحیح سینما، باید آموزش داده شود تا «چگونه کار کنید» نه اینکه «چه کاری انجام دهید». اگر موبهمو، به ما گفتهشود که چه کنیم و ابتکار عمل از ما گرفته شود، در واقع همان چیزی را ساختهایم که اساتید، قبل از ما، آن را ساخته یا به ساخت آن فکر کردهاند. تقلید در سینما، مانند سم عمل کرده و مسیر آیندهی شغلی ما را مسموم میسازد.
پس باید توجه داشتهباشیم که، در مسیر آموزش فیلمسازی، تنها تکنیکها را فراگرفته و توصیههایی که به ساخت اثر کمک میکنند را، بخاطر بسپاریم. درنهایت اثری در سینما ماندگار میشود، که حرف تازهای برای گفتن داشته و امضایی، منحصر به سازنده، پای آن باشد.
برای شروع آموزش فیلمسازی، لازم است که درمورد پایهها، تاریخچه و شاخههای این رشته، اطلاعات لازم را بهدستآوریم. در شروع آموزش سینما و فیلمسازی، باید هدف مشخصی داشتهباشیم. پس از آموزش مفاهیم پایه سینما، باید هدف خود را مشخص و شاخه مورد علاقهتان را انتخاب کنید.
درست است که تمام شاخههای سینما به یکدیگر مرتبط هستند، ولی لازم است که در ابتدای آموزش فیلمسازی، بر روی یکی از آنها تمرکز داشته و تنها یک مسیر را برای ادامه انتخاب کنید. به یاد داشته باشید که از این شاخه به آن شاخه پریدن، تنها زمان شما را تلف کرده و با برهمزدن تمرکز، از تواناییهای شما میکاهد.
آموزش فیلمسازی را نمیتوان بهطور دقیق، مرحله بندی کرد؛ فرایند آموزش فیلمسازی مجموعهای از مراحل است که در نهایت شما را به یک فیلمساز تبدیل میکند و ترتیب یادگیری اهمیت چندانی ندارد. اما باید توجه کنید که هرچه پایههای تئوری شما قویتر باشد، در درک مفاهیم عملی، مسیر هموارتری را پیشرو خواهیدداشت.
در ادامه به یک مرحله بندی پیشنهادی برای شروع آموزش سینما میپردازیم.
همانطور که گفتیم اولین گام مهم در آموزش سینما، انتخاب هدف است. باید بدانید که میخواهید به کجا برسید و به چه عنوانی در فیلم حضور داشتهباشید.
میتوانید آموزش فیلمسازی را، با دیدن آثار برجسته سینمای جهان پیگیری کنید. هرچه بیشتر از تاریخ سینما اطلاع داشتهباشید، بیشتر توانسته سیر تکاملی آن را مشاهده کرده و تکنیکها و اصول سینما را بهچشم ببینید.
توجه کنید که مشاهدهی آثار سینمایی، روشی است تا شما را از تقلید دور نگهداشته و به شما نشان دهد که، چه چیزهایی در گذشته ساخته شدهاند، تا به سراغ آنها نروید. تقلید و تکرار در سینما، جایگاه شما را به سرعت تضعیف کرده و باعث فراموش شدن شما در سینما میشود.
علاوه بر تماشای فیلم، لازم است که کتاب هم زیاد بخوانید. هرچه مطالعهی بیشتری داشتهباشید، قدرت تخیل خود را تقویت کرده و بیشتر میتوانید تجسمات ذهنی خود را روی کاغذ بیاورید.
این موارد مقدمات شروع آموزش فیلمسازی بودند؛ پساز اطمینان از سپریکردن کامل مقدمات، برای شروع آموزش سینما بهصورت تخصصی، باید به کارگاههای آموزش سینما و یا دانشگاه سینما و تئاتر بروید.
درست است که آموزشهای دانشگاهی، اعتبار بیشتری دارند اما، بسیاری از افراد موفقی، که امروزه در سینما، شناختهشدهاند، کار خود را از آموزشگاههای آزاد سینما و کارگاههای خصوصی آموزش فیلمسازی شروع کردهاند.
بسیاری از دانشجویان دانشگاهی نیز، آموزش دانشگاه را ناکافی دانسته و برای کسب تجربه و یادگیری عملی و میدانی، به آموزشگاههای خصوصی سینما مراجعه میکنند.
حضور در آموزشگاههای معتبر، در صورتی که دورههای آموزشی خود را جدی گرفته و بتوانید حد بالایی از توانایی خود را نشاندهید، به شما برای ورود حرفهای به این حوزه، کمک خواهد کرد.
فیلمهایی که میبینید را، از جنبههای مختلفی بررسی کرده و آنها را تحلیل و نقد کنید. توصیه میشود یک دفترچهای برای خود داشته و نظرات خود نسبت به هر فیلمی که میبینید را درون آن مکتوب کنید. این کار، دقت شما را در نگاهکردن، افزایش داده و توجه شما را به قسمتهای فنی و تخصصی یک اثر سینمایی، بیشتر جلب میکند.
نمایشنامه و فیلمنامههای زیادی بخوانید؛ همچنین سعی کنید در زمان خواندن، آنرا در ذهنتان بسازید. اینکار به تقویت قدرت تخیل و تصویرسازی ذهنی شما کمک میکند.
حتماً از آموزشگاههای معتبر و اساتید شناختهشده برای آموزش سینما، کمک بگیرید؛ با افزایش علاقهمندان به آموزش فیلمسازی، مراکز بسیاری، صرفا برای کسب درآمد هنگفت و بدون هیچگونه دانش سینمایی و بدون احساس مسئولیت نسبت به هنرجویان خود، تاسیس شدهاند. پیش از ثبتنام، تحقیقات لازم را انجام دهید.
کار خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و ساده شروع کنید. توقع نداشتهباشید که از همان ابتدای آموزش فیلمسازی، مانند یک سینماگر کهنهکار فکر و عمل کنید؛ برای پیشرفت در هر کاری باید تلاش کرده و با صبر و پشتکار و انجام تمرینات و رفع نقاط ضعف، کار خود را بهبود ببخشید.
در نهایت به یاد داشته باشید که بدون اعتمادبهنفس، هیچ پیشرفتی در شما حاصل نمیشود؛ و اگر در مسیر آموزش فیلمسازی، خودباوری نداشتهباشید، هیچگاه موفق به ساخت هیچ فیلمی نشده و این مسیر را نمیتوانید با موفقیت پشتسر بگذارید. پس به خود و تواناییهای خود باور داشته و بدانید که هرکاری را که با علاقه و دانش شروع کنید، درآن موفق خواهید شد.