آشنایی با سبک های مدیریت تعارض
سبک های مدیریت تعارض :
سبک های مدیریت تعارض را در این مقاله با ما فرا بگیرید. ارتباط دو یا چند انسان با یکدیگر بدون تعارض ممکن نخواهد بود. چرا که انسانها همگی در راستای منافع شخصی خود تلاش میکنند و گاهی این منافع با همدیگر تضاد پیدا میکنند.
تعارض منافع یا Conflict of Interests نقطه شروع تعارض است و این تعارض از راههای مختلفی حل میشود. تعارض در یک تیم کاری میتواند باعث از بین رفتن همدلی و در نتیجه کاهش بازدهی شود.
مدیر کسی است که باید با مداخله بهموقع و اثرگذار در این موقعیتها و انتخاب بهترین سبک مدیریت تعارض، از روحیه تیمی حفاظت کند.
تعریف تعارض :
تعارض منافع (Conflict of interests) به حالتی گفته میشود که رسیدن یک نفر به هدف مورد نظرش، در گرو نرسیدن یک نفر دیگر به هدف مورد نظرش باشد. برای مثال یک نفر میخواهد خانه خود را بازسازی کند و همسایه او به آرامش نیاز دارد. این دو نفر در حالت تعارض منافع یا تعارض قرار گرفتهاند و اگر سازش صورت نگیرد، مداخله نهاد بالا رتبهای مثل قانون مورد نیاز خواهد بود.
در هر جایی که تعدادی انسان تشکیل یک جامعه را بدهند، تعارض اجتنابناپذیر خواهد شد. این جامعه میتواند خانواده باشد یا تیم کاری. در هر صورت منافع انسانها با هم تعارض پیدا خواهد کرد و برای حل آن نیاز به چارهاندیشی است. خصوصا در یک تیم کاری که تعارض میتواند باعث نابودی آن شود.
حل تعارض معمولا نیاز به مداخله کسی دارد که از هر دو طرف تعارض جایگاه بالاتری داشته باشد. در سازمانها این وظیفه بهعهده مدیر بوده و آنقدر اهمیت دارد که به یک شاخه علمی جداگانه تحت عنوان مدیریت تعارض سازمانی تبدیل شده است. در ادامه سبک های مدیریت تعارض را شرح خواهیم داد.
یک تیم نمیتواند بدون مدیریت تعارض به اتحاد برسد. اصلا برای همین است که همه تیمها به یک رهبر نیاز دارند. اگر تعدادی از افراد را دور هم جمع کرده و سپس به حال خود رها کنیم، بدون شک بین آنها مشکلات جدی بهوجود خواهد آمد.
چرا که انسانی منافع شخصی خود را همیشه در بالاترین اولویت قرار میدهد و فقط مدیریت خوب است که میتواند تضاد در منافع شخصی افراد را به نفع تیم حل کند. مدیر باید بتواند با یادآوری ارزشها و اهداف مشترک و دادن امتیازاتی به هر دو طرف، مدیریت تعارض سازمانی را به بهترین شکل انجام دهد.
یکی از مهمترین نکات در مدیریت تعارض، رعایت عدالت است. اگر تصمیمات مدیر جانبدارانه و با حمایت از یک طرف تعارض باشد، کارکنان کمکم اعتماد خود را به مدیر از دست داده و حرفشنوی کمتری از او خواهند داشت.
در چنین شرایطی، اثر تلاشهای مدیر برای مدیریت تعارض سازمانی، کمتر و کمتر خواهد شد. مدیریت تعارض یکی از حساسترین و حیاتیترین جنبههای مدیریت است که ضعف مدیر در آن میتواند برای سازمان عواقب جبران ناپذیری را بههمراه داشته باشد.
تکنیکها و مهارتهای مدیریت تعارض
در بخشهای قبل فهمیدیم که مدیریت تعارض چه اهمیت ویژهای دارد و ناموفق بودن در کنترل تعارض چه عواقبی را برای کسب و کار به همراه خواهد داشت. حالا میخواهیم راهکارهایی علمی برای روبرویی با تعارض و بالا بردن مهارت مدیریت تعارض ارائه کنیم. بر اساس مطالعات انجام شده توسط دانشگاه ساوثهمپتون انگلیس روی تیمهای مختلف، پنج روش اصلی برای مدیریت تعارض وجود دارد:
باخت/برد (Accomodation):
در این روش یکی از دو طرف حاضر است کوتاه بیاید و به حل تعارض کمک کند. گاهی هدف فردی که به باخت رضایت میدهد، دادن حس آزادی بیان و عدالت به دیگران است تا آنها برای بیان نظرات خود انگیزه بگیرند. گاهی هم مدیر مشکلی را مشاهده میکند که از خواست شخصی و رضایت افراد مهمتر است؛ در این شرایط بهتر است مدیر مداخله کرده و این روش را بهکار گیرد.
سازش (Compromise):
نام دیگر این روش برد/باخت برای هر دو طرف است. یعنی دو نفر با هم تواقفی میکنند که هر کدام به بخشی از خواسته خود رسیده و از دیگر بخشهای آن صرفنظر کنند. این روش معمولا زمانی استفاده میشود که دو طرف قدرت یکسانی دارند یا تعارض به وجود آمده بسیار پیچیده است.
اجتناب (Avoidance):
این روش را با عنوان باخت/باخت هم میشناسند. معمولا زمانی از اجتناب استفاده میشود که تعارض بسیار جزئی بوده یا برای حل شدن تنها به زمان نیاز است. وقتی دو طرف تعارض بیش از حد درگیر عواطف و هیجانات لحظهای شدهاند، اجتناب به آنها کمک میکند، منطق خود را بازیابی کنند.
رقابت (Competition):
یعنی یکی از طرفین تعارض سعی در بردن آن دارد. این روش زمانی مناسب است که تمام روشهای دیگر امتحان شده و شکست خورده باشند.
همکاری (Collaboration):
همکاری یا برد/برد، روشی است که در آن بهترین نتیجه (در میان این پنج روش) حاصل میشود. البته باید توجه داشت که سختی و چالشبرانگیز بودن اجرای این روش هم از تمام روشها بیشتر است. برای موفقیت در اجرای روش همکاری، باید هر دو طرف به جای برنده شدن در تعارض، حل مشکل و اهداف بزرگ سازمان را در اولویت قرار دهند.
نتیجه گیری
نمیتوان هیچ جمعی از انسانها را بدون وجود اختلاف و تعارض تصور کرد. انسانها در ارتباط با یکدیگر همیشه دچار مشکل میشوند و این مشکلات از روشهای مختلفی حل میشود. گاهی طرفین تعارض با صحبت کردن مشکل را حل میکنند و گاهی به مداخله یک شخص ثالث نیاز خواهد بود.
کسی که هر دو طرف تعارض او را قبول داشته باشند و برای نظرات او جایگاه ویژهای قائل شوند. این وظیفه در یک کسب و کار، به عهده مدیر است. مدیر برای رهبری و سازماندهی تیم خود باید به تکنیک های مدیریت تعارض مسلط باشد و در زمان مناسب آنها را به کار گیرد.
تعارض سازمانی اگر با سرعت و اثربخشی کافی حل نشود، باعث مشکلات جدیتری خواهد شد و از همه مهمتر به روحیه تیمی ضربه میزند. مدیریت تعارض یکی از مهمترین شایستگیهای لازم برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق در سازمانهای امروزی است.