آشنایی با ابعاد تعهد سازمانی
یکی از مباحث مطرح در رفتار سازمانی، موضوع تعهد سازمانی (organizational commitment) است که دارای بار ارزشی است و اندیشه لزوم ایجاد آن همواره به عنوان یکی از وظایف حوزه مدیریت منابع انسانی در سازمانها مورد توجه بوده است. عوامل مؤثر در تعهد کارکنان نسبت به سازمان، کارآمدی مصاحبه های استخدامی در بدو استخدام، نقش آموزش در ایجاد وحفظ تعهد کارکنان، استقرار فرآیندهای سیستمی با هدف ارزیابی مستمر میزان تعهد و… مواردی هستند که در این نوشتار به اجمال به آنها اشاره شده است.
مزایای تعهد سازمانی
از دیدگاه (مایکل پورتر) تعهد سازمانی یعنی پذیرفتن ارزشهای سازمان و درگیر شدن در سازمان، وی همچنین معیارهای اندازهگیری این مبحث را انگیزه کافی، تمایل زیاد به ادامه کار و پذیرش ارزش های سازمان در راستای رشد آن میداند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران دیگر تعهد سازمانی یعنی حمایت و پیوستگی عاطفی زیاد متناسب با اهداف و ارزشهای یک سازمان و به دور از هرگونه ارزشهای ابزاری آن و وسیلهای برای دستیابی به اهداف است. در کل می توانیم اینگونه بگوییم که تعهد سازمانی یک نگرش و تمایل درونی به قوی ماندن و پایداری در سازمان و تلاش در جهت انجام وظایف و اعتقاد به پذیرش ارزشها و اهداف یک سازمان، ضمنا ماهیت تعهد سازمانی، پیچیده و از ابعاد مختلفی قابل بررسی است مثل (تعهد نسبت بهسازمان، به خود، ارباب رجوع، و…) که طبیعتا از سازمانی به سازمان دیگر و با در نظر گرفتن مجموعه عوامل انسانی، فرهنگی، اجتماعی و… میتواند متفاوت باشد.
ابعاد تعهد سازمانی
ابعاد تعهد سازمانی از دیدگاه اتزیونی دارای سه شکل است:
تعهد اخلاقی:
این تعهد نوعی نگرش شدید و مثبت نسبت به سازمان است که بر اساس درونی شدن اهداف، ارزشها و هنجارها و بنا بر تعیین هویت به اختیار سازمان می باشد. بنابراین کارکنان احساس می کنند که سازمان اهداف اجتماعی مفیدی را دنبال می کند و متعهد به فعالیت های سازمانی می شوند . تعهد کارکنان هنگامی که در دادهها و ستادهها در سازمان احساس برابری کنند،بیشتر می شود. همچنین نتایج نشان دادهاند که «مشارکت سازمانی» نیز تأثیر قابل توجهی بر تعهد عاطفی و هنجاری دارد. مشارکت سازمانی سبب افزایش کرامت فرد شده و در نهایت موجب تقویت تعهد سازمانی میگردد.
این نوع تعهد تا حدود زيادي منوط به نوع قدرت و اختياري است كه مورد استفاده سازمان قرار مي گيرد.اتزیونی سه نوع سازمان را بر منباي قدرت و اختيار تشخيص مي دهد:
- سازمان هايي كه اعمال قدرت اجباري مطلق مي كنند.
- سازمان هايي كه مي كوشند تا با پاداشهاي پولي، در ازای نحوه ی انجام کار و بر مبناي اختيار عقلاني- قانوني در كاركنانشان حسن تعهد به وجود آورند.
- سازمان هايي كه با پاداش هاي هنجاري در پي ايجاد حسن تعهد و عملکرد كاركنانشان هستند و انتظار دارند كه اینگونه كاركنان به نوعي ارزيابي دروني از عملکرد خود بپردازند.
تعهد حسابگرانه یا عقلانی:
این تعهد نشانگر رابطه احساسی ضعیف کارکنان با سازمان است. و براساس یک رابطه تبادلی است که بین اعضا و سازمان شکل می گیرد، کارکنان به دلیل رابطه تبادلی سودمند میان نقششان در سازمان و پاداش هایی که به دلیل خدمت خود دریافت می کنند به سازمان متعهد می شوند.
تعهد انتقال پذیر :
به عقیده ی اتزیونی این شکل از تعهد که نوعی گرایش یا نگرش منفی نسبت به سازمان است، در موقعیت هایی که رفتار فرد به شدت محدود می شود بروز پیدا میکند.
تعهد توأم با احساس بیگانگی:
در این نوع تعهد فرد به اجبار در سازمان فعالیت می کند و از نظر روانی متعهد نیست.
از عوامل مهمی که در ایجاد تعهد سازمانی نقش موثری دارند:
- برخورداری از استقلال نسبی در انجام کار و وظایف در محدوده اختیارات تعیین شده.
- تأکید بر جنبههایی که سبب بالا رفتن ارزش اجتماعی سازمان می شوند.
- ایجاد زمینه ی مناسب تشویق و قدردانی
- غنیسازی شغل
- ارزیابی صحیح کارکنان و ایجاد سیستم شایستگی
- اختیار بیشتر در سطح بالاتری از مسؤولیت
- تجزیه و تحلیل سیستمها و فرآیندها و در نتیجه حذف موانع کاری.