زبان خارجی

پرکاربردترین افعال انگلیسی با ترجمه فارسی

اهمیت یادگیری افعال انگلیسی

یکی از اولین و مهم‌ترین فعالیت‌هایی که یک زبان‌آموز در هنگام یادگیری زبان انگلیسی باید انجام دهد، یادگیری افعال انگلیسی است. تسلط به افعال پرکاربرد انگلیسی توانایی فهم و تحلیل جملات مختلف در افراد را بالا برده و به پروسه‌ی یادگیری این زبان سرعت می‌بخشد.

فعل در انگلیسی چیست؟

فعل کلمه‌ای است که عمل، وقوع یا یک حالت وجودی را نشان می‌دهد. وقتی با “to” نوشته می‌شود، فعل به صورت مصدر است. که به شکل زیر نوشته می‌شود:

  • To bake
  • To clean
  • To cook
  • To sing

البته فعل‌های بسیار بیشتری نیز وجود دارد ، اما لیست فوق به شما نشان می‌دهد که یک فعل در شکل مصدر خود چگونه به نظر می‌رسد ، تشخیص اینکه یک کلمه در یک جمله فعل است یا نه برای شما کمی آسان‌تر است. به یاد داشته باشید، یک فعل باید نشان دهد که چیزی در حال رخ دادن است، زیرا عملی به طریقی یا دیگری در حال وقوع است.

چه افعالی را یاد بگیریم؟

برخی فعل ‌های انگلیسی فقط یک معنا دارند و فقط به یک شکل به کار می‌روند ولی برخی فعل‌ها معانی متفاوت داشته و وابسته به معنی کلی جمله در حالت‌های متفاوتی به کار می‌روند. سوالی که پیش می‌آید این است که از کجا باید شروع کرد و چه فعل‌هایی را باید اول از همه یاد گرفت؟

بهترین نقطه برای شروع یادگیری، افعال متداول (Common Verbs) هستند که در گفتار روزمره در زبان انگلیسی پر استفاده‌اند.

 

ویدیو پییشنهادی : آموزش گرامر انگلیسی
آموزش گرامر

 

در لیست زیر، ۱۰۰ فعل انگلیسی که بیشترین استفاده در زبان انگلیسی را دارند همراه با ترجمه و حالت‌های Simple Past و Past Participle بررسی می‌کنیم:

فعل ترجمه گذشته‌ی ساده (Simple Past) اسم مفعول (Past Participle)
To be بودن / وجود داشتن Were (بود) Been
To have داشتن / بدست آوردن Had (داشت) Had
To do انجام دادن Did (انجام داد) Done
To say گفتن / صحبت کردن Said (گفت) Said
To go رفتن Went (رفت) Gone
To get بدست آوردن / رسیدن Got (بدست آورد) Got / Gotten
To make ساختن Made (ساخت) Made
To know دانستن / شناختن Knew (می‌دانست / دانست) Known
To think فکر کردن Thought (فکر کرد) Thought
To take گرفتن Took (گرفت) Taken
To see دیدن Saw (دید) Seen
To come آمدن Came (آمد) Come
To want خواستن Wanted (می‌خواست / خواست) Wanted
To look دیدن / نگاه کردن Looked (دید / نگاه کرد) Looked
To use استفاده کردن Used (استفاده کرد) Used
To find پیدا کردن Found (پیدا کرد) Found
To give دادن Gave (داد) Given
To tell گفتن Told (گفت) Told
To work کار کردن Worked (کار کرد) Worked
To call زنگ زدن / صدا زدن Called (زنگ زد / صدا زد) Called
To try سعی کردن Tried (سعی کرد) Tried
To ask پرسیدن Asked (پرسید) Asked
To need نیاز داشتن Needed (نیاز داشت) Needed
To feel احساس کردن Felt (احساس کرد) Felt
To become شدن Became (شد) Become
To leave ترک کردن / گذاشتن Left (ترک کرد / گذاشت) Left
To put گذاشتن / قرار دادن Put (گذاشت / قرار داد) Put
To mean منظور داشتن Meant (منظور داشت) Meant
To keep نگه داشتن / ادامه دادن Kept (نگه داشتن / ادامه دادن) Kept
To let اجازه دادن Let (اجازه داد) Let
To begin شروع کردن Began (شروع کرد) Begun
To seem وانمود کردن / به نظر آمدن Seemed (وانمود کرد / به نظر آمد) Seemed
To help کمک کردن Helped (کمک کرد) Helped
To talk صحبت کردن Talked (صحبت کرد) Talked
To turn چرخاندن / تبدیل کردن Turned (چرخاند / تبدیل کرد) Turned
To start شروع کردن Started (شروع کرد) Started
To show نشان دادن Showed (نشان داد) Shown
To hear شنیدن Heard (شنید) Heard
To play بازی کردن Played (بازی کرد) Played
To run دویدن / اجرا کردن Ran (دوید / اجرا کرد) Run
To move جابه‌جا کردن Moved (جابه‌جا کرد) Moved
To like دوست داشتن Liked (دوست داشت) Liked
To live زندگی کردن Lived (زندگی کرد) Lived
To believe باور کردن Believed (باور کرد) Believed
To hold نگه داشتن Held (نگه داشت) Held
To bring آوردن Brought (آورد) Brought
To happen اتفاق افتادن Happened (اتفاق افتاد) Happened
To write نوشتن Wrote (نوشت) Written
To provide فراهم کردن Provided (فراهم کرد) Provided
To sit نشستن Sat (نشست) Sat
To stand ایستادن / تحمل کردن Stood (ایستاد / تحمل کرد) Stood
To lose باختن / گم کردن Lost (باخت / گم کرد) Lost
To pay پرداخت کردن Paid (پرداخت کرد) Paid
To meet ملاقات کردن Met (ملاقات کرد) Met
To include شامل شدن Included (شامل شد) Included
To continue ادامه دادن Continued (ادامه داد) Continued
To set تنظیم کردن / قرار دادن Set (تنظیم کرد / قرار داد) Set
To learn یاد گرفتن Learnt / Learned (یاد گرفت) Learnt / Learned
To change تغییر دادن Changed (تغییر داد) Changed
To lead رهبری کردن Led (رهبری کرد) Led
To understand فهمیدن / درک کردن Understand (فهمید / درک کرد) Understood
To watch نگاه کردن / دیدن Watched (نگاه کرد / دید) Watched
To follow دنبال کردن Followed (دنبال کرد) Followed
To stop متوقف کردن Stopped (متوقف کرد) Stopped
To create ساختن Created (ساخت) Created
To speak صحبت کردن Spoke (صحبت کرد) Spoken
To read خواندن Read (خواند) Read
To allow اجازه دادن Allowed (اجازه داد) Allowed
To add اضافه کردن Added (اضافه کرد) Added
To spend خرج کردن Spent (خرج کرد) Spent
To grow رشد کردن Grew (رشد کرد) Grown
To open باز کردن Opened (باز کرد) Opened
To walk راه رفتن Walked (راه رفت) Walked
To win بردن Won (برد) Won
To offer پیشنهاد دادن Offered (پیشنهاد داد) Offered
To remember به یاد آوردن Remembered (به یاد آورد) Remembered
To love عشق ورزیدن Loved (عشق ورزید) Loved
To consider در نظر گرفتن Considered (در نظر گرفت) Considered
To appear ظاهر شدن Appeared (ظاهر شد) Appeared
To buy خریدن Bought (خرید) Bought
To wait صبر کردن Waited (صبر کرد) Waited
To serve خدمت کردن Served (خدمت کرد) Served
To die مردن Died (مرد) Died
To send فرستادن Sent (فرستاد) Sent
To expect انتظار داشتن Expected (انتظار داشت) Expected
To build ساختن Built (ساخت) Built
To stay ماندن Stayed (ماند) Stayed
To fall افتادن Fell (افتاد) Fallen
To cut بریدن Cut (برید) Cut
To reach رسیدن Reached (رسید) Reached
To kill کشتن Killed (کشت) Killed
To remain باقی ماندن Remained (باقی ماند) Remained
To suggest پیشنهاد کردن Suggested (پیشنهاد کرد) Suggested
To raise بزرگ کردن / بالا بردن Raised (بزرگ کرد / بالا برد) Raised
To pass قبول شدن / گذراندن Passed (قبول شد / گذراند) Passed
To sell فروختن Sold (فروخت) Sold
To require نیاز داشتن / لازم بودن Required (نیاز داشت / لازم بود) Required
To report گزارش دادن Reported (گزارش داد) Reported
To decide تصمیم گرفتن Decided (تصمیم گرفت) Decided
To pull کشیدن Pulled (کشید) Pulled

چگونه بهتر و سریعتر افعال انگلیسی را یاد بگیریم:

فلش کارت:

یکی از بهترین و مؤثرترین روش‌های یادگیری هر نوع لغتی در زبانی جدید استفاده از فلش کارت است. کافیست یک صفحه‌ی کاغذ را بردارید و آن را به قطعاتی مساوی کوچک تقسیم کنید. روی یک طرف کارت کلمه‌ای که قصد یادگیری آن را دارید به انگلیسی نوشته و در سمت دیگر معنی و یا معانی آن کلمه را بنویسید.

 

ویدیو پییشنهادی : آموزش لغات انگلیسی
آموزش گرامر

سپس کارت‌ها را روی هم گذاشته و به ترتیب کلمات را بخوانید و معنی آن را برای خود بگویید و بعد به کارت بعدی بروید، اگر معنی‌ کلمه‌ای یادتان نیامد کارت را برگردانده و معنی آن را ببینید. این کار را آنقدر تکرار کنید که معنی کلمه و نوشتار آن را حفظ شوید.

استفاده‌ی این روش برای یادگیری افعال و حفظ معانی آن‌ها ایده آل است.

فعل های انگلیسی

خواندن جملات:

وقتی معنی افعال انگلیسی را یاد گرفتید خوب است که شیوه‌ی استفاده آن را در جملات چک کنید. با پیدا کردن آن فعل در دیکشنری‌ یک یا چند مثال برای جملات در قسمت توضیحات فعل پیدا خواهید یافت. همچنین در هنگام گوش دادن به مکالمه انگلیسی دیگران به فعل ها توجه کنید.

 

ویدیو پییشنهادی : آموزش مکالمه انگلیسی
آموزش مکالمه انگلیسی

 

ببینید چگونه افعال انگلیسی در جمله‌ی بیان شده به کار رفته است. و یا اگر در حال دیدن یک فیلم و یا یک سریال تلویزیونی به زبان انگلیسی هستید و فعلی می‌شنوید که با آن آشنایی ندارید، جمله را چندین بار گوش دهید. بعد از خواندن معانی فعل‌های انگلیسی ناشناس در دیکشنری سعی کنید شیوه‌ی به کار رفتن آن فعل را در جمله برای خود تحلیل کنید.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا