انواع مکاتب مدیریت
انواع مکاتب مدیریت
انواع مکاتب مدیریت : مدیریت در سازمان های فعلی از اهمیت بالایی برخوردار است در قبل، از آنجا که سازمانها کوچک بودند به شیوه ای آسان اداره میگردید. اما حال با توجه به بزرگ شدن سازمانها موفقیت و عدم موفقیت هر سازمان و شرکت در گرو مدیریت و برنامه ریزی در جهت نیل به اهداف سازمان است.
مدیریت همیشه همراه انسان بوده و قدمت آن به زندگی اجتماعی بر میگردد، در این مدت نظریه های مختلفی از مدیریت در مکاتب مدیریت بیان شده است.
این مقاله به بررسی مکاتب و نظریههای آن در مدیریت می پردازد:
مکتب کلاسیک :
در مکتب کلاسیک هدف دستیابی به بیشترین کارایی سازمان است اهالی کلاسیک سه دسته تئوری بیان شده است نظریههای مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر سازمان های رسمی را مفید و سازمانهای غیر رسمی را مضر می دانستند. همچنین آنها برای انسان هویت مستقل قائل نبودند و انسانها را مانند همهی آنچه در سازمان منجر به تولید میشوند میشمارند.
مکتب کلاسیک شامل سه دسته تئوری است که نوعی نگرش مشترک به مجموعه سازمان دارد:
الف)نظریه مدیریت علمی (Scientific Management Theory)
فردریک تیلور که پدر مدیریت علمی شناخته میشود سالها در شغلهای متفاوت در کارخانه فعالیت داشت. وی با ارائه نظریه مدیریت علمی خود گامی اساسی در جهت علمی نمودن مدیریت برداشت.
نکتهی مورد توجه تیلور کارآیی است و به نظر او تمام امور باید در جهتی سامان یابد که کارآیی در سازمان به بالاترین سطح ممکن برسد. از دیدگاه او مکانیزمهای کارسنجی (مطالعه کار) همچون زمانسنجی و حرکتسنجی، ابزاری اساسی برای کارآیی در سازمان را ضمانت میکند که این امر منجر به استانداردسازی میشود.
این استانداردها، وظایف افراد را مشخص میکنند و براساس آن افراد را تشویق و تنبیه مینمایند. مکتب «تیلوریسم» فاقد بصیرت جامعهشناسی است؛ چرا که متغیرهای رفتار سازمانی را نادیده گرفته است.
در مدیریت علمی شاهد تغییراتی از جمله :جایگزینی اصول علمی به جای محاسبات سرانگشتی، هماهنگی بین نیروها، همکاری بیشتر به جای فردگرایی، افزایش بازده و بهینه گرایی و افزایش سطح رشد کارکنان به هدف ترقی سازمان .
ب) نظریه مدیریت فرآیندی یا اصولگرایان(The Process of Management)
برخلاف تیلور که در سطوح پایین سوابق کاری داشت و از کارگری شروع کرده بود هانری فایول از طبقهی مرفه جامعه بود و با تحصیلات دانشگاهی شروع به کار کرده بود. او پس از سی سال تجربه کاری و در سمت مدیرعامل یک شرکت بزرگ فولادسازی فرانسه، اندیشههایش را در سال ۱۹۱۶ در کتابی با عنوان «مدیریت عمومی و صنعتی» مطرح کرد.
از ویژگیهای فایول یکی این است که در نظرگرفتن فعالیتهای هر سازمان جایگاه خاصی برای مدیریت در نظر گرفته و این خود سرآغاز بررسیها و پژوهشهای گسترده آینده در این زمینه گردید.
فایول مبتکر ساخت سازمانی بود و تاثیر بی نظیری در ساماندهی کارها داشته است. فایول هر سازمان را به گونه پیکری میدید که از شش فعالیت عمده تشکیل یافته است:
۱– امور فنی (ساخت و جابهجایی فرآوردهها)
۲– امور بازرگانی (خرید، فروش، …)
۳– امور مالی (تامین و بهکارگیری سرمایه …)
۴– امور ایمنی (نگهداری و حمایت از اموال افراد)
۵– امور حسابداری (نگهداری حسابهای سود و زیان، ترازنامه)
۶– امور مدیریتی (برنامهریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل)
هانری فایول توجه به این ۶ مورد بالا را بسیار ضروری دانسته و گروه ششم را از وظایف ویژه مدیران میدانست. به نظر وی، تواناییهای مورد نیاز مدیران در سطوح گوناگون متفاوت است. مدیران در سطوح پایین سازمان بیشتر به آگاهیهای فنی نیازمندند، مدیران ارشد به آگاهیهای عمومی و مدیریتی نیاز دارند.
ج) نظریه بوروکراسی (The Theory of Bureaucracy(
نظریه بوروکراسی یا دیوان سالاری توسط ماکس وبر ارائه گردید، و از دیرباز یکی از قدیمیترین روشهای مدیریت است. این نظریه از بررسی اثرات سازمانها و دیوان سالارها بر زندگی مردم بیان شده است.
وی سازمانهای بسیاری را بررسی نمود و ویژگیهای عمدهی آنها را شناسایی نمود و در آخر به این نتیجه رسید که ایجاد سازمانها، تلاشی برای هر چه منطقیتر و قابل پیشبینیتر کردن کار و فعالیتها به وسیله تعیین معیارهای مناسب میباشد و دیوانسالاریها سازمانهایی هستند که فقط منطقی نیستند بلکه از مشروعیت کافی نیز برخوردارند.
تجربیات سالیان نشان داده است که ماکس وبر بسیار خوشبینانه به موضوع اندیشیده و یک دیوانسالاری آرمانی را در نظر داشته است.
ویژگیهای عمومی مدل دیوانسالار ماکس وبر:
۱ تقسیم کار و تخصیص
۲- جهتگیری غیرشخصی
۳- سلسلهمراتب اداری
۴- قواعد و مقررات
۵- جهتگیری شغلی
مکتب نئوکلاسیک (روابط انسانی)
یکی دیگر از انواع مکاتب مدیریت ، نئوکلاسیک است . بنیانگذار این مکتب یک استرالیایی بنام ” التون مایو” می باشد که با کمک همکارانش، سازمان را متشکل از افراد و وظایف می داند و ثابت می کند اهمیت به نقش افراد است که سرنوشت سازمان را مشخص می کند.
بخش بیشتر تحقیقات مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورن شناخته شد.
نئوکلاسیکها بر جنبههای انسانی مدیریت تأکید میکردند و معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ در واقع متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر و کارآمدتر از متغیرهای فیزیکی میدانستند.
عمده فعالیتهایی که در مکتب نئوکلاسیک صورت گرفته به دوسته تقسیم گردید:
- مطالعات هاثورن
- نگرش رفتاری (مدیریت) که پایه ی آن در برقراری روابط انسانی خوب در محل کار میباشد که توسط مدیر ایجاد می گردد.
نتایج مطالعات هاثورن به شرح زیر می باشد:
۱- کشف عامل انسانی در کار
۲- کشف روابط غیر رسمی که مهمترین نتیجه بود
۳- تاکید بر اهمیت سیستم کامل ارتباطات بخصوص از پایین به بالا
۴- تغییر در میزان تولید بیش از آنچه که مسایل اقتصادی و فیزیکی مربوط شود به مسایل روانشناسی و رفتاری مربوط می گردد.( جاسبی ،۱۳۷۱)
مکتب سیستمهای اجتماعی
مکتب سیستم های اجتماعی یکی دیگر از انواع مکاتب مدیریت است .در مکتب سیستمهای اجتماعی یا همان نگرش سیستمی سازمان به مثابه یک سیستم یا یک کل تشکیل شده و همهی اجزا به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف سازمان است. به همین منظور باید اجزای سازمان را شناخت و روابط آن را درک کرد.
اجزایی که یک سیستم را تشکیل می دهند شامل داده یا ورودی است که بدون آن حیات سیستم ممکن نیست، فرآیند جز دیگری از سیستم است که موجب جریان تغییر تبدیل می شود، خروجی یا ستاده، داده هایی که در فرآیند تبدیل قرار می گیرند را از سیستم به محیط صادر می کند.
بازخور مجب خود کنترلی سازمان می شود. محیط سیستم، جز دیگری از سیستم است، سیستم از عوامل محیطی تاثیر می پذیرد و بر آن اثر می گذارد مانند ( عوامل طبیعی ، فرهنگی ، ایدئولوژیکی و…)
طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین روش برای پیدایش و تکامل تئوری سیستم ها گردیده است.
مکتب اقتضایی
مکتب اقتضایی مانند نگرش سیستمی که بر سازمان و محیط سازمان اشاره می کند که بر اثر آن سازمان ها به دلیل بقا مانند هر موجود زندهی دیگری خود را با محیط سازگار می نمایند.
این مکتب بیشتر به نوع نگرش و تفکر به سازمان، مدیریت و پدیدهها می باشد. موضوعی که در کلیه نظریات نظریه پردازان اقتضایی مشترک است پیدا کردن ارتباط بین محیط و ساختار سازمانی است.
مکتب نوگرایی
امروزه براساس تئوریهای کلاسیکها و نئوکلاسیکها نظریه ها شکل میگرند. اهالی نوگرایی بر استفاده از رایانه و ابزارهای تصمیم گیری تاکید دارند. گروه نظریهپردازان امروزی معتقدند در شرایط فعلی کسانی جای اصولگرایان را گرفتهاند که قبل از آنکه بتوانند به اصولی پایبند باشند مدیران زیادی را به طور عملی مورد مطالعه قرار دهند.
سلام علیکم. مکتب نئو کلاسیک فرآیند نگر بود و توسط زوج گیلبرت ابداع شد. آقای التون مایا مبدع تئوری های علوم رفتاری بودند و البته قبل از تئوری های علوم رفتاری که در سال 1950 مطرح شد تئوری سیستمی مطرح شوده بود که توسط آقای برتالانفی مطرح و بسیار کارساز شد. لطفاً با مطالعه بیشتر مقاله را بازنویسی و اصلاح بفرمایید.
متشکرم
سلام و عرض ادب ممنون از به اشتراک گذاری نکات مفیدتون. چشم حتما