مدیریت

مفهوم مدیریت راهبردی و اهمیت آن 

مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت راهبردی عبارت است از برنامه ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مداوم آن چه که یک سازمان برای تحقق اهداف و برنامه های خود لازم دارد. تغییرات در فضای کسب و کار، سازمان ها را ملزم می کند که استراتژی های خود را جهت کسب موفقیت به طور دائم ارزیابی کنند.

فرایند مدیریت استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا وضعیت فعلی خود را مورد بررسی قرار دهند، استراتژی ها را به چالش بکشند، آنها را به مرحله اجرا رسانده و اثربخشی استراتژی های مدیریتی اجرا شده را تحلیل کنند.

ویدیو پیشنهادی : آموزش مدیریت
آموزش مدیریت

 

مفاهیم مدیریت راهبردی

مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک بر درک واضح سازمان از مأموریت خود یا هدف خود تاکید می کند. هم چنین چشم انداز سازمان درباره جایی که می خواهد در آینده باشد را تحلیل می کند و عواملی که سازمان را جهت رسیدن به آن چشم انداز راهنمایی می کند را بررسی می نماید. در این راستا شاید خواندت مقاله آشنایی با بازی آبجو یا بازی نوشابه نیز برای شما جالب باشد.

مفاهیم مدیریت راهبردی

 

این امر هم چنین مستلزم تعهد به برنامه ریزی استراتژیك است، زیر مجموعه مدیریت مشاغل شامل توانایی سازمان برای تعیین اهداف كوتاه مدت و بلند مدت و برنامه ریزی تصمیمات استراتژیك، فعالیت ها و تخصیص منابع مورد نیاز برای دستیابی به آن اهداف است.

فرایند مدیریت راهبردی نیز به سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات منطقی بگیرند و اهداف جدید خود را با سرعت مناسبی توسعه دهند تا که بتوانند در فن آوری، بازار و شرایط تجاری در حال پیشرفت خوبی باشند. بنابراین، مدیریت استراتژیک می تواند که به سازمان کمک کند تا دارای یک مزیت رقابتی باشد، میزان سهم بازار را بهبود ببخشد و برای آینده خود هم برنامه ریزی کند.

 

ویدیو پییشنهادی : آموزش مدیریت راهبردی
آموزش مدیریت راهبردی

پنج مرحله از فرآیند مدیریت راهبردی

بسیاری از مکاتب فکری در مورد چگونگی انجام دادن مدیریت راهبردی وجود دارد، و دانشگاهیان و مدیران مجموعه چارچوب های متعددی را برای هدایت کردن فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک تدوین کرده اند. به طور کلی ، این روند به طور معمول شامل پنج مرحله زیر می باشد:

  1. ارزیابی نمودن جهت استراتژیک حال حاضر سازمان
  2. نقاط قوت و ضعف داخلی و خارجی را شناسایی و تحلیل می کند.
  3. تدوین برنامه های عملیاتی سازمان
  4. اجرای برنامه های عملیاتی سازمان
  5. ارزیابی میزان موفقیت در برنامه های عملیاتی و نتایج در هنگام تولید نتایج مطلوب

 

پنج مرحله از فرآیند مدیریت راهبردی

ارتباطات مؤثر ، جمع آوری داده ها و فرهنگ سازمانی نیز نقش مهمی در فرایند مدیریت راهبردی به ویژه در شرکت های بزرگ و پیچیده ایفا می کنند. عدم ارتباط و فرهنگ منفی شرکت می تواند منجر به سوء استفاده از برنامه مدیریت راهبردی سازمان و فعالیت های انجام شده توسط واحدها و بخش های مختلف تجاری آن شود.

بنابراین، مدیریت استراتژی شامل تجزیه و تحلیل تصمیمات تجاری چند منظوره قبل از اجرای آنها برای اطمینان از مطابقت آنها با برنامه های استراتژیک است.

انواع استراتژی های مدیریت راهبردی

نظم و انضباط مدرن مدیریت راهبردی ریشه های خود را در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نشان داده است. متفکران برجسته در این زمینه عبارتند از: گورو مدیر آمریکایی اتریشی ، پیتر دراکر ، که به عنوان پدر بنیانگذار مطالعات مدیریت نامیده می شود.

در میان بسیاری از فعالیت های او این ایده اصلی بود که هدف از ایجاد کسب و کار ایجاد مشتری است و آنچه مشتری می خواهد تعیین کند این است که یک تجارت چیست. وظیفه اصلی مدیریت این است که منابع را تشدید کرده و کارمندان را قادر می سازد تا به طور مؤثر نیازها و ترجیحات در حال تحقق مشتریان را برطرف کنند.

تمرکز بر روی مشتری

تمرکز روی مشتری که در دهه ۱۹۸۰ توسط استاد تئودور لویت، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد ، تقویت شد که با تأکید قبلی بر تولید متفاوت بود زیرا سنگ بنای استراتژی مدیریت یعنی ایجاد یک محصول با کیفیت بالا، موفقیت را تضمین می کرد.

صلاحیت متمایز، اصطلاحی که در سال ۱۹۵۷ توسط جامعه شناس و محقق حقوق فیلیپ سلزنیک معرفی شد، بر ایده صلاحیت های اصلی و مزیت رقابتی در نظریه مدیریت راهبردی تأکید کرد. چارچوب هایی برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک سازمان در رابطه با تهدیدات و فرصت های موجود در محیط بیرونی آن تهیه شده است.

تمرکز بر روی مشتری

دانشمند کانادایی رشته مدیریت، هنری مینتزبرگ نتیجه گرفت که فرایند مدیریت راهبردی پویا تر و کم تر از آن چه نظریه پردازان تصور می کردند قابل پیش بینی است.

وی در مقاله خود در سال ۱۹۸۷ با عنوان “مفهوم استراتژی، پنج روان برای استراتژی” گفت: “زمینه مدیریت استراتژیک نمی تواند به یک تعریف واحد از استراتژی اعتماد کند.” در عوض، وی پنج تعریف از استراتژی و روابط متقابل آن ها را تشریح کرد:

  1. برنامه: استراتژی به عنوان یک مسیر عملی آگاهانه برای مقابله با یک وضعیت.
  2. شگرد: استراتژی به عنوان یک مانور برای پیشی گرفتن از رقیب ، که می تواند بخشی از یک طرح نیز باشد.
  3. الگو: استراتژی ناشی از سازگاری در رفتار ، خواه در نظر گرفته شده باشد یا نه و می تواند مستقل از یک برنامه باشد.
  4. موقعیت: استراتژی به عنوان یک نیروی واسطه یا مطابقت بین سازمان و محیط ، که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.
  5. چشم انداز: استراتژی به عنوان یک مفهوم یا شیوه ای تلخ برای درک جهان که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.

تجزیه و تحلیل SWOT در مدیریت راهبردی

تجزیه و تحلیل SWOT یکی از انواع چارچوب ها در مدیریت راهبردی است که توسط سازمان ها برای ایجاد و آزمایش استراتژی های تجاری خود استفاده می شود. تجزیه و تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف یک سازمان را با فرصت ها و تهدید های خارجی محیط زیست آن شناسایی و مقایسه می کند.

تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی، خارجی و سایر مواردی را که می تواند در اهداف سازمان تأثیر بگذارد ، روشن می کند. در این راستا نگاهی به مقاله ی هدف از تحلیل درون سازمانی چیست؟ نیز هم داریم.

فرایند SWOT به رهبران كمك می كند تا تعیین كنند كه آیا منابع و توانایی های سازمان در محیط رقابتی كه در آن مجبور است عمل كند و استراتژی های مورد نیاز برای موفقیت در این محیط را بهبود می بخش ، مؤثر است یا خیر.

تجزیه و تحلیل SWOT در مدیریت راهبردی

کارت امتیازی متوازن در مدیریت راهبردی

کارت امتیازی متوازن، یک سیستم مدیریتی است که اهداف استراتژیک را به مجموعه ای از اهداف عملکردی تبدیل می کند که در صورت لزوم ، برای اطمینان از دستیابی به اهداف استراتژیک، اندازه گیری، نظارت و تغییر می کنند.

کارت امتیازی متوازن رویکرد چهار جانبه ای را برای عملکرد سازمان در نظر می گیرد. این شامل تجزیه و تحلیل مالی سنتی، از جمله معیار هایی مانند درآمد عملیاتی، رشد فروش و بازده سرمایه گذاری است.

هم چنین مستلزم تحلیل مشتری، از جمله رضایت و حفظ مشتری است. تجزیه و تحلیل داخلی، از جمله چگونگی پیوند فرایندهای تجاری با اهداف استراتژیک. و یک تحلیل و یادگیری و رشد، از جمله رضایت و حفظ کارکنان و همچنین شامل عملکرد خدمات اطلاعاتی سازمان می باشد.

مجموعه امتیاز های کارت توازن نیز به شرح ذیل می باشد:

  • این سیستم نقاط بین عناصر استراتژی با تصویر بزرگ مانند مأموریت (هدف ها)
  • بینایی (آنچه که ما به دنبال آن هستیم)
  • ارزشهای اصلی (آنچه به آن اعتقاد داریم)
  • مناطق تمرکز استراتژیک (مضامین، نتایج و یا اهداف)
  • عناصر عملیاتی بیشتری مانند اهداف (فعالیت های بهبود مستمر)
  • اقدامات (یا شاخص های اصلی عملکرد یا KPI ها، که عملکرد استراتژیک را ردیابی می کنند)
  • اهداف (سطح عملکرد مورد نظر ما) و ابتکارات (پروژه هایی که به شما در رسیدن به اهداف خود کمک می کنند)

کارت امتیازی متوازن در مدیریت راهبردی

ارزش فرهنگ های سازمانی در مدیریت راهبردی

فرهنگ سازمانی می تواند که میزان موفقیت و عدم موفقیت در یک تجارت را تعیین کند و یک مؤلفه اصلی می باشد که رهبران استراتژیک باید در فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک مد نظر داشته باشند. فرهنگ عامل اصلی در نحوه تشریح اهداف افراد در سازمان، انجام وظایف و سازماندهی منابع است.

فرهنگ سازمانی قوی باعث می شود تا مدیران انگیزه ی بیشتری برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای انجام وظایف خود در راستای استراتژی های مشخص شده داشته باشند.

 

ویدیو پییشنهادی : آموزش دوره رفتار سازمانی
آموزش دوره رفتار دورن سازمانی

 

در سازمان هایی که انتظار می رود مدیران و کارمندان سطح پایین در تصمیم گیری و استراتژی شرکت کنند، فرایند مدیریت راهبردی باید آنها را قادر به انجام چنین کاری کند. مطالعه ی مقاله ی مدیریت تغییر چیست؟ نیز بی تاثیر نمی باشد.

ایجاد کردن استراتژی هایی متناسب با فرهنگ سازمان بسیار مهم است. اگر که یک استراتژی خاص با فرهنگ سازمان مطابقت نداشته باشد ، مانع از توانایی رسیدن به نتایج مورد نظر استراتژیک آن سازمان خواهد شد.

 

ارزش فرهنگ های سازمانی در مدیریت راهبردی

مزایای مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک

همان طور که تصور می شود مدیریت استراتژیک دارای مزایای مالی و غیر مالی بسیاری می باشد. یک فرایند مدیریت استراتژیک به یک سازمان و به ویژه به مجموعه مدیریت آن کمک می کند تا درباره آینده آن سازمان فکر کند و برنامه ریزی کند، بنابراین مسئولیت اصلی را در این زمینه هیئت مدیره یک سازمان بر عهده می گیرد.

مدیریت راهبردی مسیری را برای سازمان و کارمندان آن تعیین می کند. برخلاف برنامه های استراتژیک یک بار مصرف و انجام شده، مدیریت راهبردی مؤثر به طور مداوم برنامه ریزی می کند، فعالیت های یک سازمان را نظارت می کند و آزمایش می کند و منجر به راندمان عملیاتی بالا، سهم بازار و سودآوری بیشتر می شود.

سعید هابطی

چند سالی میشه که در زمینه سئو و دیجیتال مارکتینگ در حال فعالیت هستم. به موسیقی و فلسفه علاقه ی خاصی دارم و بیشتر زمان رو صرف مطالعه و نوازندگی می کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا