مشاور و مدرس توسعه سازمان و مدیریت
دکتری مدیریت کارآفرینی
از سال 1386 خودم را دانشپژوهی در حوزه «طراحی و توسعه سازمان» میدانم و در طی این مدت همواره تلاش کردهام تا هم از لحاظ پژوهشی و دانشی؛ و هم در آوردگاه عمل و تجربه، ابعاد مختلف این موضوع را درک کنم.
فعالیت حرفهایام را دردوران دانشجویی و از اوایل دهه 1380 و به عنوان مهندس برق آغاز کردم. طراحی مدارهای الکترونیکی؛ برنامهنویسی سیستمهای میکروکنترلری و کامپیوتری و مانند اینها زمینه فعالیت من بودند. در این دوره از زندگی کاریام چه به تنهایی و چه در قالب تیم تلاشهای متعددی برای راهاندازی کسب و کار داشتم و همین تلاشها تجربههای متعددی از شکست و پیروزی را برای من به ارمغان آورد. اما هرچه در این مسیر پیش میرفتم بیش از پیش متوجه این نکته میشدم که توسعه و استقرار یک کسب و کار موفق اگرچه نیاز فراوانی به توان فنی و اجرایی دارد، اما آنچه پاشنه آشیل اداره یک کسب و کار موفق است، توان مدیریتی و رهبری کسب و کار است. همین درس آموخته از تجربیات، سبب شد تا برای تغییر مسیر برنامهریزی کنم و با تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت کارآفرینی در دانشگاه تهران زیربنای آکادمیک مورد نیاز برای این تغییر را فراهم کنم.
با آغاز تحصیلاتم در حوزهی کارآفرینی و مدیریت، تلاش کردم فعالیتهای کاری و حرفهایم را نیز بر همین موضوع متمرکز کرده و در پی پاسخ به این سوال باشم که «چگونه میتوان یک کسب و کار را در قالب یک سازمان موفق و ماندگار سامان داد؟». به مرور و پس از تجارب گوناگون نظری و تجربی، زیربناهای پاسخ به این سوال را در حوزه دانشی «طراحی و توسعه سازمان» یافتم؛ که بر توسعه سازمان از مسیر توسعه افراد تاکید دارد. مطالعات جنبی در حوزه جامعه شناسی و فلسفه نیز کمک کرد تا امروز بر این عقیده باشم که:
برنامههای توسعه و تحول سازمانی میبایست بر اساس رویکردی اجتماعی و رفتاری به سازمان طرحریزی و اجرا شوند.
در این سالها خواه در جایگاه مدیریت ارشد سازمانهایی که توفیق همکاری با آنها را داشتهام و چه در موقعیتهایی که به عنوان مشاور و مدرس فعالیت نمودهام، این نگاه به سازمان مبنای فعالیتهای من بوده است.