مهندسی صنایع را باید رشتهای ترکیبی دانست که فارغالتحصیلان این رشته دانش و مهارتهای متعددی را میآموزند که هر یک مربوط به رشته مهندسی خاصی است. این دانش بین رشتهای سبب میشود تا مهندسین صنایع، مدیرانی مناسب برای اجرای پروژههای ترکیبی و خاص باشند. به عبارت دیگر در دنیای امروز کمتر پروژهای را میتوان یافت که معطوف به مباحث نظری و عملی یک رشته خاص، مثلا مهندسی برق، باشد و اکثر پروژهها به همکاری و همراهی متخصصان رشتههای متعدد نیاز دارند.
مهندسی صنایع را باید رشتهای ترکیبی دانست که فارغالتحصیلان این رشته دانش و مهارتهای متعددی را میآموزند که هر یک مربوط به رشته مهندسی خاصی است. این دانش بین رشتهای سبب میشود تا مهندسین صنایع، مدیرانی مناسب برای اجرای پروژههای ترکیبی و خاص باشند. به عبارت دیگر در دنیای امروز کمتر پروژهای را میتوان یافت که معطوف به مباحث نظری و عملی یک رشته خاص، مثلا مهندسی برق، باشد و اکثر پروژهها به همکاری و همراهی متخصصان رشتههای متعدد نیاز دارند.
نکتهای که در این میان وجود دارد؛ نیاز ضروری به وجود عنصری است که بتواند ارتباطی کارآمد و موثر میان متخصصین رشتههای متفاوت ایجاد کند و مهارت و دانش آنها را به صورتی بهینه و کارا در جهت رسیدن به هدف تعیین شده، که اجرای پروژه با بهترین کیفیت و کمترین هزینه است، به کار گیرد. یک مهندس صنایع با توجه به دانش گستردهای که از رشتههای متفاوت اعم از مدیریت تا انواع رشتههای مهندسی میآموزد؛ میتواند اجرای این نقش را به عهده گیرد.
تفاوت اصلی یک مهندس صنایع که به مدیریت پروژه میپردازد با کسی که دانش مدیریتی دارد؛ در درک فنی مهندس صنایع از امکانات و نیازهای تخصصی برای انجام پروژه نهفته است. به عبارت دیگر، یک مدیر معمولا از تواناییهای مثل دانش برنامه ریزی، مهارت بهینه سازی، ارتباطات اجتماعی موثر، آشنایی با ساختار سازمانی و ... برخوردار است اما یک مهندس صنایع که مدیریت پروژه را بر عهده میگیرد؛ علاوه بر این مهارتها، از ملزومات فنی اجرای پروژه هم اطلاع دارد و آنها را به خوبی درک میکند. همین موضوع باعث شده تا آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع، در دنیای صنعت امروز، به عنوان رشتهای دانشگاهی و مهارتی پرتقاضا مطرح شود.
سازمانها و شرکتهای امروزی دیگر در بند ساختارهای خشک و شرح وظایف تعریف شده و ثابت نیستند. حدودا همه فعالان و مدیران عالی رتبه و سرمایهگذاران درک کردهاند که برای کسب سود بیشتر و بهرهوری بالاتر باید انعطاف بیشتری در سازمان خود داشته باشند.
در حقیقت دیگر نمیتوان انتظار داشت که با تکرار یک الگوریتم ثابت و حفظ ساختارهای قدیمی، بتوان فعالیتی موثر را در بازار از خود بروز داد. علت این امر را هم باید در تغییر مداوم فضای کار به موازات پیشرفت تکنولوژی و تحول نیازها دانست.
در چنین شرایطی وجود عنصری که بتواند انعطافی را که برای پیشرفت در چنین فضایی لازم است؛ ایجاد کند؛ نیازی ضروری است. مدیریت پروژه در مهندسی صنایع را میتوان تلاش برای ایجاد هماهنگی و استفاده بهینه از دانش و مهارت و البته پتانسیلهای سازمان در جهت اجرای بهینه پروژهای خاص تعریف کرد.
پروژههایی که در دنیای امروز به عنوان چالشی روبروی سازمانها قرار میگیرد؛ معمولا چند بعدی است. در همین فضا پیشرفت تکنولوژی و فنی شدن اجزای پروژهها باعث میشود که یک مدیر با تواناییها و مهارتهای سنتی نتواند درک درستی از نیازها و مهارتهای متخصصین درگیر در پروژه داشته باشد و به همین علت نتواند وظایف مدیریتی خود را به درستی انجام دهد.
برای مثال یک مدیر سنتی احتمالا نمیداند که توانایی برنامه نویسی plc به عنوان کنترلگر اتوماسیون صنعتی در مهندسین برق وجود دارد و نیازی به استخدام متخصص کامپیوتر یا برنامه نویس برای این کار وجود ندارد. یا مثلاً نظرات مهندس مکانیک در شیوه طراحی خط تولید به اندازه نظر نظر یک طراح صنعتی اهمیت دارد و حتی باید گاهی نظر او را در اولویت قرار دارد. چون اگر اجرای طراحی با زیرساختهای سازمان همخوانی نداشته باشد؛ تمام فرایند طراحی صرفا هدر دادن زمان و انرژی بوده است. یا این که مشکل ایجاد شده در اجرای پروژه مربوط به کار کدام متخصص است و باید آن را به چه کسی ارجاع داد.
دقیقا اینجاست که مدیریت پروژه در مهندسی صنایع مطرح میشود. سپردن مدیریت پروژهای خاص به مهندس صنایع، خیال سازمان را از وجود درک کافی از ابعاد فنی کار، راحت میکند و در عین حال ، وجود تواناییهای تواناییهای مدیریتی لازم را نیز تضمین میکند. مدیریت پروژه در مهندسی صنایع، یعنی آمیختن مهارتهای یک مدیر و یک تکنسین که سبب ایجاد راندمان بالاتر میشود.
علاوه بر این مدیر پروژه باید بتواند روند حرکت نیازهای مشتریان را تشخیص دهد و برآورد کند که آیا سازمان زیرساختها و دانش لازم برای ارائه پاسخی مناسب به نیازهای جدید یا برآورده کردن نیازهای قدیمی به شیوهای موثرتر را دارد یا خیر. طبیعتا تشخیص این مورد به درک مهندسی و آشنایی با علوم فنی و تجهیزات صنعتی نیازمند است که در حوزه تواناییهای مدیران سنتی وجود ندارد.
اگر به دنبال آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع هستید و به این موضوع علاقهمند شدهاید؛ باید بدانید که مهارتهای ضروری برای انجام چنین کاری چیست و یک دوره آموزشی مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید چه ویژگیها و تواناییهایی را در شما ایجاد کرده یا تقویت نماید.
مدیر پروژه باید بتواند با به کار گیری بهینه منابع و تلفیق تواناییهای موجود در سازمان، ارزش افزوده ایجاد کند. در حقیقت دوره آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید بتواند درک مناسبی از این موضوع در اختیار شما قرار دهد که ارزش افزوده چگونه و بر اساس چه الگوهایی ایجاد میشود.
به صورت کلی مدیریت وقتی معنا پیدا میکند که محدودیت وجود داشته باشد. در صورتی که هیچ محدودیتی در منابع، زمان یا دانش فنی وجود نداشته باشد؛ دیگر عملی به عنوان مدیریت مجال طرح پیدا نخواهد کرد. دوره آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید بتواند درک مناسبی از نحوه شناخت محدودیتها و اولویت بندی و سازگاری با آنها در شما ایجاد کند.
مدیر پروژه باید بتواند تواناییها و زیرساختهای مختلف را به نحوی به یکدیگر پیوند دهد که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود. آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید به نحوی باشد که این دید ترکیبی را در شما پدید بیاورد.
تمام مهارتهای فنی و مهندسی وقتی میتواند به خلق ارزش افزوده منجر شود که در جهت برآورده کردن نیازهای موجود در بازار به کار گرفته شود. پس اگر دوره آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع نتواند شیوه شناخت و تحلیل بازار و سیر حرکت نیازها را به شما بیاموزد؛ تنها وقت شما را هدر میدهد.
آشنایی با شرایط اجرایی محیطی و البته ضوابطی مثل ایمنی و مجوزهای لازم از تواناییهای اصلی مورد نیاز برای این حیطه است. در بسیاری از موارد شما توانایی ارائه پاسخی مناسب به نیازهای بازار را دارید و اتفاقا زیرساخت و دانش لازم برای انجام این کار هم در سازمان وجود دارد اما، وجود قوانین کلان حاکمیتی مانع این کار میشود. مثلا شما میتوانید قطعات مربوط به محصولی را وارد کرده و خط مونتاژ آن را دایر کنید اما قوانین حمایت از تولید کننده داخلی، این اجازه را به شما نمیدهد.
شما به عنوان مدیر پروژه باید بتواند ارتباطی موثر و عمیق با افراد دخیل در پروژه، سرمایهگذاران و مشتریان ایجاد کنید و با درک نیازهای هر یک از آنها، کارایی مناسبی در اجرای پروژه ایجاد نمایید.
آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید آگاهی شما را از شیوههای تصویب، تخصیص و تامین بودجه افزایش دهد. برای مثال ممکن است بودجه فعالیتهای آی تی در شرکت تصویب شده باشد اما تامین آن به کسب درآمدهای عمرانی وابسته باشد؛ به عبارت دیگر اگر فعالیتهای عمرانی سودآور باشند بودجه تصویب شده برای حوزه آی تی وجود خواهد داشت. آشنایی با این امور میتواند باعث اولویت بندی بهینه پروژهها شود.
شما به عنوان مدیر پروژه باید از نتایج و مسئولیتهای حقوقی خود در قبال شرکت، مشتریان، کارکنان و ... آگاه باشید.
اگرچه توانایی و دانش مهندسی شما در مدیریت پروژه در مهندسی صنایع اهمیت بالایی دارد اما به یاد داشته باشید که شما قرار است به عنوان یک مدیر و هماهنگ کننده فعالیت کنید؛ در نتیجه باید آگاهی لازم در مورد ساختارهای سازمانی و سلسله مراتب موجود در شرکت را داشته باشید و کارکرد و ماهیت این ساختارها را به طور کامل درک نمایید.
آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع وقتی کارآمد است که مهارت لازم برای درک صورتهای مالی را در شما ایجاد کند. برای مثال مبحثی مثل کنترل داخلی را در نظر بگیرید؛ شما به عنوان مدیر پروژه باید بتوانید متخصصین خود را به نحوی سازماندهی کنید که امکان بروز تخلف برای هر یک از آنها به حداقل میزان ممکن برسد. یا مثلاً پوزیشنهایی که احتمال بروز تخلف در آن وجود دارد را بشناسید و نظارت بیشتری بر آن اعمال کنید.
در نهایت دوره آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع باید بتواند تواناییهای فنی و مهندسی شما را، که مهمترین وجه متمایز کننده شما از مدیران سنتی است، تقویت نماید.
تیم مکتب خونه ارائه دورههای آموزشی باکیفیت برای ایجاد مهارتهای مفید و مدرن را یکی از اهداف اساسی خود میداند و در همین جهت دورههای آموزش مدیریت پروژه در مهندسی صنایع را با بهترین کیفیت در اختیار شما عزیزان قرار داده است.