اهورا صمدی
joe hisaishi
حسین جوادیپور
Corey Congili
Udemy
GB Voice Academy
مهران شریفیان
شروع هر کاری، نیازمند داشتن مهارت لازم و کافی در آن کار است؛ این مهارت با یک آموزش صحیح و کامل بدست میآید. آموزش موسیقی نیز باید صحیح و کامل بوده و از صفر شروع شود. اگر شیوهی آموزش، غلط و یا با کاستیهایی همراه باشد، مسیر دستیابی به مهارت را برای فرد یاد گیرنده، سختتر کرده و در شرایطی با ایجاد دلزدگی، آن را مسدود میکند. یکی از بزرگترین دلایل رها کردن موسیقی در ابتدای راه، توسط هنرجویان، شیوهی نادرست تدریس در آموزشگاهها و عدم توانایی فرد آموزشدهنده، در بیان شفاف مفاهیم اولیه موسیقی و ارتباط برقرارکردن با هنرجو است.
سالهاست در بین کسانی که علاقهمند به یادگیریاند، مطرح میشود که میتوان موسیقی را، بهصورت تجربی نیز یادگرفت و نیازی به کلاسهای حضوری و دریافت آموزشهای پر هزینه نیست.
موسیقی، بهعنوان هنری والا که بهطور مستقیم با احساسات و روح انسانها درگیر بوده و بر آن تاثیرات بسیاری میگذارد، بیش از هر هنر دیگری، نیازمند آموزشی صحیح و اصولی است. امروزه شاهد آثاری در حوزهی موسیقی هستیم که از ارزش بسیار پایینتری، نسبت به دیگر آثار این رشته، برخوردارند و بهگونهای، باعث مسمومیت سلیقهی مخاطبان خود، عموما نوجوانان که هنوز بهطور کامل سلیقهشان شکل نگرفته و سعی در انتخاب سبکی از موسیقی دارند که پاسخگوی هیجانات درونی آنها در این دورهی سنی باشد، میشوند و ارزش این هنر را روز به روز پایینتر میآورند. پیدایش چنین آثاری که با روح موسیقی فاخر و اصیل بیگانه اند، حاصل آموزش ناکافی و نادرست است. سازندگان این آثار از آنجاکه آموزش درستی در موسیقی ندیدهاند و درک درستی از مفاهیم آن ندارند، نمیتوانند رسالت این هنر را به نحوهی درست و شایسته انجام دهند و باعث تنزل سلیقه در مخاطبان جدید موسیقی میشوند.
متاسفانه طی سالیان اخیر، با نبود نظارتی کارشناسانه برنحوه تدریس در آموزشگاهها و عدم گزینش آموزش دهندگان، شاهد افراد بسیاری هستیم که بهظاهر فارغ از مراحل آموزشی موسیقی شدهاند، اما هنوز در فهم و بیان یکسری مسائل پایهای مهم، که باید در فرایند آموزش موسیقی مقدماتی برای آنها مطرح و تفهیم شده باشند، دچار مشکل و ناتوانیاند.
موسیقی یا خنیا هنر کنار هم قرار دادن صوت و سکوت است. درواقع موسیقی، هنر به گوش رساندن سکوت میان صداهاست. اولین هنر از هنرهای هفتگانه بوده و جزو محبوبترین و شناختهشدهترینِ این هنرها، در میان مردم است.
سرآغاز دقیقی نمیتوان برای موسیقی متصور بود؛ از نظر بسیاری از فلاسفه، قدمتی برابر با زمین داشته و باید طبیعت را مادر موسیقی نامید. موسیقی نوازشگر گوش و جلا دهنده روح بوده و یکی از راههای ابراز احساسات اصیل انسانی است.
بیشتر ما در شادترین و غمگینترین لحظات خود، به موسیقی پناه برده و متناسب با حال و احساس آن لحظهمان، به موسیقی دلخواه خود گوش میدهیم تا به آرامش برسیم؛ و یا آن لحظه بخصوص را، علاوه بر ذهن، در روح خود نیز ثبت کنیم.
یک روش آموزشی صحیح، به همان اندازه میتواند باعث شکوفایی استعداد هنرجویان شود که آموزش نادرست توانایی دلزدگی و کور کردن ذوق و قریحهی هنرجو را داراست.
پس آموزش، از اهمیت زیادی در هر حوزه، مخصوصاً موسیقی برخوردار است. یک شیوهی آموزشی صحیح موسیقی، باید شامل شیوایی کلام و تسلط آموزشدهنده بر مبانی، صراحت در بیان مفاهیم موسیقی و تمرینات اصولی و مداوم بوده و با ایجاد فضای آموزشی مناسب و آرامشبخش برای هنرجو باعث شود تا بستری مناسب برای یادگیری و شکوفایی استعدادها مهیا شود.
در سالیان اخیر، آموزش موسیقی در دو نوع حضوری و غیرحضوری یا آنلاین دنبال میشود. هرکدام از این دو روش مزایا و مضراتی داشته و علاقمندان و طرفداران مخصوص به خود را دارد.
افراد زیادی، به دلیل نداشتن اعتمادبهنفس، نداشتن وقت و زمان کافی، مسائل مالی و عواملی مانند آن، توانایی و امکان حضور یافتن در کلاسهای آموزش حضوری را ندارند. همچنین افراد با استعداد بسیار زیادی، در نقاط دورافتاده و دارای کمبود امکانات وجود دارند که موقعیت حضور در کلاسهایی با حضور استاد به صورت فیزیکی، برای آنها فراهم نشده است.
در گذشته، این عوامل باعث میشد تا افراد زیادی قید علایق و خواستههای خود را زده و استعداد خود را نادیده بگیرند؛ و یا مسافتهای طولانی را صرفاً برای یادگیری، از شهری به شهر دیگر سفر کنند. آموزش آنلاین موسیقی و ویدئوهای آموزشی در موسیقی و دیگر رشتهها، این محدودیتها را کنار زده و یادگیری را برای تمام افراد آسان و ممکن کردهاست و باعث شده، دیگر کسی به دلیل نبود امکانات یا محدودیتهای دیگر، از یادگیری بازنماند.
بیشتر کلاسهای آنلاین موسیقی و سایتهای آموزشی، درکنار قراردادن ویدئوهای آموزشی، امکان ارتباط هنرجو با شخص یاد دهنده را نیز فراهم میکنند تا هنرجویان با رفع اشکال از طریق پرسش و پاسخ با استاد، این نوع آموزش موسیقی را ناکارآمد ندانند و همان خروجی و کیفیت کلاسهای حضوری را حس کنند.
آموزش موسیقی، هرچه بیشتر بر روی تقویت پایه های هنرجو تمرکز کند، راحت تر میتواند مفاهیم عملی و عینی را به هنرجو نشانداده و مهارتهای شخصی فراگیر نیز، در فهم و درک قواعد و تکرار و تمرین آنها افزایش مییابد. پس نباید برای گذر از مقطع آموزش مقدماتی موسیقی، عجله کرده، آنها را بی اهمیت دانسته و جدی نگرفت؛ چرا که مهم ترین بخش در آموزش موسیقی، شناخت و درک همین مقدمات است.
همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم، افرادی هستند که با شنیدن یک موسیقی سعی در تکرار آن و یادگیری موسیقی به صورت تجربی دارند. این نوع یادگیری بسیار سخت بوده و نقصهایی را نیز به همراه دارد؛ چون تنها بر اساس شنیدن و تکرار آن است و نمیتواند فرد را به یک نوازنده ی خلاق که از پس هر موسیقی با هر گامی برمیآید، تبدیل کرده و تنها امکان تکرار قطعات محدودی را به شخص میدهد. با اینکه ممکن است حس رضایت برخی از علاقهمندان را به همراه داشته باشد، اما چون روشی غیر اصولی بوده و ابتکار عمل را که حاصل شناخت و درک کافی از نتها و گام هاست، را از هنرجو میگیرد، به هیچ عنوان پیشنهاد نمیشود.
دانشمندان و روانشناسان بسیاری در سراسر جهان، به مزایا و تاثیرات مثبت بسیاری که یادگیری موسیقی بر روی مغز و روحیه انسان دارد، اشاره کردهاند. همچنین ثابت شدهاست که موسیقی تأثیر فراوانی بر بهبود عملکرد دستگاههای بدن نیز دارد.
آموزش موسیقی در هر سنی میتواند خلاقیت را در فرد بالابرده و ذهن را برای تفکری عمیقتر آماده سازد. با هماهنگی که بین اعصاب مختلف بدن ایجاد میکند نیز، در افزایش سرعت عکسالعملهای خودآگاه تاثیر فراوانی دارد.
باعث افزایش اعتماد به نفس در او شده و مفهوم تلاش و پشتکار را برایش به صورت عینی مشخص میکند. همچنین با هماهنگیای که موسیقی بین چشم و انگشتان و همچنین بین گوش و دست برقرار میکند، به رشد و پرورش نیمکرههای مغز، علیالخصوص نیمکره راست منجر میشود. از آنجایی که نیمکره راست، مسئول مدیریت استدلال و منطق است، توانایی محاسبات را در کودک پرورش داده و درک ریاضیات را برای او، آسانتر میکند.
آموزش موسیقی در بزرگسالی، تأثیرات بسیاری بر روی بهبود رفتار، حافظه و خلاقیت فرد داشته و قدرت تفکر در افراد را تقویت میکند. با بکارگیری و نرمش دادن ماهیچههای مغزی، باعث بهبود عملکرد آن شده و همچنین به کاهش خطر ابتلا به آلزایمر در کهنسالی منجر میشود.
همانطور که گفته شد، موسیقی، ارتباط مستقیمی با روح و احساسات فرد دارد؛ پس گوشدادن به یک موسیقی آرامشبخش، میتواند باعث کاهش اضطراب و استرس در فرد شده، فشارخون را تنظیم کرده و به بهبود عملکرد قلب منتهی شود. همچنین نواختن موسیقی، یک تسکیندهندهی شگفتانگیز و یک مبارز جدی با استرس و فشارهای کاری است؛ در دنیای پرمشغلهی امروز، موسیقی یک راه فرار بسیار سالم از فکر و خیال محسوب شده و برخلاف دخانیات و روشهای پرخطر دیگر، که افراد برای فرار از آنها استفاده میکنند، بدون آسیب رساندن به بدن، باعث کاهش نگرانیها و استرسها و فشارهای روحی در انسان میشود.
موسیقی را در کهنسالی نیز میتوان دنبال کرد؛ اگر از بزرگسالی عبور کرده و به دوران زمستان عمر خود، یعنی میانسالی و پیری رسیدهاید نیز، میتوانید آموزش را شروع کنید. تحقیقات نشان دادهاست که یادگیری موسیقی در سنین بالا، باعث بهبود عملکرد مغز، کاهش علائم فراموشی، تأثیرات کلامی مثبت و افزایش سرعت انتقال پیام در سیستم عصبی فرد میشود.
برای آموزش صحیح و کارآمد موسیقی، باید از صفر شروع کرد. در هر سنی هم که قصد شروع را داشته باشید، باید آموزش موسیقی را از صفر و از پایه دنبال کنید. تا با مبانی و مفاهیم اولیهی موسیقی آشنایی پیدا نکنید، آموزش آن غیرممکن خواهد بود.
در اولین گام، ابتدا باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم. موسیقی به عنوان یک کل در نظر گرفته میشود که شاخه های گوناگونی را در خود جای دادهاست. باید در ابتدا مشخص کنیم که میخواهیم دنبال کدام یک از شاخههای آن برویم؛ نوازندگی، آهنگسازی و خوانندگی از اصلیترین شاخههای آن بهحساب میآید. بعد از مشخصکردن هدف اصلی خود، یادگیری را بهطور جدی آغاز میکنیم.
همانگونه که برای شروع یادگیری یک زبان جدید، ابتدا با الفبای آن زبان آشنا میشویم، برای یادگیری صحیح موسیقی نیز، ابتدا باید الفبای آن را فراگرفت. تئوری موسیقی یا نتخوانی، الفبای موسیقی را تشکیل میدهد. در آموزش تئوری موسیقی، شما با اسم و صدای نتها، نحوه نمایش آنها و ترکیبها، گامها و پردههای موسیقی، بهصورت مقدماتی و مفهومی آشنا میشوید. یکی از اصلیترین گامها در یادگیری موسیقی، درک و فهم کامل تئوری موسیقی است، نه صرفا مطالعه و روخوانی از مبانی آن. درک صحیح و کامل تئوری، بخش بزرگی از یادگیری را تشکیل میدهد.
اگر بهدنبال خوانندگی یا آهنگسازی باشید، دورههای سلفژ، دورهی ضروری دیگری است که باید با آن آشنا شوید. سلفژ، نحوه خواندن نتها، بهصورت پشتسرهم و پیدرپی است که با پیروی از قوانین نتها و سکوت میان آنها، صورت میگیرد. سلفژ، زمان قرارگیری هر نت و بهدنبال آن، سکوت را به هنرجویان آموزش میدهد. این دو دوره در کنار هم، مقدمات آموزش موسیقی از صفر را تشکیل میدهند.
در این مرحله، شما متناسب با شاخهای که انتخاب کردهاید، شروع به یادگیری تخصصی آن میکنید. برای مثال، اگر هدف شما نوازندگی باشد، در این مرحله با قسمتهای مختلف ساز خود آشنا میشوید. سپس، نحوه تطبیق و قرارگیری هر نت و گام، بر روی ساز موردنظر نشان داده شده و با طریقهی خروج هر نت، که یک قدم شما را به توانایی نواختن نزدیکتر میکند، آشنا میشوید.
رفتهرفته، از مرحلهی آموزش موسیقی بهصورت کلامی و دستوری عبور کرده و آموزش بهصورت عملی ادامه مییابد. در این مرحله، با شروع به نواختن قطعات موسیقی از روی دفتر نتها، تطبیق دستورات بهصورت عملی در هر قطعه، آغاز میشود. یعنی، نحوهی گرفتن هر نت بهصورت جداگانه، گامها و در نهایت آکوردگیری و تغییر آکوردها، بهصورت عینی، به هنرجو نمایش داده میشود.
تمرین در این مرحله بیش از هرچیز اهمیت داشته و هرچه تمرینات فرد بیشتر باشد، مهارت بیشتری در زمینهی نوازندگی و تقویت گوش موسیقیایی پیدا میکند. گوش موسیقیایی، یا همان تشخیص و تفکیک نتها و گامها در لحظهی شنیدن، عامل مهمی در آهنگسازی و نتنویسی است.
یادگیری هیچگاه محدودیت سنی نداشته و هر کس با هر سنی، میتواند شروع به یادگیری یک مهارت تازه و دلخواه کند. اما ازآنجایی که مغز عملکرد پویاتر و بهتری در سنین پایینتر دارد، بهتر است که یادگیری موسیقی از سنین کودکی آغاز شود؛ هرچه زودتر برای آموزش موسیقی اقدام کنید، امکانات بیشتری برای رشد خواهید یافت.
خصوصاً موسیقیهایی که با ساز انتخابی شما نواخته شدهاند. یکی از تمرینات مهم در بحث تقویت گوش موسیقیایی، گوش دادن به یک موسیقی و نوشتن نام سازهایی است که در اجرای آن قطعه شرکت دارند. همچنین میتوانید هنگام شنیدن، شروع به نوشتن نتهای آن کرده و بعد از اتمام اثر، سعی کنید خودتان، دوباره آن را بنوازید.
اگر به کلاسهای حضوری آموزش موسیقی میروید، تمرینات را تنها برای روز کلاس یا یک شب قبل از آن باقی نگذارید. تمرینات در موسیقی باید مداوم و بهصورت روزانه انجام گیرد. حتی اگر هر روز وقت کافی برای آن ندارید، به مدت پانزده دقیقه تمرین فشرده داشته باشید. موسیقی بیشتر از اینکه به استعداد مربوط باشد، یک عادت است. باید عادت نواختن را در خود تقویت و نهادینه کنید.
درست است که تمرین در موسیقی بسیار اهمیت دارد، اما باید از تمرینات بیش از حد و افراطی نیز پرهیز کرد؛ زیرا ممکن است با تکراری شدن و ایجاد دلزدگی، شما را از ادامهی تمرینات باز داشته و یا با تمرینات غیر اصولی و بیش از اندازه، به ساز و حتی گوش میانی خود آسیب برسانید.
سعی نکنید یک شبه ره صدساله را طی کرده و پس از گذشت چند هفته از آغاز یادگیری شروع به نواختن بینقص کنید. مهارت یافتن در موسیقی، نیازمند تلاش بسیار همراه با ممارست و شکیبایی است.
از صدای ناکوک و ناپسند ساز خود نترسید؛ ممکن است هفتهها یا حتی ماهها، بسته به نوع ساز انتخابی شما، این صدای ناخوش همراه ساز شما باشد و در هنگام نواختن به گوش برسد. این صدا ناشی از خامی و ناپختگی شما در این امر است و رفتهرفته با پیگیری تمرینات، از آن کاسته و در نهایت از بین میرود.
اگر از کلاسهای حضوری استفاده میکنید، فیلم جلسات را ضبط کرده و در روزهای بعد، مجددا آن را مشاهده کنید. اگر اجازهی ضبط کلاسها به شما داده نمیشود، حتماً از ویدئوهای آموزشی موسیقی در کنار آموزش حضوری خود استفاده نمایید. در آموزشهای آنلاین موسیقی نیز، به یکبار دیدن ویدئوها راضی نشده و در روزهای بعد، دوباره به آنها رجوع کرده و بار دیگر با دقت آن را مشاهده کنید. از مهمترین مزایای آموزش آنلاین موسیقی، همین مسئله است که کلاسها، هر لحظه و هرجا که شما بخواهید، در دسترستان قرار میگیرند.
تماشا و مرور دوبارهی جلسات از این رو اهمیت دارد که، آموزش موسیقی پر از نکات ریز و بهظاهر بیاهمیتی است، که در زمان شروع نواختن و اجرای قطعات، اهمیت خود را نمایان کرده و ندانستن آنها، میتواند فرد هنرجو را، با مشکل و ایراداتی جدی مواجه نماید.